آقازادهها در سیاست چیزی میشوند نه در هنر / گفتههای دو بازیگر جوان که در خانوادهای هنرمند پرورش یافتند
فرزند حسن فتحی معتقد است، آقازاده بودن در سیاسی معنی دارد و در عرصه هنر کاربردی ندارد
ایران آرت: نمایش "رئال مادرید 11 بارسلونا 1" به کارگردانی مهدی شجاعی با اقتباسی از "تفنگهای ننه کارار" اثر برتولت برشت این روزها در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است. در این اثر نمایشی دو فرزند چهرههای نام آشنای سینما، تلویزیون و تئاتر مشغول بازی هستند. امیر حسین فتحی فرزند حسن فتحی کارگردان باسابقه سینما و تلویزیون و اعظم بروجردی نویسنده و کارگردان تئاتر و از سوی دیگر مروارید جعفری فرزند مجید جعفری کارگردان باسابقه تئاتر و اکرم محمدی بازیگر باسابقه سینما، تئاتر و تلویزیون در این نمایش بازی میکند. درباره حضور این دو هنرمند جوان و تاثیر خانوادههای آنها برای ورودشان به این حرفه گفتوگویی با آنها داشتهایم که در ادامه میخوانید:
خانم جعفری، با توجه به اینکه شما فرزند آقای مجید جعفری و خانم اکرم محمدی هستید، بگویید که تئاتر را چطور آغاز کردید و پدر و مادرتان چقدر در این مسیر کمکتان کردند؟
مروارید جعفری: من تئاتر را با نمایش "آنتیگونه" به کارگردانی پدرم آغاز کردم و بعد از آن در نمایش "زکریای رازی" به کارگردانی پدرم در تالار وحدت هم روی صحنه رفتم. نمایش "ساحره سوزان" و "تله موش" کارهای دیگر من بودند که به کارگردانی پدرم در تماشاخانه تهران اجرا شدند. خانوادهام در مورد من کمی سختگیری میکردند که زود وارد عرصه تصویر نشوم. البته پدر و مادرم برای من محدودیتی به وجود نیاوردند اما تاکید داشتن خودم تحصیل کنم و وارد حرفه بازیگری شوم. آنها نمیخواستند عاملی برای ورود من به عرصه بازیگری باشند. به همین خاطر من وارد دانشگاه شدم و در دانشکده هنر و معماری در رشته کارگردانی تحصیل کردم که اخیراً هم پایاننامهام را ارائه دادم و تحصیلم تمام شد. در این سالها بیشتر دوست داشتم با پدرم کار کنم تا از ایشان یاد بگیرم و در کارم جا بیفتم. به همین خاطر در 7- 8 کاری که در تئاتر انجام دادم، اکثر آنها با پدرم بود و این نمایش دومین همکاری من با آقای مهدی شجاعی است.
شما چطور به نمایش "رئال مادرید 11 – بارسلونا 1" پیوستید؟
مروارید جعفری: من عضو گروه آقای شجاعی هستم و 2- 3 سال پیش وقتی نگارش این متن تمام شد، آقای شجاعی مرا در جریان آن قرار دادند و به نمایشنامه و کاراکتر "کارمن" علاقه پیدا کردم. تقریباً در تمام مراحل پیش تولید این نمایش حضور داشتم و این نمایش همیشه برایم جذاب بوده است.
آقای فتحی، شما چطور بازیگری را انتخاب کردید؟
امیرحسین فتحی: من یک دوره بازیگری تئاتر را در آموزشگاه "کارنامه" گذراندم و فارغالتحصیل آنجا هستم. در آن دوره استادهای مختلفی با ما کار میکردند و برای ما کلاس بازیگری جلو دوربین هم برگزار میکردند. شروع کار من در سینما با فیلم "کیفر" به کارگردانی آقای حسن فتحی بود و بعد از آن فیلم "پریناز" را با آقای بهرام بهرامیان کار کردم. در ادامه برای مدتی به کشور مالزی سفر کردم تا از آنجا به کشور آمریکا مهاجرت کنم اما چون مدت اقامتم در مالزی طولانی شد، تصمیم گرفتم دورههای ورکشاپ مالزی را هم بروم. در مالزی به همراه دوستانی که داشتم، در سالن اصلی کوالالامپور اجراهایی داشتیم و فیلم هم ساختم. پس از بازگشت به ایران نمایش "ﺑﺎﻻ ﺑﺮ ﻏﺬﺍ" ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎﺭﻭﻟﺪ ﭘﯿﻨﺘﺮ را در سالن مشایخی بازی کردم ولی نمایش "رئال مادرید ۱۱ بارسلونا ۱" تقریبآً اولین کار حرفهای من در عرصه تئاتر است.
شما دغدغه تئاتر دارید؟
امیرحسین فتحی: دغدغه اصلی من بازیگری است و بازی در سینما یا تئاتر برایم فرقی نمیکند. بازی کردن در این دو حرفه جذابیت و لذت خاصی دارد. بازیگری سینما و تئاتر یک بیس شبیه بهم دارند و فقط مدیوم و یک سری تکنیکهای آنها متفاوت است. همین که هر شب یک گروه با همدلی کارش را انجام میدهد و همه یک جور استرس مشترک دارند، کار کردن در تئاتر را لذتبخش میکند. من تئاتر و سینما را دوست دارم و فقط بازی کردن در تلویزیون را دوست ندارم و انجامش نمیدهم، آن هم فقط به خاطر شرایطی که امروز بر تلویزیون حاکم است.
با توجه به اینکه پدر شما یکی از کارگردانهای مطرح ایران است، چه لزومی دیدید به کلاس بازیگری بروید؟
امیرحسین فتحی: چون بعضی چیزها در مورد هنر و بازیگری، تئوری نیست و باید آنها را به صورت عملی تجربه کنیم. من دوست دارم اگر چیزی را یاد میگیرم، درست یاد بگیرم تا همیشه در کارم خوب باشم. هنوز هم پیش پدرم یاد میگیرم و در حال تجربه کردن هستم. با این حال لازم دیدم کلاس بروم و تمرین کنم تا بازیگری را در بُعد وسیعتری یاد بگیرم. بازیگری برای من جدی است و به همین خاطر هر کاری انجام میدهم تا در آن موفق باشم.
شما چگونه به نمایش "رئال مادرید 11 بارسلونا 1" پیوستید؟
امیرحسین فتحی: خیر. من بعد از سریال "شهرزاد" چند پیشنهاد داشتم ولی به نظرم جذاب نبودند. یک روز شمال بودم که مهدی شجاعی متن "رئال مادرید 11 بارسلونا 1" را برایم فرستاد. همانجا متن را خواندم و خیلی خوشم آمد. به مهدی شجاعی زنگ زدم و گفتم میآیم. کاری از مهدی شجاعی ندیده بودم ولی فکر کردم کسی که متن به این خوبی نوشته، حتماً اجرایش هم خوب میشود.
دوست نداشتید نقش دیگری را بازی کنید؟
امیرحسین فتحی: نقش خوآن به حدی برایم جذاب بود که پس از خواندن نمایشنامه سریع با آقای شجاعی تماس گرفتم و گفتم بازی میکنم.
آقای فتحی و خانم جعفری، معمولاً عدهای میگویند فرزندان هنرمندان شناختهشده به پشتوانه پدر و مادرشان به عرصه هنر وارد میشوند. این حرفها چه تاثیری روی کار شما گذاشته است؟
امیرحسین فتحی: من فکر میکنم آقازادههای سیاسی میتوانند بدون تخصص و مدرک وارد یک حرفه شوند و مدیریت یک جایی را برعهده بگیرند و کسی هم مطلع نشود اما در مدیوم هنر و به خصوص سینما به این صورت نیست و شما توسط مردم انتخاب میشوید. نهایتا 1- 2 کار را با ساپورت خانواده میتوانید جلو بیایید، از آن به بعد آدمها هستند که شما را انتخاب میکنند. این واضح و روشن است که تنها اگر خوب باشی در این حرفه باقی خواهی ماند. سر سریال "شهرزاد" مردم خیلی به من لطف داشتند و این همه محبت از حد تصوراتم خیلی بیشتر بود. اوایل میگفتند این نقش خیلی خوبی است و هر کسی که بود میتوانست آن نقش را خوب بازی کند. راستش به قول آقای شجاعی ما بهخاطر شرایطمان اگر بد باشیم، بیچاره میشویم. البته من به این موضوع کمترین توجهی ندارم و به این شرایط اصلا فکر نمیکنم. تمام آن کسانی که اوایل نقدم میکردند حالا برای بازی کردن در کارهایشان به سراغم آمدند. تکلیفم از اول مشخص بوده و میدانستم میخواهم چه کاری را انجام دهم. اینکه خدا لطف کرده و من پسر حسن فتحی شدم چیز بدی نیست و یک امتیاز است. من به سختی توانستم اعتماد پدرم را برای بازی کردن جلب کنم. آدمهایی که برای بازیگری زحمت میکشند ولی شرایط کار کردن برایشان فراهم نمیشود را درک میکنم و میگویم حق دارند که ناراضی باشند. چون من یک راهی برای ورود به عرصه بازیگری داشتم اما آنها این فرصت را پیدا نکردند. برای همین اگر هم حرفی بزنند ناراحت نمیشوم. در بین همه مشاغل ایران این اتفاق میافتد. حتی در سینمای آمریکا هم اگر بروید بیوگرافی بازیگرها را بخوانید، میبینید که خیلیها به یکدیگر مرتبط هستند. در ایران ۷۰ درصد بازیگرها با رابطه و در رفاقت با یک آدمی وارد این حرفه شدند و تحصیلات دانشگاهی ندارند. خیلی از آنها درخشان بودند و حتی ماندگار هم شدند.
گفتوگو: شقایق فرشته