تقدیر اصغر فرهادی، فرخنژاد و پانتهآ از استاد/ خاطرت عزیز است
شاید بهترین راه معرفی این چهره فرهنگی، نام بردن از دانشجویانی همچون اصغر فرهادی، حمید فرخنژاد، علیرضا نادری، پانتهآ بهرام، جلال تهرانی و... باشد.
ایران آرت: فردا روز تولد استادی است که با وجود گذر سالیان، همچنان در چشم و دل دانشجویانش ستودنی است؛ فرهاد ناظرزاده کرمانی.
او نزد اهالی تئاتر چهرهای محترم و برای دانشجویانش معلمی محبوب است. استادی آراسته با کت و شلوار سورمهای که واژگانش اساطیری است، صبر و حوصلهاش کمنظیر و بخشش در علم و دانش، بیدریغ.
به گزارش ایسنا، فرهاد ناظرزاده کرمانی متولد 12 آذر سال 1326 ، ثمره ازدواج پدر و مادری ادیب است. پدرش احمد ناظرزاده کرمانی استاد ادبیات فارسی و شاعر و نویسنده بوده است و مادرش فرحانگیز هرمزی، دانشآموخته زبان فرانسه و علوم تربیتی.
او نیز راه پدر و مادر را ادامه داده و مدرک دیپلم خود را در رشته ادبیات فارسی از مدرسه دارالفنون گرفته است و بعد از آن در رشته ادبیات و علوم اجتماعی دانشگاه تهران دانشجو شده و در دانشکده هنرهای دراماتیک نیز در رشته تئاتر تحصیل کرده است.
اما دانشجویی او تا سالهای بسیار طولانی ادامه داشته. ناظرزاده کرمانی در فرانسه و آمریکا درس تئاتر، تاریخ و مدیریت بازرگانی خوانده و مدرک دکترای خود را در رشته سینما تئاتر با تمرکز بر نمایشنامهنویسی از آمریکا دریافت کرده است.
فرهاد ناظرزاده کرمانی، هم نمایشنامه نوشته است، هم نمایشنامههای متعددی را به فارسی برگردانده است و هم شمار زیادی کتاب پژوهشی دارد ولی آنچه او را در تئاتر ما بیش از هر چیزی ماندگار کرده، آموزش شماری از هنرمندان بنام کشور است و شاید بهترین راه معرفی این چهره فرهنگی، نام بردن از دانشجویانی همچون اصغر فرهادی، حمید فرخنژاد، علیرضا نادری، پانتهآ بهرام، جلال تهرانی و ... باشد.
او که از سال 1356 کار تدریس را در دانشکده هنرهای دراماتیک و دوره فوق لیسانس صدا و سیما آغاز کرده، از اوایل دهه شصت و بعد از انقلاب فرهنگی، در دانشکده هنرهای زیبا به آموزش چندین نسل از دانشجویان تئاتر پرداخته است.
دانشجویان او در مقاطع گوناگون قدردانی خود را از استاد نشان دادهاند. مجید سرسنگی که سالها پیش مدیریت تماشاخانه ایرانشهر را بر عهده داشت، یکی از سالنهای این مجموعه را به نام فرهاد ناظرزاده کرمانی نامگذاری کرد. پیش از این هم سالن دیگری در دانشکده هنرهای زیبا به نام او شده بود.
نامگذاری جایزه پژوهش جشنواره تئاتر دانشگاهی به نام استاد فرهاد ناظرزاده کرمانی، دیگر اقدام دانشجویان سابق برای قدردانی از این چهره دانشگاهی است.
ما در این نوشتار که به انگیزه سالروز تولد این معلم منتشر میشود، دوست داشتیم با خود او همصحبت شویم ولی سفرش به خارج از کشور، فرصت این همکلامی را گرفت و در اینجا بخشی از سخنان دانشجویان او را که پیشتر در مراسم نامگذاری سالن او در تماشاخانه ایرانشهر بیان کردهاند، یادآوری میکنیم.
حمید فرخنژاد، او را یادآور خاطراتی شیرین میداند و از ناظرزاده به عنوان استادی یاد کرده که همواره آموزههای تازهای برای دانشجویانش داشته است.
محمدرضا اصلانی، کارگردان سینما، اما معتقد است اگر ناظرزاده و چند استاد دیگر نبودند، تئاتر ایران بعد از انقلاب به فرودستترین حالت خود میرسید. ولی ناظرزاده نه تنها به آموزش دانشجویان پرداخت بلکه واژگانی به تئاتر ما بخشید که فرهنگستان از خلق آن ناتوان است.
علیرضا نادری، نمایشنامهنویس، کارگردان و مدرس تئاتر هم که یکی دیگر از شاگردان او بوده، درباره استاد خود گفته است: "من از جنگ برگشته و از فضای خشن آن جا به دانشگاه رفته بودم که با شخصیت برجسته، فرهیخته، زیبا، خطیب، سخنور و طناز استاد ناظر زاده آشنا شدم. آدمی در طول سفر نطفه به عقل، یا نیازمند قهرمان است یا باید عاشق باشد. دکتر ناظرزاده قهرمان نسل ما نبود ولی عاشقانه دوستش داشتیم."
اصغر فرهادی دیگر دانشجوی این استاد نیز در کتابی که همزمان با نامگذاری این سالن منتشر شد، نوشته است:
"آقای ناظرزاده عزیز؛ در زندگی هر کدام از ما کسانی هستند که برای همه عمر خاطرشان در گوشه دنجی از ذهن بی آنکه رنگ ببازد و یا غبار فراموشی بگیرد محفوظ میماند، تعدادشان زیاد نیست و دیر به دیر و هر از گاه کسی به این جمع اضافه میشود، حتماً شنیدهاید که میگویند: "فلانی خاطرش عزیز است"، شما یکی از آنها هستید. گاه گاهی که در خلوت گوشههای ذهنم را میگردم شما آنجائید. با کت و شلوار سرمهای تیره رنگ، پیراهن یقه بلند سفید و کفشهای سیاه تازه واکس خورده، یک دست در جیب شلوار و دست دیگر از شکاف بالای دگمه بسته شده کت روی سینه، با لبخندی که نه رنگ باخته و نه به خنده نشسته و موهایی که هنوز جو گندمیاند. من دانشگاه را با شما آغاز کردم و این آغاز از عزیزترین خاطرات من است."
فرهاد ناظرزاده کرمانی، نگارش نمایشنامههایی همچون "کنار شیر آتش نشانی"،"نی لبک و بهمن"، "افق در استانبول"،"قفس دریده گان"، "گدابازیگران پل سرنوشت" و کتابهایی مانند "پیش درآمدی بر شناخت هنرهای نمایشی در مصر"، "سبکهای اجرایی در تئاتر معاصر جهان"، "نمادگرایی در ادبیات نمایشی"، "گزاره گرایی در ادبیات نمایشی"، "ادبیات نمایشی در روم"، "پیدایش ادبیات نمایشی نو در ایرلند" و ... را در کارنامه نوشتاری خود دارد. ترجمه نمایشنامه مشهور "جنایت در کلیسا" نوشته تی اس الیوت در کتابی با نام "تی اس الیوت و نمایشنامههای منظوم و مذهبی"، دیگر اثر ارزشمند این چهره دانشگاهی است.