نمایشنامه محمد رحمانیان با الهام از مقاله آیدین آغداشلو/ افشاگری درباره نمایشی که پرویز پرستویی و فرزانه کابلی بازی می کردند
چهار نمایشنامه محمد رحمانیان در حالی رونمایی می شوند که نمایشنامه «سینماهای من» به مقالهای از آیدین آغداشلو برمیگردد که رحمانیان آن را خوانده و با خواندن آن برای نوشتن این نمایشنامه ایده گرفته است.
ایران آرت: محمد رحمانیان به بهانه انتشار این چهار نمایشنامه، ماجرایی درباره یکی از اولین نمایشنامههایش در سال ۷۲ روایت میکند، ماجرایی که قدیمیترهای تئاتر آن را میدانند ولی شاید برای نسل جوان نوعی افشاگری باشد.
این چهار نمایشنامه محمد رحمانیان از سوی نشر «چلچله» منتشر شدهاند که قرار است عصر فردا، جمعه ۱۹ آذر ماه رونمایی شوند.
این نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر در آستانه برگزاری این برنامه که در خانه تئاتر برگزار میشود، در گفتگو با ایسنا توضیحاتی درباره انتشار این آثار میدهد و البته یادآوری میکند که هنوز نمایشنامهها و فیلمنامههای زیادی دارد که منتشر نشدهاند.
نگارش تازهترین نمایشنامههای او که اخیرا روانه ویترین کتابفروشیها شدهاند، به سالها قبلتر برمیگردد.
بر همین اساس چهار نمایشنامه «سیگار کشیدن، سیگار نکشیدن»،«در روزهای آخر اسفند»،«سینماهای من» و «شب سال نو» فردا رونمایی میشوند.
هر یک از این نمایشنامهها در مجلدی جداگانه به چاپ رسیدهاند و رحمانیان قصه نگارش آنها را تعریف میکند.
او یادآوری میکند: نیمه دوم دهه هشتاد نمایشنامه «سیگار کشیدن، سیگار نکشیدن» را نوشتم. آن زمان در موسسه فرهنگی هنری کارنامه تدریس میکردم و این نمایشنامه سر کلاس هنرجویان جوان این موسسه نوشته شد. همان دوره آن را تمرین کردیم ولی متاسفانه به اجرا نرسید. نمایشنامهای است که برای گروههای جوان و دانشجو و همینطور برای گروههایی که خارج از تهران فعالیت میکنند، نوشته شده چون قطعات نمایشی کوتاهی است که اغلب یا تکگویی است یا دو شخصیت دارد.
رحمانیان که همراه با همسرش مهتاب نصیرپور مدتی در کانادا زندگی کرده است، اضافه میکند: در آن مقطع هم این نمایشنامه با هنرجویان کلاس بازیگری مهتاب نصیرپور تمرین شد ولی باز هم به اجرا نرسید و دو سه سال قبل هم دوباره در پی اجرای آن بودم که باز هم موفق نشدم و در میان این چهار نمایشنامه، بیش از همه به انتشار این متن علاقهمند بودم.
او که در اوایل دهه ۹۰ نمایشنامه دیگری را در کانادا نوشته است، توضیح میدهد: آخرین سالی که به طور جدی در کانادا بودیم، در کلاس مهتاب نصیرپور نمایشنامه «شب سال نو» را نوشتم. طرح اولیه این نمایش متعلق به حمید امجد است و اسفند سال ۹۱ آن را همان جا اجرا کردم و بعدها این نمایشنامه را در ایران در دو نوبت نمایشنامهخوانی کردیم ولی هنوز اجرا نشده است.
رحمانیان که به فاصله اندکی نمایش «در روزهای آخر اسفند» را با بازی اشکان خطیبی و غزل شاکری در تالار وحدت روی صحنه برده است، درباره نگارش و اجرای این نمایشنامه نیز میگوید: این نمایش سال ۹۲ روی صحنه رفت. آن زمان قرار گذاشتیم که با توجه به تواناییهای اشکان خطیبی در خوانندگی، نوازندگی و بازیگری، نمایشی اجرا کنیم . در میانه کار اتفاقاتی که برای یکی از گروههای موسیقی رخ داده بود، سمت و سوی کارمان را تغییر داد.
اما داستان نگارش نمایشنامه «سینماهای من» به مقالهای از آیدین آغداشلو برمیگردد که رحمانیان آن را خوانده و با خواندن آن برای نوشتن این نمایشنامه ایده گرفته است.
در این نمایشنامه خاطراتِ جمعی علاقهمندان سینما از چهار سینما مورد توجه قرار میگیرد؛ سینماهای کاپری، رادیو سیتی، شهر فرنگ و متروپل.
رحمانیان که تاکید دارد اینها خاطرههای جمعی است و فردی نیست، این نمایشنامه را به عنوان اولین تئاتر سینماتئاتر چارسو روی صحنه برد .
بعد از اینکه کاوه کاغذچی پیشنهاد انتشار چند اثر را به رحمانیان میدهد، او این چهار نمایشنامه را انتخاب میکند و حالا از کیفیت چاپ آنها راضی است.
او در پاسخ به این پرسش که آیا انتشار این نمایشنامهها به خانه نشینیهای دوران کرونا برمیگردد، توضیح میدهد: همیشه مترصد بودهام نمایشنامهها و فیلمنامههایی را که قبلا نوشتهام، منتشر کنم چون به هر حال تجربه دورانی است که ممکن است به درد کسی بخورد یا شاید هم نخورد. اما اصولا چاپ نمایشنامه و فیلمنامه جزو برنامههای زندگیام بوده و وقت زیادی را صرف تصحیح و بازنویسی آنها میکنم.
این نویسنده البته یادآوری میکند که هنوز بسیاری از نمایشنامهها و فیلمنامههایش منتشر نشدهاند: حتی بعضی از آنها که قبلا چاپ شدهاند، در تجدید چاپ به مشکل ممیزی برخوردهاند مانند نمایشنامه «امیر». گاهی هم مشکلات اداری، کار ما را متوقف کرده است. گرانی کاغذ هم که مشکلی عمومی است.
رحمانیان که دهه هفتاد به عنوان یک استعداد جوان به تئاتر ایران معرفی شده است، حالا با یادآوری خاطرهای از آن دوران میگوید: سال ۷۲ نمایشی به نام «تنبور نواز» به کارگردانی هادی مرزبان اجرا شد. بازیگران شاخصی همچون امین تارخ، جمشید اسماعیلخانی، پرویز پرستویی، هرمز هدایت، فرزانه کابلی و ... در آن بازی کردند ولی اگر به پوستر و بروشور این نمایش نگاه کنید، جای نویسنده در آن خالی است. این نمایشنامه را من نوشتهام که عنوان کامل آن «کهن نبشته تنبورزن شادیساز» است. آن زمان رییس وقت شورای نظارت و ارزشیابی اجازه نداد تا نام من به عنوان نویسنده این نمایشنامه اعلام شود. بارها دلم میخواست آن را منتشر کنم که همیشه هم با مشکلی برخورد کرده است. حالا هم مشغول آمادهسازی این نمایشنامه و چند نمایشنامه دیگر هستم و امیدوارم این نمایشنامهها نیز منتشر شوند.
محمد رحمانیان که معمولا از ممیزی آثارش گله دارد، این بار ابراز خوشنودی میکند که این چهار نمایشنامه بدون ممیزی به چاپ رسیدهاند . البته که به جز یکی از اینها، سه نمایشنامه دیگر اجرا یا نمایشنامهخوانی شدهاند و قاعدتا نباید مشکلی برای انتشارشان پیش میآمد.
این چهار نمایشنامه فردا جمعه، ۱۹ آذر ماه ساعت ۱۸ در ساختمان جدید خانه تئاتر در خیابان سمیه، رو به روی حوزه هنری، پلاک ۲۶۰ رونمایی میشوند.