خونبازی هملت در تئاتر شهر/ آب انارهایی که از آلمان آمد
اجراهای نمایش «هملت» از آلمان کارکنان تئاتر شهر را مجبور کرد هر شب و برای ساعتهای طولانی مشغول خالی کردن صحنه از خونهای پاشیده شده در حین اجرا باشند.
ایران آرت: نمایش «هملت» به کارگردانی کریستوفر روپینگ از کشور آلمان در سیوششمین جشنواره تئاتر فجر در سه شب متوالی در سالن اصلی تئاتر شهر و با استقبال زیاد مخاطبان به صحنه رفت و تقریبا هرشب دستکم یکصد نفر بیش از ظرفیت حدود 600 نفری این سالن به تماشای «هملت» نشستند و عده زیادی هم که بدون بلیت آمده بودند تا شاید راهی به سالن پیدا کنند، پشت درهای بسته ماندند.
این نمایش اگرچه روایتی از نمایشنامه مشهور ویلیام شکسپیر است و تاکنون کارگردانان ایرانی و خارجی زیادی آن را به صحنه بردهاند، اما به دلیل دراماتورژی متفاوت و نوع نگاهی که در اجرا و روایت به داستان «هملت» داشت به جشنواره دعوت شد.
یک ویژگی خاص این نمایش، طراحی صحنه آن بود که در عین سادگی به لحاظ آمادهسازی شرایط پیچیده و متفاوتی را داشت.
در «هملت» کمپانی تئاتر «کمِرشپیله» سه بازیگری که روی صحنه بودند در دفعات متعددی سطلهای خون روی هم میریختند و این باعث میشد پس از گذشت بیش از 100 دقیقه نمایش، صحنه سالن اصلی پر از مایعی قرمز رنگ باشد. اما تماشاگران جمع شدن خون را آنچنان روی صحنه نمیدیدند چرا که زیرسازی ویژهای برای آن انجام شده بود. این در حالی است که این سوال هم برای خیلیها پیش آمد که این مایع قرمزی که شبیه خون است و مدام بر سر و صورت بازیگران ریخته میشود و در دهانشان میرود چیست.
به گزارش ایسنا، حسین طاهربخش ـ مدیر کمیته فنی جشنوارهی تئاتر فجر ـ در اینباره به ایسنا گفت: آنچه به عنوان خون در نمایش «هملت» استفاده شد، آب انار و آب لبو بود که گروه آلمانی با خود به تهران آورده بودند. آنها هر شب مقداری آب لبو و آب انار را با کمی سُس به همراه 150 لیتر آب مخلوط میکردند و در طول این سه شب ما 750 لیتر مایع را از روی صحنه سالن اصلی تئاتر شهر جمع کردیم.
او درباره احتمال نفوذ این حجم مایع به کف صحنه، توضیح داد: شرط ما برای اجرای این نمایش در جشنواره همین بود که آب اصلا به کف نفوذ نکند. پیش از آمدن گروه و هنگامی که قرارداد حضور آنها در جشنواره نهایی شد، هم تمام موارد تاکیدی مدنظر ما برای جلوگیری از هر آسیبی به صحنه و سالن به آنها گفته شده بود و گروه آلمانی با دادن اطمینان خاطر،کار خود را به صحنه برد و با پوششی که روی سن سالن اصلی تئاتر شهر قرار دادند هیچ چیزی به آن نفوذ نکرد.
وی با اشاره به اینکه کمپانی«کَمِرشپیله» که حدود 100 سال قدمت دارد و یکی از بزرگترین کمپانیهای تئاتری اروپاست، 20 روز قبل از شروع جشنواره به تهران آمدند و سالنهای مختلف را دیدند و پس از بررسی تالار وحدت و تالار مولوی و ... مصمم به اجرای نمایش در تئاتر شهر شدند چرا که علاوه بر ویژگیهای سالن، کارگردان از عمارت تئاتر شهر و نیز فضای گرم این مجموعه هم خوشش آمده بود،افزود: گروهی که برای اجرای نمایش از آلمان آمده بود 30 نفر، شامل چهار بازیگر و 26 نیروی پشت صحنه شامل کارکردان، دراماتورژ، گروه صحنه، گروه فنی، طراح نور و همچنین نیروهای خدماتی برای ساکشن آب روی صحنه و شستن لباسها میشد. البته میزان باری که به همراه خود آوردند نیز دو تریلی هر کدام به اندازه 10 تن بود که پس از بارگیری در آلمان از طریق یونان با کشتی به ترکیه رسید و بعد از مرز بازرگان داخل ایران شد و هزینه حمل و نقل ان هم بیش از 11 هزار یورو بود.
او گفت: گروه صحنه یک سازه آلومینیومی مشبکی را روی سن قرار دادند که ابتدا زیر آن را کاملا واترپروف (عایق در برابر نفوذ آب) کردند و روی آن هم شبکه به نحوی پوشیده شده بود که مایعات روی صحنه داخل شبکه مشبک ریخته شوند و نکته قابل توجه این بود که هر کدام از این فضاهای مربع گونه به دیگری راه داشت تا اگر بازیگری سطل حاوی مایع را در جایی به اشتباه ریخت، هیچ کدام سرریز نشود و بعد از پایان نمایش تمام آنها به یک اندازه پر شده بودند.
طاهر بخش ادامه داد: وقتی هم نمایش ساعت 21 تمام میشد بلافاصله پس از پایان اجرا، پوشش روی صحنه برداشته میشد تا آب داخل این سازه ساکشن و دور ریخته شود تا صحنه همان شب برای اجرای روز بعد آماده شود.
به گفته وی برای خالی کردن صحنه و شستن این سازه هر شب از ساعت 9 شب تا یک و نیم بامداد تمام گروه صحنه نمایش «هملت» با جمع زیادی از کارکنان تئاتر شهر مشغول کار بودند و با وجود اینکه گروه آلمانی کاملا مجهز بود و حتی کسانی که موظف به شستن لباس و اتو کشیدن هم بودند حضور داشتند، در بخشهای مختلف بیش از 10 نفر از کارکنان تئاتر شهر همکاری میکردند.
مدیر کمیته فنی جشنواره با اشاره به نظمی که گروه آلمانی برای اجرای کار خود و چیدن صحنه داشت، گفت: این کمپانی یک قراداد تیپ دارد که برای اجرا در هر کشور و مجموعه تئاتری ثابت است و جزئیات زیادی در آن ذکر شده است؛ مثلا برای همین نمایش «هملت» حتی نوع مواد شویندهای که باید لباسهای اجرا با آن شسته شود و نیز دستگاه لباسشویی که احتیاج داشتند را دقیق مشخص کرده بودند و در مکاتبات زیادی از وجود هر وسیلهای که نیاز داشتند، مطمئن میشدند. حتی سوال میپرسیدند که اگر برخی وسایل متعلق به تئاتر شهر نیست، همراه خودشان بیاورند.
طاهربخش همچنین در بخشی دیگر به دکور نمایش و وجود یک صفحه نمایش ال.ای. دی که در قالب چند شخصیت کارکرد داشت اشاره کرد و گفت: ما برای نصب یک صفحه که بتوان ترجمه متن را بر روی آن نشان داد، بحثهای زیادی با کارگردان داشتیم چون او نمیخواست هیچ صفحه نمایش دیگری روی صحنهاش باشد و معتقد بود اگرچه نمایش به زبان آلمانی است، احتیاجی به ترجمه نیست و حرکت بازیگران بیش از کلمات مهم است اما اصرار داشتیم برای تماشاگران ایرانی حتما ترجمهای وجود داشته باشد که در آخر قرار شد صفحهای برای نشان دادن ترجمه نصب شود اما روشنی آن واضح نباشد.
این گروه آلمانی عصر سوم بهمنماه به اجرای خود در تهران پایان داد و سالن اصلی تئاتر شهر با جمع شدن دکور و سازه نمایش «هملت» آماده اجرای نمایش «پیانیستولوژی» از مشهد میشود.
آنچه حسین طاهربخش درباره ریزهکاریها و نظم گروه آلمانی در حین کار میگوید که فقط به بخشی از آن در این گزارش اشاره شد از این جهت میتواند قابل توجه باشد که در ایران بیشتر گروهها این قدر دقیق کار خود را پیگیری و اجرا نمیکنند و بعید است بیشتر انهایی که فرصت حضور در فستیوالهای خارجی را پیدا میکنند، این قدر دقیق با محل اجرای نمایش و نیز اثر خود برخورد کنند.