ناگفتههای جالب از خواننده گروه اسکورپیونز/ نسل گذشته با تانک آمد، ما با گیتار!
خواننده گروه اسکورپیونز درباره موفقیتهای این گروه آلمانی، الگوهایی که در موسیقی داشتهاند و کنسرت آنها در روسیه پس از جنگ جهانی دوم سخنانی را مطرح کرد.
ایران آرت: مریم رفائی در همدلی نوشت: "اسکورپیونز" یکی از گروههای شناختهشده موسیقی راک در جهان است و این گروه آلمانی که با فروش بیش از ۲۲ میلیون آلبوم یکی از موفقترین گروههای راک اروپا محسوب میشود در ایران و میان علاقهمندان راک با قطعاتی همچون still loving you و wind of change شناخته شده است. کلوس ماین خواننده گروه اسکورپیونز در گفتوگو با ما از دوران طلایی موسیقی راک و گروهای موردعلاقهاش سخن گفت، به بررسی آثار گروه در سالهای ابتدایی پرداخت و درباره چگونگی خلق اثر محبوب wind of change بعد از اجرا در فستیوال اسطورهای مسکو گفت.
او درباره حضورشان در روسیه پس از جنگ جهانی دوم گفت: ما بر روی استیج گفتیم که نسل خانواده ما با تانک آمد و ما با گیتار آمدیم و تعداد زیادی نیروی امنیتی روبهروی استیج و مابین استادیوم و همچنین سربازان سرخ حضور داشتند و وقتی ما روی استیج رفتیم آنها کلاه و ژاکتهایشان را با آسمان پرتاب کردند و با طرفداران همراه شدند و ما احساس کردیم که انگار دنیا در برابر چشمان ما در حال تغییر است و این الهامبخش نوشتن آهنگ «نسیم تغییر» بود. شرح گفتوگو با این خواننده نامدار را در ادامه میخوانید:
وقتی به دوران طلایی موسیقی راک نگاه میکنیم، حتماً باید از اسکورپیونز یاد کنیم. در دورانی که موسیقی راک، موسیقی روز دنیا محسوب میشد، اسطوره شدن چقدر برای شما سخت و دشوار بود؟
سؤال خوبی پرسیدید. فکر میکنم ما علاقه زیادی به موسیقی راک اند رول؛ اجرا و آهنگسازی داشتیم این سبب شد آرامآرام اما به قطع در ابتدای دهه هفتاد میلادی برای خودمان شخصیت بسازیم. ما برای اولین بار ضبط میکردیم آلبوم به آلبوم و کشور به کشور. موسیقیمان متمرکز شد و ما توانستیم دی ان ای خودمان را پیدا کنیم. سپس اواسط دهه هفتاد و در میانه راه تعدادی از موزیسینها تغییر کردند اما ما همیشه نقشه راه خودمان را داشتیم. راه ما این بود که یک گروه موسیقی راک باشیم درواقع بیشتر میخواستیم یک گروه راک مادامالعمر باشیم بنابراین شروع کردیم به نوشتن آهنگها و حضور در استودیوهایمان مثل استودیوی محبوب خودمان پپرمینت پارک در زادگاهمان هانووا، بیرون رفتن و در برابر طرفدارانمان اجرا کردیم بنابراین برای خودمان سابقهای ساختیم و همینطور سالها و دههها پیش رفتیم و حالا در سال ۲۰۲۱ در استودیو آهنگ میسازیم و آلبوم جدید آماده میکنیم و خودمان را آماده میکنیم برای سال دیگر که امیدوارم فراگیری کرونا تمام شده باشد.
آلبوم اول و دوم گروه شما با آثاری بعدی شما تفاوتهای زیادی دارد و بهنوعی اسکورپیونز از آلبوم سوم به یک ساختار مشخص رسید. شما در زمان ساخت این آثار در چه شرایطی قرار داشتید و دلیل اینهمه تفاوت چیست؟
من فکر میکنم ضبط اولین کار برای هر نوازندهای چه در آلمان و چه در ایران اینگونه است که هر نوازنده جوانی میخواهد تأثیرگذاری هنر خودش را ایجاد کند و خیلی مهم است که اولین بار ضبط خوبی داشته باشد و برای ما هم به همین صورت بود آلبوم اول مثل آهنگهای روانگردان آلبوم کلاغ تنها آزمایشی بود و ما به دنبال پیدا کردن مسیرمان بودیم. من حدس میزنم که با آلبوم سوم با تهیهکنندهمان دیتر دیرکز آشنا شدیم که برای مدت طولانی تهیهکنندگی گروه ما را بر عهده داشت که خیلی برای پیدا و ایجاد کردن تمرکز و قدرت در گروه ما مهم بود. در آن زمان با اولی جون روت (نوازنده قدرتمند گیتار و آهنگساز بسیار ماهر)، شنکر و خودم داشتیم آهنگها را مینوشتیم که بهتدریج شبیه تیم آهنگسازی شدیم. به خاطر همین ما دو نسخه از جهتگیریهای موسیقیمان در آن زمان بودیم هرچند ما برای اولین بار حدود سال 75 میلادی از لوگوی معروف اسکورپیونز استفاده کردیم و موسیقی خیلی متفاوتتر از کارهای «کلاغ تنها» و «پرواز به رنگینکمان» بود و خیلی با جهتگیری ما همسو بود اما هنوز تفاوتهایی بین آهنگهایی که اولی جون روت، خودم و رودولف مینوشتیم وجود داشت ولی بعداً که «اولی» کارهای خودش را زمانی شروع کرد که نوازندههای گیتار گروه را اواخر دهه هفتاد عوض کردیم ما تمرکز بیشتری بر روی سبک «هارد راک» داشتیم.
الگوی شما در جوانی و در آغاز کار کدام گروهها بودند و از کدامیک الهام میگرفتید؟
من خیلی تحت تأثیر گروههای بیتلز، رولینگ استونز، هو، کینگ و تمام گروههای بریتانیایی که میآمدند، بودم. وقتی به رادیو بریتانیا در اوایل دهه شصت گوش میدادم مثل این بود که یک موج دومی باشیم به دلیل اینکه رودولف شنکر نوازنده گیتار گروه، همانند نسل اولیهایی همچون الویس پریسلی، لیتل ریچارد و چاک بری بود که این افراد نسل اول راک استارها بودند و نسل دوم گروههایی مثل بیتلز و رولینگ استونز بودند در اواخر دهه 60 بود که با اولین گروهم بنام ماشرومز اجرا کردیم رودولف پیشتر، به اسکورپیونز پیوسته بود و ما نقاط مشترک زیادی داشتیم هر دو اجرای زنده داشتیم ولی آهنگهایی از بیتلز و رولینگ استونز را مینواختیم و در سالنهای کوچک اطراف شهرمان اجرا میکردیم. این موسیقی برای ما خیلی الهامبخش بوده و وقتی به گذشته نگاه میکنم لحظات الهام بخشی در آن وجود دارد و هنوز هم بسیار قدرتمند است و من علاقهمند به شنیدن آثار اولیه گروه بیتلز و آهنگهای فوقالعاده آن دوران هستم. زمانی که خواننده شدم آثار هارمونیک مشوق من بودند مثل کار پل مک کارتنی بهخصوص در اوایل کارم و حتی اکنونکه به آهنگهایشان گوش میکنم و از شوق و علاقهام به آنها کم نمیشود
اسکورپیونز یکی از گروههای شناختهشده در ایران است. میتوان گفت آهنگ «نسیم تغییر» باعث محبوبیت بیشتر این گروه در کشور ما شد. درباره خواستگاه ذهنی و ایده اصلیتان برای ساخت این قطعه توضیح دهید...
ما در دهه هشتاد میلادی در تمام دنیا بهخصوص در آمریکا خیلی موفق بودیم ما هیچوقت فرصت سفر به شرق یا اجرا در آلمان شرقی و پشت پرده آهنی نداشتیم اما چندین اجرا در بوداپست مجارستان داشتیم که برگزارکننده آن، ارتباط خوبی با مسکو داشت در سال هشتادوهشت میلادی ما را برای اجرا در مسکو و لنینگراد دعوت کردند اما قبل از سفر، کنسرت مسکو را لغو کردند در عوض گفتند به شما ده اجرا در شهر لنینگراد (که سنپترزبورگ امروزی است) پیشنهاد میدهیم ما ناامید شدیم که نتوانستیم به مسکو سفر کنیم اما موفق به اجرا در روسیه (لنینگراد) شدیم ما از اولین گروههای غربی بودیم که در آنجا اجرا داشتیم و خیلی خارقالعاده بود ما گفتیم؛ نسل خانواده ما با تانک آمد و ما با گیتار آمدیم و طرفدارها از سراسر اتحادیه جماهیر شوروی برای خوشآمد گویی به لنینگراد آمدند خیلی هیجانانگیز و عالی بود و یک سال بعد بالاخره توانستیم در مسکو اجرا داشته باشیم و ما هم جزئی از فستیوال اسطورهای صلح مسکو شدیم و در اوت سال هشتادونه میلادی هزاران طرفدار از سراسر شوروی آمده بودند تا با آهنگهای راک غربی جشن بگیرند و تعداد زیادی نیروی امنیتی روبروی استیج و مابین استادیوم و همچنین سربازان سرخ نیز حضور داشتند و وقتی ما روی استیج رفتیم آنها کلاه و ژاکتهایشان را با آسمان پرتاب کردند و با طرفداران همراه شدند و بهاندازه طرفداران و هواداران از موسیقی ما لذت بردند و ما احساس کردیم که انگار دنیا در برابر چشمان ما در حال تغییر است من فکر میکنم حضور ما در آن شب در مسکو با خوانندههایی از سراسر دنیا مثل بون جووی، آزی آزبورن و ماتلی کرو و یکسری گروه روسی مثل گورکی پارک؛ اینگونه بود که انگار همه دنیا، ما و گورکی پارک، یک حرف را میزدیم و آن حرف موسیقی بود و این الهامبخش نوشتن آهنگ «نسیم تغییر» بود. وقتی به آلمان برگشتیم در اواخر اوت و اوایل سپتامبر آن را نوشتم.