ببینید: تشییع پیکر ناصر چشمآذر با حضور ستارههای هنری / همه آمدند؛ منوچهر پیام تصویری داد
پیکر ناصر چشم آذر با حضور هنرمندان سرشناس تشییع شد.
ایران آرت: مراسم تشییع ناصر چشم آذر صبح امروز (یکشنبه 15 اردیبهشت ماه) با حضور جمعی از مدیران موسیقی، دوستداران و علاقهمندان او در محوطه تالار وحدت برگزار و پیکر او به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) بدرقه شد.
به گزارش ایلنا، نخستین سخنران این مراسم حمیدرضا نوربخش بود و بعد از او حمید حامی، بیتا فرهی و رسول ترابی سخنرانی کردند. در ادامه شاهد احمدلو (کارگردان سینما و برادر همسر ناصر چشمآذر) با حالی نامساعد پشت تریبون رفت و گفت: چشمآذر نه فقط شوهر خواهر من که رفیق جانم بود. آخرین خاطرهای که از او دارم این است که قبل از فوتش به برنامه تلویزیونی دعوت شد و مانند همیشه شیکترین کت و شلوارش را پوشید. منتظر بودیم که تصویر او را روی آنتن تلویزیون ببینیم که بعد از 40 دقیقه برگشت و درحالیکه میخندید، گفت ممنوع الورودم کردهاند و به تلویزیون راهم نمیدهند.
احمدلو درحالیکه هر لحظه حالش بدتر میشد، ادامه داد: چشمآذر اصولی خاص و کلماتی خاص و ویژه خود داشت. یکبار که با هم در قطعه هنرمندان قدم میزدیم به من گفت وقتی مُردم؛ کسی سر خاکم گریه نکند. به مردم بگو همه بگویند POP! من هم از شما میخواهم برای شادی روحش بگویید POP.
در ادامه پیام سیروس الوند (کارگردان سینما) که در حال حاضر در سانفرانسیسکوی آمریکا بهسر میبرد، خوانده شد و درحالیکه قرار بود فریبرز لاچینی سخنران بعدی باشد به علت مشکل قلبی این اتفاق رخ نداد.
نفر بعد منوچهر اسماعیلی (گوینده) بود که یاد ناصر چشمآذر را گرامی داشت و سپس شیرین احمدلو (همسر ناصر چشمآذر) به همراه دخترش رعنا پشت تریبون قرار گرفت. رعنا درحالیکه با صدای بلند میگفت: پدر حقت را پس میگیرم، در میان گریههای جمعیت به پایین هدایت شد.
پوری بنایی (هنرپیشه قدیمی) و منوچهر شاهسواری (مدیرعامل خانه سینما) سخنرانان بعدی بودند و تورج شعبانخانی به دلیل نامساعد بودن حالش پشت تریبون قرار نگرفت.
اشکان خطیبی (بازیگر) نیز که در کنسرت های اخیر چشمآذر او را به عنوان خواننده همراهی کرده است هم گفت: چشمآذر را ما کشتیم. من و شما و همه کسانی که وقتی باید حواسمان را جمع میکردیم، نکردیم. او انگیزهای عجیب و غریب برای ادامه دادن داشت و ما زمانی که دیدیم؛ نمیتوانیم جلویش را بگیریم، کشتیماش.
نفر آخر بیژن بیرنگ بود که گفت: من به این دلیل اینجا هستم که همشهری و همبازی ناصر چشمآذر بودم. در دوره جوانی هر دو آکاردئون میزدیم اما او کجا و من کجا.
او ادامه داد: میخواهم از شما بپرسم به نظرتان حال ما و حال هنرمندان ما خوب است؟ اگر من بخواهم جواب دهم میگویم نه. آنچه ریشهاش هیچ گاه در این مملکت کنده نمیشود این سوال جانفرساست که هنرمند باید همواره از خود بپرسد آیا مجوز اجرا خواهم گرفت؟ آیا مجوز اجرا دارم؟ آیا هنوز ممنوعالفعالیت نشدهام؟ اگر هنرمندی در دوره خاصی در این مملکت کار هنری کرده باشد ممکن است در دوره دیگر ممنوعالفعالیت شود و حتی نتواند برای تشییع جنازه عزیزانش به کشور بیاید. حق کار کردن چیزی نیست که مسوولین بخواهند به هنرمند بدهند یا ندهند اما متاسفم که ناصر چشمآذر در آخرین دقایق عمرش هم ناچار بود به این مسائل فکر کنند حتی همان لحظهای که سرش روی کلاویهها افتاد و جهان ما را ترک کرد.
ازجمله بخشهای دیگر این مراسم پخش شدن پیام منوچهر چشمآذر، برادر ناصر چشمآذر بود و اجرایی که توسط گروه موسیقی سون انجام میشد.