زن تابوشکن موسیقی ایران: ارکستر سمفونیک زنان را تشکیل میدهم
نزهت امیری سال گذشته بهعنوان رهبر مهمان ارکستر ملی ایران در تالار وحدت روی صحنه رفت تا اولین موزیسین زن باشد که چوب رهبری ارکستر ملی را به دست میگیرد.
ایران آرت: "تابوشکن"... این عنوانی است که روزنامه گاردین پس از رهبری ارکستر ملی ایران و یک شب اجرا در تالار وحدت تهران به نزهت امیری داد. ایستادن یک زن در جایگاه رهبری ارکستری ۷۱ نفره، آن هم در حالی که نمایش ساز و تصویر نوازنده در تلویزیون سراسری قدغن است، چنین لقبی را قابل فهم میکند. خودش میگوید رهبری ارکستر پیچیدهترین و دشوارترین شاخه موسیقی است و به صلاحیت بالایی نیاز دارد.
نزهت امیری به نسلی تعلق دارد که دبیرستان را با انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاهها تمام کرد. وقتی وارد دانشگاه هنرهای زیبا شد، ده سال از سایر همکلاسیهایش بزرگتر بود و توشه چندانی نیز نیندوخت. میگوید واحدها به موضوع موسیقی ربطی نداشتند، گاهی اتاق نبود، گاه صندلی و وقتی صندلی و کلاس بود، استاد نبود...
او در گفتوگو با دویچه وله میگوید در صدد تشکیل یک ارکستر ملی زنان است.
خانم امیری از شما به عنوان اولین رهبر ارکستر زن یاد میشود. این به چه معناست یعنی شما اولین نفر بودهاید که کوشش کردهاید یا اولین کسی هستید که به این موقعیت رسیدهاید؟
طبعا من اولین نفر نبودم و نیستم. شما هیچ فعالیت فرهنگی و هنری را نمیتوانید تصور کنید که نفر اول به خط پایان هم رسیده باشد. قطعا بسیاری شروع کردهاند ولی در نیمهراه به دلیل مشکلات باز ماندهاند، اما مشوق دیگران و چراغ راهنمای دیگران بودهاند. ما کسانی را داشتیم که با انقلاب کارشان تعطیل شد و پراکنده شدند؛ یا دوستان بسیاری داریم که تغییر رشته دادهاند. من فقط با پیگیری توانستم جزو اولین نفراتی باشم که توانست خودش را به صحنه برساند و تلاشش را جمعبندی کند.
آیا به نسبت موسیقی سنتی یا پاپ ایرانی، برای کار شما مخاطب هست در این بازار؟
مخاطب چگونه تربیت میشود؟ این هنرمند است که مخاطب را جذب میکند. وقتی شما هنرمند را در قفس انداختهاید و پنجرهای هم برایش نگذاشتهاید، کجا صدای او به گوش دیگران میرسد؟ در همه کشورها معمولاً رادیو و تلویزیون این اجراها را نشان میدهند.
خب موسیقی پاپ و سنتی را هم نشان نمیدهند. آنها چهطور نزد مردم راه پیدا کردهاند؟
شما ببینید مخاطب هست، فقط هنرمند باید بتواند با او ارتباط برقرار کند. وقتی مسئولان فرهیخته و فرهنگی باشند، قطعاً هر موسیقی جای خودش را در افکار عمومی پیدا میکند. اگر رادیو تلویزیون به طور مساوی به همه فرصت میداد، مطمئناً پیشرفتها زیاد بودند وموسیقی پاپ هم سالمتر پیش میرفت. ما خوانندههای زنی داریم که صداهایشان میتوانست جهانی باشد. همه دنیا دارند با صدای زن و مرد زندگی میکنند اما در ایران صدای زن نباید شنیده شود.
آیا با مدرک تبعیض جنسیتی را نچشیدید؟ وقتی جلوی اعضای ارکستر هستید آنها چهطور شما را تحویل میگیرند؟
از نظر من هیچ تبعیضی نیست. اگر دانشاش را داشته باشید اصلاً جنیست مطرح نیست. در عین حال باید بگویم شاخه کاری من طوری است که نوازندهام در سطح خیلی بالایی از شعور اجتماعی است. چنین فردی، فراز و نشیبهای فرهنگی را پشت سر گذاشته واین ارکستر در پاکترین و بهترین محیط هنری وجود دارد.
آیا خود شما صرفاً از راه موسیقی زندگی میکنید؟
بهطور کلی هیچکس در ایران از راه موسیقی زندگی نمیکند. البته شاخه پاپ را کنار میگذارم. کسانی که دانش موسیقی دارند پس از ۲۰ سال کار مداوم، بیکارند و دارند افسرده میشوند. این شامل حال خود من هم هست. من برای کار رهبری، گاهی هزینه هم میکنم. باید نتها را آماده کنم. بیایم، بروم. باید از جیب بگذارم؛ هر چند دوست ندارم در این زمینه حرف بزنم.
شما چند شب برنامه اجرا کردید؟
تنها یک شب...
البته خیلی سر و صدا کرد. بازخوردش چه بود؟
تقریباً همه مثبت برخورد کردند. فقط غیرمستقیم شنیدم که چند نفر گفته بودند چرا یک خانم را اینقدر بزرگ میکنید. من از قبل این نتیجه را میدانستم!
من شنیدم شما در صدد تشکیل یک ارکستر سمفونیک خانمها هستید.
بله یک سال است دنبال این کار هستم. با توجه به این که زنان در ایران بر اساس قانون با مردها مساوی نیستند، فکر کردم یک ارکستر سمفونیک تشکیل دهم و به زنان فرصت بدهم که به وجد بیایند. البته برای من نوازنده زن با نوازنده مرد هیچ فرقی نمیکند.
چه چشماندازی دارید برای آینده؟
من در دو شاخه موسیقی کودک و رهبری ارکستر کار کردهام. در رهبری ارکستر همچنان با ارکستر "نغمه باران" که سال ۹۶ با آنها روی صحنه رفتم، همکاری دارم که امیدواریم در یکی دو ماه آینده کنسرت داشته باشیم. بهزودی نیز تمرینهایی را با گروه کر بزرگی شروع میکنیم و اگر به حد نصاب فنی و تکنیکی خوبی برسیم، آماده کنسرت میشویم. امیدوارم که در سال ۹۸ دوباره با ارکستر ملی و سمفونیک به عنوان رهبر مهمان همکاری کنم.
در زمینه موسیقی کودک، من متد آموزشی دقیق و پیشرفتهای در پنج مجلد نوشتهام که از سال ۷۹ آمادهاند و امیدوارم اوضاع تکانی بخورد و یک اسپانسر فرهنگی حامی این کتابها بشود تا من بتوانم این کتابها را برای بچههای ایران چاپ کنم.
یعنی ناشر پیدا نشده؟
چرا اما ناشر بودجه نمیگذارد. میگوید من مراحل مجوز و... را طی میکنم، اما هزینهها باید توسط حامیان فرهنگی داخلی و خارجی تامین شود. کار بزرگ نیاز به حامی بزرگ دارد. ما در ایران کارهای بزرگ انجام میدهیم حتی بدون حامیان کوچک.