|
یادمه من میرفتم از کلانتری بهارستان کمربند و بند کفش اش را گرفتم؛ چون این جور وسائل زندانی را ازش میگرفتند و داستان زندان قصر تاثیر شدید روش گذاشته بود. همیشه احساس میکرد یه عقرب روی دست اش راه میره.