|
روح هم نبودیم، میوه میخوردیم، تنه درختها را حس میکردیم و در برکه کوچه پشت خانه آب تنی میکردیم
هر چند انتشار آثاری سیاسی در بزنگاههایی که امر سیاسی برای مردم مهم میشود، مثلا در بحبوحه انتخابات، فزونی میگیرد و این اتفاق هم در سال 1392 و هم امسال در آستانه برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری تا حدودی چشمگیر است اما چرا آنچنان که انتظار میرود، نسبت موجود سیاست و ادبیات، عمیق نیست؟
لی چندلر در «منچستر، کنار دریا» تلفنی از بستری شدن برادرش که در شهری دیگر زندگی میکند با خبر میشود... علیرضا/بردیا در «نه چندان زیبا، با هوشی متوسط» درست وضع لی را دارد.
ویسنده «نه چندان زیبا، با هوشی متوسط» به دنبال اتفاقات ویژه یا تداوم اتفاقات نیست. همه چیز یک بار اتفاق میافتد و همان یک بار کافی است تا نسخه شخصیتهای داستان پیچیده شود.
«نهچندانزیبا، با هوشی متوسط»، رمانی از محمدجواد صابری، قصهنویس و روزنامهنگار است که در سری «کتابهای قفسه قرمز» نشر چشمه منتشر شده است. این نخستین کتابی است که او در ادبیات داستانی منتشر میکند.