پزشک، درویش و دعانویس مامور نجات چشمان مجید خراطها
مجید خراطها وقتی متوجه بیماریاش شده تصمیم دارد از کسی شکایت نکند تا خدا بیناییاش را به او برگرداند.
ایران آرت: سه هفتهای میشود که خواننده معروف خانهنشین شده و با درد و تاری بیش از اندازه چشمانش دست و پنجه نرم میکند. دردی که از سه هفته پیش شروع شد و تازه چند روز قبل مشخص شد که دلیل اصلی آن چیست. همه چیز از یک درد ساده در چشمانش شروع شد، اما تشخیص متفاوت پزشکان باعث شد این درد تداوم یافته و به کم بینایی و تاری دید هردو چشمان این پسر جوان منجر شود. مجید خراطها دچار التهاب اعصاب بینایی شده است. تعویق در تشخیص باعث شد تا مجید هر لحظه بیناییاش در مهی غلیظ ناپدید شود و دیگر نتواند جایی را ببیند. حالا فقط نور است که در چشمان او نمایان است. آن هم نوری که پشت مه تار شده است.
به گزارش شهروند، این پسر در خانه نشسته و حالا بعد از ٢١ روز سردرگمی و مصرف داروهای غلط، دارد داروهای درست را مصرف میکند و این، امید به بازگشت بیناییاش را زیاد کرده است. خانوادهاش ٢١ روز تمام به هر دری زدند تا بتوانند بینایی چشمانش را حفظ کنند. حتی اطلاعرسانی کردند تا از پزشکان حاذق کمک بگیرند. این اطلاعرسانی باعث شد که از درویش و دعانویس گرفته تا پزشکان متخصص با او تماس بگیرند تا چشمانش را درمان کنند. حالا مجید وقتی متوجه بیماریاش شده تصمیم دارد از کسی شکایت نکند تا خدا بیناییاش را به او برگرداند. سعید خراطها برادر این خواننده که خودش یک جامعهشناس است، در گفتوگو با خبرنگار شهروند ماجرای بیماری برادرش را روایت کرد:
برادرتان چندسال دارد؟
٣٣ ساله است.
از چه زمانی متوجه درد در ناحیه چشمانش شد؟
تقریبا سه هفته پیش بود. چشم چپش درد گرفت و هرکاری میکرد این درد آرام نمیشد. به نور حساس شده بود. برای همین پیش پزشک متخصص رفت. در ابتدا به او گفت که چشمانش دچار عفونت شده و داروهای مربوطه تجویز شد. ولی برادرم خوب نشد. او بعد از مصرف این داروها وضع چشمانش بدتر میشد. برای همین پیش یک پزشک دیگر رفت و این بار بیماری ویروسی تشخیص دادند. داروهای مربوط به آن را هم تجویز کردند که باز هم وضع برادرم بهتر نشد. درد چشم و حساسیتش به نور خیلی زیاد شده بود. درنهایت در کمتر از دو روز چشمانش دچار تاری شدید شد.
بعد از آن چکار کردید؟
خیلی شوکه شده بودیم. بینایی برادرم در خطر بود، مجید فقط به خانواده تعلق ندارد، بلکه مثل سایر هنرمندان متعلق به همه مردم است و حفظ سلامتی ایشان فراتر از حس برادری و خانوادگی است. برای همین این مسأله را اطلاعرسانی کردیم و به نوعی از متخصصان کمک خواستیم. در آن روزها از همه اقشار با ما تماس میگرفتند. از سفره انداختن، انرژی درمانی، فرادرمانی گرفته تا زنبور درمانی، زالو درمانی، فسد و حجامت و ... مجموعهای از روشهای درمانی که در کشور درحال تشخیص و درمان هستند که خب البته همگی در درمان این بیماری و بسیاری از بیماریهای لاعلاج تجربه و نمونههایی داشتهاند. طب سنتی با تجویز گیاهان دارویی، قارچ و ماساژ خیلی به درمان امیدوار بود. چند پزشک و متخصص از داخل و خارج هم تماس گرفتند و هر کدام تشخیصهایی میدادند تا اینکه بالاخره تشخیص دادند که برادرم دچار التهاب اعصاب بینایی شده است.
الان وضع برادرتان چطور است؟
از وقتی داروهای درست همین بیماری را مصرف میکند بهتر شده است. سردرد و چشم درد و حساسیت به نور کاهش یافته، ٢٠ درصد از بینایی چشم راستش برگشته، اما چشم چپش که زودتر شروع به درد کرده بود و دیرتر برای بهبودش اقدام شد کمتر بهبود یافته. خودش میگوید دیدش در مهی غلیظ است و اخیرا نوری به این فضا تابیده!
از پزشکانی که تشخیص اشتباه دادند شکایت کردهاید؟
این حق همیشه برایش محفوظ خواهد بود، اما فعلا قصد چنین کاری را نداریم و تمرکز ما بر روی سلامتی ایشان است.
چرا؟
ما درحال حاضر فقط به سلامتی برادرم فکر میکنیم. برای همین نمیخواهیم درگیر مسائل دیگری شویم و با کسی مشکل پیدا کنیم. نمیخواهیم کسی را ناراحت کنیم و فقط از خدا خواستهایم که برادرم را شفا بدهد تا دل خانواده، دوستان و هوادارانش شاد شود همین برایمان کافی است. برادرم هم فقط به سلامتی خودش فکر میکند. فعلا در استراحت است و از نور و چیزهایی که بیماریاش را تشدید میکند دور شده؛ داروهایش را مصرف میکند و فقط میخواهد که بیناییاش برگردد.
انشا الله شفا میده خدا بهشون واقعا حیف چنین هنرمندی . به نظر من با یه دعا نویس خوب هم مشورت کنید بد نیست . با آرزوی سلامتی