کد خبر: 31196 A

بینوایان صدهزار نفری و حسادت های چند نفری

بینوایان صدهزار نفری و حسادت های چند نفری

اوج پاپوش دوزی برای یک اثر هنری در خصوص این نمایش رخ داد، در حالیکه این نمایش دستش در جیب بیت المال نبود!

ایران آرت : اشرف پورهاشمی: در حالی که نزدیک به 130 هزار نفر از نمایش بینوایان دیدن کرده اند و هر شب 2500 نفر برای تماشای آن در صف انتظار بودند و تا سایت فروش بلیت باز می شد به چشم برهم زدنی به اصطلاح sold out می شد ،هنوز برخی مدعی اند ما چه نیازی به این گونه نمایش های باشکوه داریم!

این برخی، متاسفانه پا را از این اظهار نظر فراتر گذاشته و در فضای مجازی به بهانه های متوهمانه بلیت 250 هزار تومانی و پولشویی... جوسازی کم سابقه ای درباره این نمایش به راه انداختند که البته به دیده شدن کار و استقبال مردم انجامید. 

اما در ادامه انتشار بخش هایی از فیلم خارجی موزیکال بینوایان که تام هوپر سال 2012  آن را ساخته و جا زدن آن به عنوان نمایشی که در هتل اسپیناس پلاس تهران روی صحنه است، اوج پاپوش دوزی برای یک اثر هنری بود که برای دخل و خرجش دستش را به جیب بیت المال دراز نکرد و صفر تا صد آن را یک بخش خصوصی پرداخت کرد.

نکته وحشت آور آنجاست که بسیاری از چهره های تئاتری معتقدند این حسدورزی ها، کار چهره های نزدیک به تئاتر است، چند نفر که تنگ نظرند و چشم ندارند توسعه هنر را ببینند و چند نفر دیگر که گفته می شود چشم دیدن حسین پارسایی را ندارند!!

تردیدی نیست حملات کور این نیروهای واکنش سریع! هر قدر سبب شد مردم بیشتر به سوی سالن های تئاتر سرازیر شوند اما به موازاتش برخی نهادهای مسئول را نگران کرد که در هنر چه خبر است؟ 

این نمایش برای 300 نفر فرصت شغلی مستقیم برای افراد روی صحنه و پشت صحنه به وجود آورد، این غیر از فرصت های شغلی دیگری  مانند دوخت 600 دست لباس مناسب این نمایش است که پیشتر خیاطان دوخته اند؛ یا اینکه به جهت کمبود پارکینگ حوالی سالن نمایش از تماشاگران هنگام خرید بلیت خواسته شده با اتومبیل شخصی نیایند و بدین ترتیب صدها اسنپ و تاپسی و مسافرکش شخصی حوالی ساعت ده شب کنار سالن نمایش نان حلال به خانه بردند ... 

تقریبا همه عوامل کار از اهالی نمایش بودند و شش تا هفت میلیارد تومان سرمایه را نه از دولت که توسط چهره معروف صنعت گردشگری، محمدصادق رنجکشان تامین کرد، سالن اجرایش جای دیگر گروههای نمایشی را تنگ نکرد و روی قله کوه سعادت آباد در رویان هال به صحنه رفت... چرا باید چنین فرصت ناب تئاتری قربانی تنگ نظری و تسویه حساب های شخصی شود؟! 

خبرهای ضد و نقیضی به گوش می رسد که سرمایه گذار بینوایان از راه آمده در تئاتر (و البته سینما) پشیمان است و ممکن است سرمایه اش را از هنر بیرون ببرد. آیا اتفاق خیال حاشیه سازان را راحت می کند؟

هنر ایران با سالانه سه هزار و اندی فارغ التحصیل دانشگاهی مشکل حاد و جدی در زمینه کارآفرینی دارد که اتفاقا دو هزار نفر آن دانشجویان تئاتر هستند و این آمار غیر از آموزشگاههای آزاد هنری و روندهای تجربی ست. 

بر کسی پوشیده نیست که دولت توان برداشتن چنین باری را ندارد و تازه در عرصه فرهنگ و هنر قائل به خصوصی سازی ست. در چنین وضعیتی فراری دادن سرمایه های تازه لطف به جامعه هنری و هنر ایران است؟ فردی که چهار دهه است در همین حوالی فرهنگ به برند بدل شده و سه سال در دولت های مختلف برگزیده کسب و کارش شده چرا بدو ورود به هنر به جای خوش آمد و تکریم، انواع اتهام های بدتر از فحاشی را بشنود؟ آیا چند هنرمند و چند رسانه خاص ابزار تشخیص پول بدون شناسنامه در اختیار دارند و مراکز مالیاتی و انواع نهادهای نظارتی از چنین ابزاری بی بهره اند؟

به نظر می رسد ما به باز تعریفی در سرمایه گذاری در هنر نیاز داریم. مانند همه کشورهای توسعه یافته باید هنر را به  دامان بخش خصوصی سپرد و دولت ها به امور زیرساختی و عمومی بپردازند. 

 

-این یادداشت هم زمان در روزنامه قانون به چاپ رسیده است. 

 

پولشویی در هنر نمایش بینوایان محمدصادق رنجکشان محمد صادق رنجکشان اشرف پورهاشمی
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین