روزهای سخت هنرمندان و اعتراضها به وضعیت معیشتی/ از مهاجرت موزیسینها تا خانم بازیگری که کارگری میکند
هنرمندان موسیقی، تئاتر، سینما و تجسمی نسبت به بیکاری و وضع معیشتی خود و همکارانشان اعتراض دارند. آنها میگویند وضعشان تا قبل از کرونا چندان جالب نبود و حالا کرونا، تعطیلیهای مکرر و عدم توجه مسئولین مزید بر علت شده تا روزهای سختتری را بگذرانند.
ایران آرت، سجاد مالمیر: این روزها حال مردم جامعه تعریفی ندارد و همه به یک نوعی با گرانی، کرونا، دغدغههای ذهنی و مسائل دیگر دست و پنجه نرم میکنند و در تلاش هستند تا روز را شب کنند و شب را روز.
اهالی هنر هم از این قاعده مستثنا نیستند، کسانی که شاید سال قبل همین روزها با وجود تمام دشواریها مشغول حرفه و عشق خود بودند و از این راه، کم یا زیاد، ارتزاق میکردند، اما حالا ویروس کرونا حرفه و منبع درآمدشان را زمینگیر کرده است.
کنسرتها تعطیل است، سینماها هر ازچندگاهی باز میشوند اما بیننده نیست، تئاترها هم تماشاگری که قبلاً داشتند را ندارند. گالریها نیز هر چند سعی میکنند با برگزاری نمایشگاههای مجازی ادامه حیات بدهند اما عملاً رونق گذشته را ندارند. حالا در این شرایط اگر خدایی نکرده یک نفر در پروسه فیلمبرداری یا در محل اجرای تئاتر دچار بیماری کرونا شود فشارهای روانی چند برابر میشود و یک دردی اضافه میشود بر دردهای گذشته.
در این بحبوحه هر زمان که حرف از محدودیت میشود اولین جایی که تصمیم میگیرند تعطیل کنند همین سالنهای کنسرت، سینما و تئاتر است. همین مسئله صدای اعتراض هنرمندان را بلند کرده است و برخی از هنرمندان به تعطیلیهای مکرر و البته به وضعیت معیشتی متأسفانه بد خود و همکارانشان در دوران پاندمی واکنش نشان دادهاند. برخی واکنشها را در ادامه با هم مرور خواهیم کرد.
مهاجرت برخی از هنرمندان موسیقی
وضعیت هنرمندان عرصه موسیقی واقعاً خوب نیست. این را امید نعمتی خواننده گروه پالت در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان میگوید. نعمتی حتی معتقد است که این شرایط باعث شده برخی از موزیسینها از کشور مهاجرت کنند. شواهد هم همین را نشان میدهد. در ماههای اخیر مانی رهنما، فرشاد حسامی، هومن نامداری، ایمان جعفری پویان، مهدس مدرس و مهراد جم از کشور رفتهاند که دلیل رفتن برخی از آنها همین مسائل مالی است.
نعمتی میگوید: بجز یک سری خوانندگان پاپ که درآمد بالایی دارند و شرکتهای موسیقی روی آنها حساب باز میکنند، اوضاع موسیقی به طور کلی خوب نیست. آهنگسازان، نوازندگان، خوانندگان، گروههای حرفهای و جذاب موسیقی که تجربه گرا هستند و خیلی بر مبنای سلیقه مردم فعالیت نمیکنند، متاسفانه وضعیت مالی مناسبی ندارند. بعضی وقتها فکر میکنم این گروهها با چه امیدی فعالیت میکنند. بعضی از هنرمندان که شرایط مالی مناسبی هم دارند و نمیخواهند از حرفه خود جدا شوند، چارهای جز مهاجرت ندارند. این افراد واقعاً عاشق موسیقی هستند که در این شرایط دست از ساز بر نمیدارند.
اظهارنظر اخیر ایمان جعفری پویان، نوازنده ساکسیفون که اخیراً ویدئوی نوازندگیاش در یکی از خیابانهای ترکیه وایرال شد نیز بر صحبتهای نعمتی صحه میگذارد. البته این نوازنده از دردی میگوید که فقط مختص به کرونا نیست و پیش از آن هم بر جامعه موسیقی ما حاکم بوده است. جعفری پویان میگوید: من با خوانندههای زیادی در ایران روی صحنه رفتم. خوانندهای که 35 میلیون تومان دستمزد اش بود، با منت 400 هزار تومان دستمزد نوازنده میداد. من اما در ترکیه با هنرمندان و خوانندههای این کشور همکاری میکنم و دستمزد نوازنده و خواننده نصف نصف است. اینجا آن سیستم بردهداری ایران هرگز اعمال نمیشود و بخاطر همین نوازندهها با عشق کار میکنند. من با آن سیستم کار نکردم و اینجا کنار خیابان ساز میزنم و پول و مخارج را ازدست مردم میگیرم.
قطع درآمد خوانندهها و نوازندهها
پیام عزیزی خواننده موسیقی پاپ و موسیقی کردی درباره مشکلاتی که کرونا برای هنرمندان ایجاد کرده است میگوید: مشکلات اقتصادی امان موزیسینها و خوانندگان را بریده است. اجاره استودیو و تجهیزات تولید آهنگ همه چند برابر و کار برای فعالیت حرفهای خیلی سخت شده است. در این روزها من هم ترجیح میدهم، فعالیت خاصی نکنم و منتظر بمانم تا کمی شرایط بهتر شود.
حامد محضرنیا خواننده موسیقی پاپ نیز در این خصوص به باشگاه خبرنگاران جوان گفته است: شرایط به گونهای بد شده است که خیلی از خوانندگان و موزیسنها خانه نشین شده اند. یکی از دوستان من که خواننده نسبتا مشهوری است، به دلیل شرایط پیش آمده با مشکلات اقتصادی مواجه شده و مجبور شده به خارج از تهران مهاجرت کند. علاوه بر این که رمق کار کردن وجود ندارد، برخی پیشنهادی برای تولید ندارند. کنسرتها هم که تعطیل شده و محل کسب درآمد خوانندگان زیادی بسته شده است از این رو امیدواریم زودتر این شرایط پایان یابد
اسفندیار تخمکار از نوازندگان برجسته دوتار خراسان نیز از قطع درآمد هنرمندان موسیقی نواحی میگوید. او در گفتوگو با ایسنا عنوان میکند: منبع درآمد برخی از هنرمندان نواحی از طریق هنر آنها است. اکنون که همه چیز تعطیل است، امکان کسب درآمد هم ندارند. برخی از این هنرمندان نیز در جشنها و عروسیها اجرا میکردند که کار این افراد کاملا تعطیل است و وضعیت اصلا خوبی ندارند. تنها گاهی قول کمکهایی به هنرمندان نواحی صورت میگیرد که در نهایت هم اتفاقی رخ نمیدهد. از طرفی قرار شد وام بدهند که طی کردن مراحل اخذ وام هم با مشکلات زیادی همراه است و در نهایت از خیر آن میگذرند.
فاجعه در تئاتر
وضعیت در تئاتر به مراتب سختتر است و در این مدت بیشترین گلایه از سوی هنرمندان این عرصه مطرح شده است. فقیهه سلطانی بازیگر و کارگردان تئاتر در گفتگویی که اخیراً با خبرگزاری میزان داشت وضع هنرمندان تئاتر را یک "فاجعه" دانست و گفت: وضعیت معیشت بازیگران و هنرمندان تئاتر بدتر از فاجعه است، آنها قبل از کرونا هم دستمزد چندانی نمیگرفتند، اما حالا ماه هاست که علاوه بر نداشتن دستمزد به دلیل دوری از شغل خود افسرده و سرخورده شدهاند. مسئولین فرهنگی ما باید باور کنند که تئاتر یک سرگرمی صرف نیست، تئاتر یک حرفه و شغل است، افراد از آن ارتزاق میکنند پس نمیتوان به راحتی اولین نشانه تعطیلی را به سوی این هنر گرفت.
الهام پاوه نژاد نیز با انتقاد از تعطیلی تئاتر و سینما به ایسنا گفت: تنها صنفی هستیم که مدام تعطیل میشویم در حالیکه همه مشاغل به فعالیت خود ادامه میدهند؛ باشگاهها، آرایشگاهها و ... هر یک به طریقی راه فعالیت را مییابند و کسی هم نمیتواند جلوی آنان را بگیرد چون مساله نان شب، شوخی نیست ولی تنها جایی که همیشه زورشان به آن میرسد، تئاتر و سینماست.بخش تولید سینما و تلویزیون در حال فعالیت است ولی تئاتر همین را هم ندارد و رسما در صدر بیچارگیهاست، بدون هیچ تعارفی این همه سال است حق بیمه پرداخت میکنیم. حال در این وضعیت بیمه بیکاری نداریم، هیچ آب باریکهای نیست که در این گرانی وحشتناک کمکحالی باشد.
لیلی رشیدی نیز با انتقاد از تعطیلی دوباره تئاتر و سینما خطاب به مدیران فرهنگی و تصمیمگیرندگان گفت: شغل ما تفریح و تفنن نیست که مدام تعطیل شود. چرا متوجه نیستند تئاتر شغل ماست و چگونه است که مدام و براحتی آن را تعطیل میکنند. مگر میتوان مثلا بازار تهران را که لبریز از جمعیت است، تعطیل کرد و مانع کسب درآمد بازاریان شد و حال آنکه بازار نمیتواند خود را با شرایط کرونا تطبیق بدهد. حمایت نشدهایم که این موضوع را به عنوان یک اصل پذیرفتهایم. اصلا حمایت نمیخواهیم ولی جلوی کارمان را هم نگیرید.
فریده سپاه منصور بازیگر پیشکسوت هم در این مورد میگوید: وضع تئاتر پیش از کرونا هم بسیار بد بود، امروز و با شیوع بیماری کرونا این وضع چندین برابر بدتر شده است، بازیگران تئاتر هیچگاه چشمداشتی به دستمزد خود ندارند، اما این انفعال و کار نکردن به واسطه بیماری کرونا باعث شده تا هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ روحی تحت فشار قرار گیرند.
خانم بازیگری که کارگری میکند
شرح یک ماجرای واقعی از زبان قطبالدین صادقی، وضعیت فاجعه تئاتر که به فقیهه سلطانی به آن اشاره دارد را تصدیق میکند. قطبالدین صادقی به باشگاه خبرنگاران جوان گفته است: من اسم نمیبرم، ولی یک بازیگر تئاتر که دارای مدرک فوق لیسانس تئاتر است از من خواست برایش کار پیدا کنم و من به او گفتم که کاری نیست. او گفت که یک هفته است در خانه خانمی کارگری میکند!
این تنها روایت اینچنینی نیست. محمد دشتگلی نویسنده و کارگردان تئاتر نیز درباره روی آوردن اهالی تئاتر به شغلهای کاذب گفت: من یکی از عروسک گردانان تئاتر را میشناسم که با داشتن مدرک فوق لیسانس تئاتر، پس از تعطیلی اجراهای نمایشی، برای گذران زندگی کارگر خدماتی شده است. وقتی از دستمزدش پرسیدم به من گفت دستمزد چهار طبقه تمیز کردن راه پلههای منزل مسکونی هفتاد هزار تومان است. این بسیار دردناک است که فوق لیسانس تئاتر کارگر منازل مسکونی شود.
خرس طلا هم شکم اعضای خانواده را سیر نمیکند
برخی متصورند که پول همه بازیگران و عوامل پشت صحنه فیلمها و سریالها از پارو بالا میرود، اما واقعیت چیز دیگری است. بازیگرانی را تصور کنید که هر سال یک یا دو نقش فرعی بازی میکردند و کمینه درآمد فیلمها به آنها اختصاص داده میشد. آنها اکنون با کم شدن تولیدات سینمایی، که اگر وضع کرونا به همین شکل پیش برود این روند ادامه خواهد داشت، عملاً دیگر درآمدی ندارند. خودشان میگویند تمام عمرشان را برای بازیگری گذاشتهاند و کار دیگری هم جز آن بلند نیستند.
رضا ناجی که اتفاقاً یکی از مهمترین جوایز بینالمللی را هم برای سینمای ایران به ارمغان آورده یکی از همین افراد است که میگوید یک سال و نیم است درآمدی کسب نکرده است. این کمدین اتفاقاً در حال مبارزه با بیماری سرطان هم هست. ناجی در گفتگویی که اخیراً با خراسان داشت گفت: دغدغه مردم ،دغدغه من است، وقتی مردم کار و درآمد نداشته باشند چگونه نیازهای اعضای خانواده خود را تامین کنند؟ یک سال و نیم است که کار نکرده و در خرج زندگی مانده ام. در سریال "دیوار به دیوار" سامان مقدم هم کار کردم که 18 میلیون تومان از دستمزدم را پرداخت نکردند!
برنده خرس طلای جشنواره فیلم برلین میگوید: خیلی خوشحالم که به من احترام میگذارند، اما خرس برلین و دریافت جایزه، شکم اعضای خانواده را سیر نمیکند و پول نمیشود.
کرونا تشریف بیاورد خانه ما!
رضا رویگری نیز میگوید: متاسفانه وضعیت اقتصادی اکثریت بازیگران افتضاح است، به چند بازیگر محدود ویترینی نگاه نکنیم، سایر بازیگران هیچ پولی در نمیآورند و اکثرا با وضعیت بد مالی مواجه هستند.
این بازیگر با لحنی آمیخته به طنز اما تلخ درباره اوضاع این روزهایش میگوید: "من بعضی وقتها از کرونا خواهش میکنم تشریف بیاورند منزل ما ... واقعا خسته شدم، زیاد هم از کرونا نمیترسم. ما زندگی نمیکنیم. یک هنرمند به چه چیزی زنده است؟ به این که کار بکند و از کاری که میکند لذت ببرد.
وضع هنرمندان تجسمی چگونه است؟
حسین هاشمپور، روزنامهنگار و سردبیر ایران آرت در یادداشتهای مختلفی خبر از وضعیت هنرمندان تجسمی در دوران پاندمی کرونا داده است. هاشمپور در یادداشتی که با تیتر دو قطبی ترامپ - بایدن و بازار هنر ایران در ایران آرت منتشر شده نوشته است: با افزایش دیوانه وار قیمت رنگ، بوم و قرار گرفتن واردات متریال های خلق آثار هنری در فهرست لوازم لوکس(!) طیفی وسیع و گسترده ای از نقاشان جوان دیگر حتی توان خلق یک نقاشی را هم ندارند و در بن بست فروش آثار جوانانه به شغل شریف تاکسی های اینترنتی مشغول اند. به طبع مجسمه سازان و دیگر هنرمندان جوان نیز به همین درد دچارند.
سردبیر ایران آرت در یادداشت دیگری ذیل تیتر هنرمندان، روزنامهنگاران راننده تاکسیهای اینترنتی شدند نوشته است: پاییز امسال هر هنرمندی را می بینید چندین دوست هنرمند را سراغ دارد که در یکی از تاکسی های اینترنتی دنده می زند، یکی می گفت شانس آوردیم ماسک اجباری شده تا حریم خصوصی مان حفظ شود. دیروز دوستی کامنتی تراژیک را به من نشان داد: دو جوان "روزنامه نگار" مشکل شان این بود که از به کارگیری رانندههای زیر ۲۳ سال و دارای گواهینامه با عمر کمتر از دو سال در ناوگان حمل و نقل عمومی از جمله اسنپ و تپسی جلوگیری می شود و آنها از دوستان شان تقاضای آشنا و پارتی داشتند! بله شوربختانه روزگار همه اهالی فرهنگ و هنر صعب العبور شده و رنگی به رخسار نویسنده تا موزیسین نمانده است.