پوپولیست و بحث این روزهای تئاتر ایران / پای نیل سایمون در میان است
مترجم نمایشنامههای نیل سایمون میگوید با وضعیت ناامید کنندهای که فروش نمایشنامه در ایران دارد، مترجم نمیتواند حق مؤلف را بدهد.
ایران آرت - نرگس کیانی: به گزارش خبرآنلاین، نیل سایمون، نمایشنامهنویسِ 91 ساله آمریکایی جزو چهرههای محبوب کارگردانانِ تئاترِ ایران است. اجرای «زندانی خیابان دومِ» سایمون به کارگردانی مهلقا باقری در تماشاخانه ایرانشهر از یک سو و اجرای دیگرش با نام «زندانی خیابان نواب» به کارگردانی هوشمند هنرکار در خانه نمایشِ اداره تئاتر از سوی دیگر موجب شد به سراغ شهرام زرگر برویم که هر دو اجرا براساس ترجمه او روی صحنه است.
دلیل استقبال گروههای نمایشی از آثار نیل سایمون
شهرام زرگر در جواب این که به نظرش دلیل استقبال گروههای نمایشی از آثار نیل سایمون در ایران چیست، گفت: «بخشی از علاقه کارگردانان ایرانی به متنهای نیل سایمون به این برمیگردد که اجراها از لحاظ جذب مخاطب موفق بوده است. تصور من این است که چه سایمون و چه دیگر نویسندگانی که در آثارشان به مسائل اجتماعی با دیدگاهی انتقادی به همراه چاشنی طنز نگاه میکنند چه در ایران و چه در به عنوان مثال آمریکا مورد استقبال قرار میگیرند و این مسئله به این که ما آن را بپذیریم یا نه، یا خوشمان بیاید یا نه ربطی ندارد.»
تضمین احتمالی بازگشت مالی
زرگر در مورد تضمین حدودی مالی آثاری که از نیل سایمون اجرا میشود و احتمال زیاد بازگشت هزینههای انجام شده از طریق فروش بلیت هم گفت: «با توجه به شرایط اقتصادیمان برای من طبیعی و پذیرفتنی است که یک گروه بخواهد یک ماه، یک ماه و نیم تمرین کند و مطمئن باشد که 30 یا 40 شب هم میتواند روی صحنه برود و کارش که تمام شد هم بابت سه، چهار ماهی که در مجموع تمرین و اجرا کرده منتفع باشد و سالنش با 15، 16 نفر که هفت، هشت نفرشان هم با بلیت مهمان آمدهاند پر نشده باشد. چرا فکر میکنیم کاری که تماشاگر بلیتش را میخرد و سولداوت میشود کاری پوپولیستی و عامیانه است؟ مگر وقتی یک استادیوم پر میشود نشان محبوبیت بیشتر و بالاتر تیمها نیست؟! این هم همان است. طبیعی است که تماشاگر، انتخاب میکند که چه چیزی را ببیند.»
محدود کردن نیل سایمون به نفع نمایشنامه های ایرانی
زرگر گفت:«هفت، هشت یا 10 سال پیش میگفتند یک قانون نانوشته در جشنواره تئاتر دانشگاهی هست که آثار سایمون را قبول نمیکنند و از من میپرسیدند آیا دلیلش این است که با شما بَدَند؟! من جواب میدادم خیر! برگزارکنندگان جشنوارهای مانند تئاتر دانشگاهی دوستان صمیمی من هستند، دبیران همه ادوار این رویداد یا رفقای منند یا دانشجویانم بودهاند و اتفاقا لطف میکنند که سایمون را نمیپذیرند! وقتی مثلا یکهو 15 درخواست اجرا به دستشان میرسد که میخواهند «عاقبت عشاق سینهچاک» را کار کنند یا «پابرهنه در پارک» را. چرا؟! مگر متن قطع است؟! اگر قرار باشد از میان 80 اثری که وارد یک جشنواره میشود 15 تایش از یک نمایشنامهنویس باشد من هم باشم میگویم اصلا رویکرد امسال ما این است که هیچ اثری از او اجرا نشود! من آن سمت ماجرا میبینم و میگویم اتفاقا چقدر خوب که نگذاشتند سایمون کار کنید، حالا بروید سراغ نمایشنامهای که فلان دانشجو برای پایاننامهاش نوشته است.»
قانون کپیرایت، از حق مولف تا حق مترجم
زرگر در مورد رعایت شدن یا نشدن کپیرایت مترجم در ایران هم گفت: «ما در کشوری زندگی میکنیم که قانون کپیرایت در آن اجرا نمیشود. طبیعی است که من هم به عنوان مترجم باید از مولف اصلی اجازه بگیرم و در کشورم که این قانون را به رسمیت نشناخته، اولین متخلف منم. واقعیت این است که با شرایط فعلیِ نشر باید گفت وای به وقتی که بخواهید حق مولف را هم بدهید! درآمد حاصل از کتابی که 300، 400 یا 500 نسخه چاپ میشود مطلقا جوابگوی این که ناشر بخواهد حقوقی به نماینده یا ایجنتِ نویسنده بدهد، نیست!»