از جنجال رئیس محیط زیست تا دو زانو نشستن آقای نوازنده
آن نوازنده نامدار، همواره دوزانو مینشست و ساعتها مینواخت. همین هم باعث شده بود همه نگران زانوهایش باشند که در هر اجرا، یکی دو ساعتی خم میماند. اما او میگفت این هم به لحاظ آناتومیکال و هم از نظر ادب، بهترین نوع نشستن روبهروی مخاطباست.
ایران آرت: صابر محمدی در جام جم نوشت: حالا که غائله چگونه نشستن یکی از مسؤولان جلوی خبرنگاران داغدیده در ارومیه، تاحدودی فروکش کرده، میشود با تعمق بر اصل موضوع و نه حواشیای که پیرامون آن شکل گرفته، به ماجرا نگاه کرد؛ ماجرایی که چقدر راحت و ساده با یک عذرخواهی میشد از ترکشهای بعدیاش جلوگیری کرد.
حتما تا حالا در جریان قرار گرفتهاید که بیش از اعتراضها به عملکرد سازمان حفاظت محیط زیست در میزبانی از خبرنگاران این حوزه در آذربایجانغربی که باعث درگذشت دو نفر از آنها شد، آنچه فعالان این حوزه و اهالی رسانه و مردم را ناراحت کرد، شیوه روبهرویی رئیس این سازمان با دیگر خبرنگاران حاضر در آن صحنه دلخراش بود. نشستن عیسی کلانتری روبهروی خبرنگاران داغدیده و آسیبدیده، چندان محترمانه به نظر نمیرسید و همین دستمایه اعتراض، شوخی، طعنه و کنایه شد. حتی تصویرسازها و کلاژآرتیستها دست به کار شدند و تصویر او را مقابل خبرنگاران در موقعیتهای گوناگون مرتبط با محیطزیست، کلاژ کردند تا بگویند رئیس سازمان دچار نوعی از بیاعتنایی است.
اما آنچه واکنشها به رفتار کلانتری را ادامهدار کرد، اظهارنظر او نسبت به این واکنشها بود. او گفت که عذرخواهی نمیکند و همیشه هم همینطور مینشیند. رفتار کلانتری آنجا لجبازانهتر به نظر رسید که او در مراسم ترحیم یکی از دو خبرنگار شرکت کرد و بازهم همانطور نشست که پیش از آن نشسته بود و اعتراض برانگیخته بود.
چگونه نشستن، جزو آداب مرسوم در فرهنگ عمومی ماست. شاید بشود پرسید که چرا نوعی از نشستن، باید محترمانه و نوعی دیگر نامحترمانه باشد. اما به هر حال، آموزههای دینی از یک سو و نیز الگوهای آیینی ایران باستان از سوی دیگر، تاکیدات فراوانی بر این مقوله داشتهاند. دقیقا در رابطه با همین نشستن.
دوزانو روبهروی مخاطب
یکی از داستاننویسان ایرانی، نامهای به یکی از نوازندههای ایرانی نوشته و طی آن برای زانوهای آقای نوازنده، ابراز نگرانی کرده بود. آن نوازنده نامدار، همواره دوزانو مینشست و ساعتها مینواخت. همین هم باعث شده بود همه نگران زانوهایش باشند که در هر اجرا، یکی دو ساعتی خم میماند. او دوزانو مینشست و تقریبا هیچگاه از این نحوه نشستن دست نمیکشید. اما یک بار که با او صحبت میکردیم و ماجرا به همین ابراز نگرانی آقای نویسنده کشید، گفت که این، هم به لحاظ آناتومیکال و هم از نظر ادب، بهترین نوع نشستن روبهروی مخاطباست.
«قرفصا» و دیگر انواع نشستن
در کتاب «رسولا...؛ الگوی زندگی» نوشته حبیبا... احمدی، به نحوه نشستن پیامبر اسلام (ص) اشارههایی شده است.
در این کتاب آمده است: «(و لم یر متربعاً قط) حضرت در وقت نشستن تکیه نمىداد، به صورت عادى و صاف مىنشست: (لم یر متکّأً)». همچنین اشاره شده که حالتهاى نشستن ایشان به سه صورت بوده است: «۱.«قرفصا» و آن بر روى باسنها نشستن و دستها را از جلوی زانوها به هم قفل کردن است. ۲. بر روى دو زانو نشستن، به صورت حالت تشهد در نماز. ۳. یک پا را جمع کردن و پاى دیگر را روى آن قرار دادن: «یجلس ثلاثاً القرفصاء و هوان یقیم ساقیه و یستقلبهما بیده و یشدده فى ذراعه و کان یجثو على رکبتیه و کان ینثى رجلاً واحده و یبسط علیها الاخرى». شاید در بسیاری از فرهنگها و تمدنهای دنیا، چنین مباحث اخلاقی در رابطه با مساله ظاهرا پیشپاافتادهای چون نشستن یک مسؤول در مقابل دیگری یا دیگر موارد مربوط به زبان بدن، چندان مطرح و قابل تامل نباشد و صرفا در حد رعایت پروتکلهای سیاسی لازمالاجرا باشد، اما در فرهنگ اسلامی و ایرانی، علاوهبر همه پروتکلهای موجود، اخلاق و عرف دو برسازنده فرهنگ عمومی ما هستند. چهبسا وزن رعایت این اخلاق و عرف نزد ما، از رعایت آن پروتکلها پراهمیتتر بوده باشد.