|
ایران آرت: معلوم بود نقاشی های مسعود کیمیایی توجهات را به خود جلب می کند، این نکته که یکی از مهم ترین چهره های تاریخ سینمای ایران سرکی به نقاشی کشیده است، خود به خود کنجکاوی برانگیز است؛ انبوه موج منفی درباره این حضور نقاشانه کیمیایی هم عجیب است اگر نگاه کنیم و نمونه های مشابه فراوان خارجی و داخلی را ببینیم؛ برخی از این موج منفی ها البته به واسطه بازار تنگ و تاریک هنر است که نقاشان تحصیل کرده را نیز به دشواری گذران روزگار گرفتار کرده و چنین حضورهایی را تاب نمی آورند و شفاف می گویند سر این سفره کوچک شده لقمه نانی اگر هست چرا سلبریتی ها به آن ناخنک می زنند، کمااینکه پیش تر تئاتری ها به بازیگران سینمایی نقدهای اینچنینی داشتند و دارند ...هر چند که واقعن چنین ایرادی را نمی توان متوجه امثال کیمیایی ها دانست و بدیهی ست کم ترین حق انها این است که از امضا و چهره خود در جهت منافع شخصی شان سود ببرند ... بنیان خانه از جای دیگری خراب است و باید برای بازار هنر چاره اندیشی اساسی کنند تا این فقر افسار گسیخته مهار شود. اما اینکه چرا تا امروز کسی از این هنر استاد بی خبر بوده به طبع ماجرای دیگری ست؛ وقتی لیلی گلستان دوست ۲۴ ساله او نمی دانسته آقای کیمیایی از نوجوانی نقاشی می کرده، دیگر علاقمندان به او باید هم از این اتفاق بهت زده شوند و کامنت های شک و تردید بگذارند. هر چه هست، روح این نقاشی ها واقعن کیمیایی وار است و ردش را در فیلم هایش هم می توان دید. نقاشی هایی که ۹۰ تا ۳۵۰ میلیون تومان قیمت گذاری شده اند و چهار تا از آنها در همان افتتاحیه به فروش رفته اند. ۱۳تا از این ۲۵ نقاشی را ببینید:
قصهگو هستند، درست مثل فیلمهایش. نگاه نویی در نقاشیهایش هست... عناصر مختلفی در آثارش تکرار شده است، مثل ساعت که برایم عجیب است یا ماهیهای رنگینی که در آسمان آبی پرواز میکنند.... مسعود کیمیایی در نقاشیهایش جسارت رنگ دارد...