روایت متفاوت امید نعمتی از پالت، چارتار، دنگشو و حسین علیزاده
خواننده گروه "پالت" صحبتهای جالبی را راجع به"پالت"، "چارتار"، "دنگ شو" و حسین علیزاده بیان کرد.
ایران آرت: امید نعمتی فعالیت خود را در زمینه موسیقی از همکاری با گروه «دنگشو» آغاز کرد و پس از مدتی به گروه «پالت» پیوست. اگرچه عمر کاری او در «دنگشو» به اندازه کار با «پالت» نبود اما توانست در هر دو این گروهها به عنوان عضوی موثر ظاهر شود. نعمتی چندی پیش اولین آلبوم مستقل خودش را با نام «حرمان» منتشر کرد که به همین بهانه روزنامه اعتماد گفتگویی با این خواننده انجام داده که بخشهایی از آن را در ادامه می خوانید.
شکل گیری «حرمان»
در اصل بهانه اصلی شکلگیری این آلبوم، رفاقت من و صادق تسبیحی بود. پیش از این صادق با کمک آیدین احمدیفر- تنظیمکننده گروه «چارتار»- قطعه «حرمان» را تنظیم کرده بود که خیلی مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت. از طرفی هم چون ما در استودیو صادق تمرینهای گروه پالت را انجام میدادیم با فضای تنظیمهای او ارتباط بیشتری برقرار کردم. در دل این رفاقت ما شروع به کار کردیم و از آنجا که در زمینههای مختلف از جمله ادبیات و موسیقی، دیدگاههای مشابهی داشتیم، آلبوم «حرمان» شکل گرفت.
اختلاف با پالت؟
من همیشه تجربه کردن را دوست داشتهام و از طرفی هر کاری هم که میخواستم در «پالت» انجام دادهام؛ شعر گفتهام، ملودی نوشتهام و حتی گاهی مواقع تنظیم کردهام. «پالت» دقیقا همان چیزی است که من دلم میخواهد و هیچوقت هم با این گروه مشکلی نداشتم ولی هیچکدام از قطعات آلبوم «حرمان» نمیتوانستند توسط گروه «پالت» اجرا شوند. چون پالت مثل همه گروههای موسیقی یک چارچوب و سر و شکل مشخص دارد. وقتی خواستیم قطعه «صدایم کن» را با بچههای «پالت» بزنیم، من به کاوه گفتم کار باید ریتم تانگو داشته باشد اما کلا آن چیزی که میخواستیم در نیامد. خودِ کاوه هم از همه ناراضیتر بود.
ادامه مسیر «پالت»
واقعیت این است که هنوز در «پالت» به جایی نرسیدهایم که دچار تکرار شویم. همه ما هنوز ایدههایی داریم که باید آنها را عملی کنیم. ضمن اینکه میدانیم قدمهای بعدیمان چه خواهد بود. تا وقتی این را بدانیم و پلههای بعدی را متصور باشیم، میتوانیم بالا برویم.
علاقه به آواز
من از نوجوانی پیش چند نفر آواز کار کردم. ضمن اینکه از اردشیر کامکار و فرهاد عندلیبی دف یاد گرفتم، آواز را هم به صورت جدی با محمد منتشری دنبال کردم که شاگرد ارشد جناب مهرتاش و همدوره استاد محمدرضا شجریان بود. در زمان کنکور به تفکر علیرضا مشایخی در موسیقی علاقهمند شده بودم. از طرف دیگر آثار حسین علیزاده را دنبال میکردم. «راز نو» علیزاده که منتشر شد، من دیوانه شده بودم.
رسیدن به تکرار؟
در «حرمان» شیوه آوازخوانی من به نسبت «پالت»، متفاوتتر است. من در «پالت» سعی میکنم ملودیهای سادهتر استفاده کنم. من دوست دارم یک چیزی را از ابتدا خلق و اجرا کنم؛ مثلا در «دنگ شو» کاری جز خواندن بعضی آهنگها نمیکردم. اما به هر حال قطعا به مرور زمان من هم تغییر خواهم کرد. ممکن است دو سال زمان مناسبی برای تغییر نباشد ولی به مرور زمان قطعا سعی خواهم کرد فضاهای جدید را جستوجو کنم. شاید حتی زمانی موسیقی را ول کنم و بروم سراغ نقاشی یا فیلمسازی. به هر حال این روندی است که هر آدمی ممکن است طی کند.
شباهت به «چارتار»؟
از این لحظه به بعد در ذهنم است که بیشتر کار خودم را بکنم. ولی من فکر میکنم این به دلیل شباهت صادق با آیین احمدیفر تنظیمکننده «چارتار» است چون رفیق هم هستند و موسیقیهای مشترکی گوش میدهند. اتفاقا همین امروز یک نفر این سوال را از صادق میپرسید و بحث بر سر این بود. ولی به نظر من این چیز عجیبی نیست که در دورهای یک شکل از موسیقی بیشتر رواج پیدا کند. از طرفی «چارتار» از منظر ملودیک و ریتمیک برخورد پاپتری با موسیقی میکند. من هم بدم نمیآید ولی این صادق است که خیلی شبیه به آیین فکر میکند و همین باعث شده که در برخی موارد شبیه به هم باشند. من هیچ اصراری نداشتم که مثل «چارتار» سراغ موسیقی الکترونیک بروم.