از وصلت با کامکارها تا رفاقت با سایه و شورش علیه رادیو
ساختن آثار فراوان در رادیو، تأسیس گروه شیدا، آشنایی با کامکارها، رفاقت با سایه و استعفا از رادیو پس از کشتار 17 شهریور از جمله اتفاقات مهم دوران جوانی محمدرضا لطفی است.
ایران آرت: اسماعیل ساغری در اعتماد نوشت: امروز هفتاد و سومین زادروز محمدرضا لطفی فقید است. موسیقیدان، آهنگساز، نوازنده چیرهدست تار و سهتار و کمانچه که 12 اردیبهشت پنج سال پیش به روزی که در ایران به روز معلم شناخته میشود، از دنیا رفت. درگذشتی که به لحاظ تاریخ وقوعش، وجهی نمادین و پیامی مستتر در خود داشت و بر آنچه او در تمام سالهای کارش، مستقیم و غیرمستقیم همچون مدرسی بهنگام به دیگرانی در عالم موسیقی ایرانی آموخته بود، دلالت داشت.
لطفی در خانوادهای فرهنگی به دنیا آمد. حاصل ازدواج دو معلم بود که در گرگان پیوند زناشویی بسته بودند. شهری که اگرچه بعدها از آن جلای وطن کرد اما مفهوم و جایگاه خود را هرگز برای او از دست نداد. چنانکه مامنی ماند تا هر وقت جو تهران تحملناپذیر شد و نتوانست سلوک هنری خود را با آفرینش اثری موسیقایی در آن پیش ببرد، نخستین شهری که برای سفر برمیگزیند، گرگان باشد. بالطبع از بختهای زندگی محمدرضا لطفی باید بوده باشد که هم پدر و هم مادر او از دلدادگان هنر موسیقی بودند.
شاید مهمترین دوره آموزشی در عمر هنری محمدرضا لطفی را بتوان دوره حضور او در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی دانست. جایی که امکان تلمذ او از اساتیدی چون عبدالله دوامی را فراهم کرد. او در آن دوره ردیفهای آوازی و سازی را از دوامی و دیگرانی چون نورعلی برومند و ... آموخت. البته لطفی بعدها عطای آن مرکز را به لقایش بخشید که دلایل آن هنوز کاملا روشن نیست. برخی به تمایلات چپگرایانه او که با مشی آن مرکز همخوانی نداشت، اشاره میکنند و دیگرانی هم هستند که معتقدند، لطفی به این نتیجه رسیده بود که مرکز حفظ و اشاعه موسیقی از مسیر اصلی خود خارج و منحرف شده است.
موضوعی که سببساز دو اتفاق مهم زندگی محمدرضا لطفی شد، خدمت نظام وظیفه بود. لطفی برای گذراندن دوره سربازی به سنندج رفت با کامکارها آشنا شد. خانوادهای نامآشنا در موسیقی که کل اعضای گروهشان از یک خانوادهاند. آشنایی لطفی با خانواده کامکار منجر به ازدواج او با خواهرشان "قشنگ کامکار" شد. آنها سپس گروه موسیقی "شیدا" را تشکیل دادند. گروهی که "هوشنگ کامکار" میگوید ایده اولیه آن در حوضِ خانه پدری کامکارها شکل گرفت.
یکی دیگر از اتفاقهای مهم زندگی لطفی آشنایی او با ه.ا.سایه یا همان هوشنگ ابتهاج بود. در آن زمان ابتهاج مسوول موسیقی رادیو بود و به کمک هماو بود که تصنیف "گلهای تازه" لطفی به تصویب رسید و ضبط و در سال 1354 از رادیو پخش شد.
بازآفرینی ساختههای گذشتگان در قالب گروهی که به پیشنهاد ابتهاج توسط لطفی تشکیل شده بود، از دیگر کارهای لطفی در رادیو بود. گروهی که علاوه بر لطفی و خانواده کامکارها، کسانی چون زیدالله طلوعی، هادی منتظری و درویشرضا منظمی دیگر اعضای آن بودند. برنامه رادیویی "گلچین هفته" که هر صبح جمعه پخش میشد، حاصل کار این گروه بود. زندگی و کار هنری محمدرضا لطفی فراز و فرودهای زیادی داشت که اشاره به همه آنها در این مجال نمیگنجد. این موسیقیدان و آهنگساز که به سرطان پروستات مبتلا بود، صبح روز جمعهای که همان 12 اردیبهشت 93 باشد، در تهران دیده از جهان فرو بست.