ببینید: سوگواری چَمَری با نوای سوزناک سرنا/ اجرای احسان عبدیپور در روز عاشورا
موسیقی در فرهنگ مردم لرستان بطوری که در هر مراسم و آیین اجتماعیِ مردمان این مرز و بوم، حضوری پر رنگ داشته است.
ایران آرت: علیرضا سپهوند در فارس نوشت: آتشهای سر به فلک کشیده سحرگاه عاشورای خرمآباد، دستههای سینهزنی که خود را گِلآگین عشق حسین کردهاند و سرنا و دهلنوازانی که رستاخیز را برای بینندهگانی تداعی میکنند تا واقعه و ماتمی عظیم را با تمام سلولهای بدن احساس کنند. چندین سرنانواز که با صداهای ممتد و کشیده و پَد مانند، زمینه را برای نوازنده سلو فراهم میکنند تا هرآنچه که دل را داغدیدهتر میکند از اعماق وجود در این صور بیدارگر بدمد.
موسیقی عاشورایی سرنا نغمهای غمانگیز نه از سر عجز که در آن شکوه ایستادگی و شجاعت توأم با حزنی غرورانگیز از حقطلبی جاری است که با اشک درمیآمیزد و رستاخیز میشود.
بیشک آیین "چَمَری" لرستان ریشه در تاریخ چند صد ساله این مرز و بوم دارد که تجلی آن در تنوع گسترده موسیقی این ناحیه در ساز بادی سرنا نمود پیدا میکند. این ساز به حدی در زندگی مردمان این منطقه ساری و جاریست که از تولد تا مرگ را برای خود کار و وظیفه تراشیده است. از جشن تولد گرفته تا جشن بلوغ و عروسی و خبررسانی و ساز رزم و بزم و ساز زراعت و سوگ عزیزی از دست رفته تا دعای باران و تا محرم، سرنا همواره تنیده در تار و پود فرش رنگین فرهنگ و رسوم این سرزمین بوده و "کرکیتش"(به فتح "ک" و ساکن بقیه حروف: وسیله کوبیدن رج قالی یا همان پیچمه) رج بر دل خونین به سوگ نشستگان حسین میزند.
موسیقی در فرهنگ مردم لرستان بطوری که در هر مراسم و آیین اجتماعیِ مردمان این مرز و بوم، حضوری پر رنگ داشته است.
در بحث اتنوگرافی موسیقی قومی و تجزیه و تحلیل محتوای آوایی نیاز به تشریح ساختار فواصل، درجات و چگونگی نظم آنها در ارتباط با "مُد" است لیکن در حوصله این مقال نمیگنجد. چند شخصیت برجسته از فواصل و درجات گام در موسیقی لرستان وجود دارد که از جنبه مُدال به مُد یا همان مقام "چَمَری" سرنا میپردازیم.
از جنبه فنی و تخصصی کوک سرنا از نتهای دو – ر – می کمتر – فا – سل تشکیل شده است و تاکید گرش ملودیکی بر روی می کمتر، فا و سل و بازگشت به تُن رهبر دو اشاره دارد. این فاصله و درجه بندی، مُد "چمری" سرنا را میسازد. مد چمری یا چمرونه سرنا اساساً یک مد ملودیک متریک بر میزان شش چهارم است. اساساً در چنین مدهایی که تعداد آنها فراوان است، مد، ماهیت خود را در قالب یک ملودی عرضه میکند.
سُرنا یا سورْنا نام ساز بادی باستانی ایرانی است که از چوب ساخته میشود و از دسته سازهای دو زبانه است. سرنای محلی بیشتر با دهل نواخته میشود و در بعضی نواحی مانند بختیاری و دزفول از سرنای کوچک استفاده میشود. سُرنا و کَرنا هر دو به معنی بوق و با واژه "Horn" در انگلیسی از یک ریشه هستند. در اصل در میان اقوامی که زبان هندواروپایی اولیه را صحبت میکردند این ساز به علت اینکه از شاخ حیوانات ساخته میشد به این اسم نامیده شده است. شاهد دیگری که بر این ادعا و مشابهت، مهر تائید میزند نام ذوالقرنین، به معنی دارنده دو شاخ است. قَرن که مُعَرَّب کَرن است (که در اسم کَرنا مشاهده میشود) به معنی شاخ است. البته سُرنای کنونی به مراتب از بوقهای شاخی اولیه پیشرفتهتر است، ولی عضوی از خانواده سازهای بادی یا بوقی به شمار میآید.
سرنا سازی نه تنها محلی، بلکه باستانی است. در اشعار شعرای ایران بسیار نام سرنا، سورنا و سورنای آمده است. این ساز در سیستان و بلوچستان ، خراسان و لرستان از دیرباز رواج داشته و حتی امروزه نیز در مجالس شادی و به هنگام خواندن ترانههای محلی این نواحی بکار میرود. در نواحی لرستان سرنای کوچک و در نواحی بختیاری سرنای بلند برای مراسم شادی و غم و سرنای کوتاه بیشتر برای مراسم غم معمول است. سرنای محلی معمولاً با دهل نواخته میشود.در میان سرنا نوازان مشهور ایرانی میتوان از شامیرزا مرادی مشهورترین نوازنده سرنای کوچک (کوتاه)، علیاکبر مهدیپور دهکردی، نوازنده نوروزنامه یا همان موسیقی هنگام تحویل سال نو نام برد.
لرستان بویژه در سالهای اخیر با استقبالی بینظیر در گرایش به سرنا همراه بوده و این استقبال بیشک مدیون تلاشها و موفقیتهای جهانی مرحوم "شاهمیرزا مرادی" در مکتب درود لرستان و مرحوم شکراله سپهوند در مکتب خرمآباد بوده است.
**مقامهای سرنا:
-مقامهای شادی (عروسی):
رقص (سنگین سماع، دو پا، سه پا، شانه شکی، اشکاری)
-مقامهای سوگواری:
نوع ساز (دهل، سرنا) موسیقی سوگواری بیشتر جنبه آیینی داشته و در مراسم عزاداری از روزگار کهن تا کنون کاربرد فراوان دارند معروفترین مقامهای آن عبارتند از:
پاکتلی، چمری یا چمرانه، سحری، شیونی، یاری، کریمخانی، راراپیشکوه و راراپشتکوه
"احسان عبدیپور مشهورترین سرنانواز لرستان جوانی خوشآتیه است که برای رسیدن به قله نوازندگی سرنا سالها دو سبک مکتب دورود و خرمآباد را فراگرفته و نوای سرنا را در تمام قارههای جهان طنینانداز کرده است. به گفته خودش تلاش دارد تا این ساز را هرچه بیشتر به جهانیان بشناساند.
او در گفتوگویی کوتاه با خبرنگار موسیقی خبرگزاری فارس در مورد سرنای محرم میگوید:
"همانطور که در لرستان گویشها و لهجههای مختلف وجود دارد این تفاوت در سرنا نوازی نیز کاملاً مشهود است. مثلاً شهرستان دورود دارای سیاق خود در سرنا نوازی است و در آثار هنرمند بزرگ این شهر یعنی مرحوم استاد شاهمیرزا مرادی شما سوناریتهای صاف و صدایی صیقلی با موتیفها و جملهبندیهایی مواجه میشوید که خاص آن منطقه است یا شهرستان الشتر که دارای لهجه خود است و شهر خرمآباد با آثاری از مرحوم شکرالله سپهوند که از نوابغ سرنا نوازی بود کاملا این تفاوت هویداست و در سوناریته ساز این استاد نوعی خش ظریف و صدایی بسیار گیرا به همراه موتیفهایی دلنشین مختص شهر خرمآباد وجود دارد.
محرم در لرستان یعنی همه غم. سوگ و سوگواری همه با موسیقی انجام میشود. ما در لرستان به سوگ "چمر" میگوییم و مقامی موسیقایی هم با همین نام یعنی "چمری" داریم که موتیفها جملهها فیگورها و حالات و نغماتش همه ویژه محرم و عزاداری سالار شهیدان است و این موسیقی به حدی حزین است که هر شنوندهای حتی کسی که برای اولین بار آن را گوش دهد شدیداً تحت تاثیر قرار گرفته و عمیقاً محزون میشود.
در مراسم سینهزنی خرمآباد سرنا و دهل دسته را همراهی کرده و در جلوی آن به اجرای نغمات میپردازد. موتیفهای "چمری" طی صدها سال به آنچنان پختگی و تکاملی رسیدهاند که کوچکترین تغییری برای بهتر شدن نمیتوان در آنها داد و همه ملودیها بسیار قوی و گیرا و بهغایت محزوناند و تمام و کمال عاشورا را در ذهن عزادار تصویر میکنند. یک اجرای سرنا نیز مختص به صبح عاشوراست و بسیار حزنانگیز و درعینحال رستاخیز گونه است و به جرات میتوان گفت یکی از محزونترین نغمات جهان است."
نوازنده سرنا به همراه نوازنده دهل که هشت شب اول ماه محرم را به همراه هیات سینهزنی نوای غم سرداده حالا در روز تاسوعا از ظهر کارش را شروع میکند و به همراه هیات مسافتی حدود ۲۰ کیلومتر را در داخل شهر طی میکنند و نوازندگی میکنند. در این بین و در فواصل معین، هایات طبق برنامهها و دعوتهای از قبل هماهنگ شده در مقابل خانهای که نذر و احسانی دارد توقف کرده و نوازنده سرنا و دهل مقابل در خانه و در برابر صاحب خانه ایستاده و چند دقیقهای را مینوازند سپس هیات برای صرف نذری داخل میشود. این کار تا غروب و هنگام نماز مغرب ادامه مییابد. پس از نماز، نوازندگان در پیشاپیش هیات در مسیر شبانگاهی که به مصلای شهر خرمآباد منتهی میشود حرکت میکنند.
و اما صبح عاشورا، از سحرگاه نوازندگان سرنا و دهل اینجا حدود ۵ نوازنده سرنا و ۵ نوازنده دهل با هم یک گروه را تشکیل داده و حدود ساعت ۳ الی ۴ صبح برای مراسم گلمالی میروند. ستونهای سربه فلک کشیده آتش که تا دهها متر زبانه میکشد، تاریکی مطلق سحرگاه را تا شعاع ۵۰ متریاش مثل روز روشن میکند. این آتش به منظور خشک کردن گل خیسی است که عزاداران بر تن مالیدهاند و این آتش در آن صبح سرد هم گرما بخش بوده هم گل را خشک میکند.
نوازندگان نیز چون پیش قراول هیات هستند زودتر از همه گلمالی کرده و جلوی آتش میایستند و خود را خشک کرده و شروع به نواختن میکنند. این نواختن به نوعی اعلان و اعلام صبح عاشوراست و بسیاری را برای این مراسم بیدار میکند و به تدریج سیلی از جمعیت گرداگرد استخرهایی از گل و کوههایی از آتش آمده و نوای حزنانگیز سرنانوازها که با ضربات همزمان چندین دهل درمیآمیزد، این ترکیب گل و آتش و سوز سرنا و صدای پرقدرت دهل، فضایی رستاخیزگونه به وجود میآورد و صحنهای مبهوتکننده تشکیل میشود و پیش از برآمدن آفتاب، هیاتی حدود ده الی بیست هزار نفری به دنبال نوازندگان سرنا و دهل به راه میافتند تا عاشورا در گرد و غبار برخاسته از تن عزادارانی که بر سینه و سر میزنند، رستاخیز شود...
در پایان میتوانید ویدیوی سرنانوازی در مقام و مُد "چَمَری" از احسان عبدیپور به همراه گروه در روز عاشورای گذشته ببینید:
بله بله خیلی بد نبود