کد خبر: 16642 A

واکنش تند آهنگساز سرشناس به مهدویان و رشیدپور/ فاجعه‌ای هم اندازه زلزله و سانچی

واکنش تند آهنگساز سرشناس به مهدویان و رشیدپور/ فاجعه‌ای هم اندازه زلزله و سانچی

سهراب پورناظری، فاشیستی خواندن اشعار فردوسی در یک برنامه تلویزیونی را فاجعه‌ای همچون زلزله و گرانی دانست.

ایران آرت: صحبت‌های محمدحسین مهدویان در برنامه "هفت" و فاشیستی خواندن اشعار فردوسی توسط او، موج عظیمی از اعتراضات را روانه این کارگردان کرده است.

به گزارش ایران آرت، ساعاتی قبل سهراب پورناظری، آهنگساز مطرح فیلم‌های "آرایش غلیظ"، "رگ خواب" و "شعله‌ور" هم به این موضوع واکنش نشان داد.

آهنگساز آثار همایون شجریان نوشت:

طاقت نیاوردم سکوت کنم..
چه خوب که در مملکت آزادى بیان داریم و در تلویزیون مى شود راجع به هر موضوعى هر طور صحبت کرد
رسانه ملى
مطمئنم رئیس صدا و سیما هم دیگر از این واژه لبخند به لبانشان بنشیند.
آب تمام، هوا تمام، پول تمام، جنگل تمام، دریاچه تمام، راستى تمام، امید تمام
حالا نوبت فردوسى است
به نظر شما این فاجعه کمتر از زلزله و گرانى و هواى اهواز و کشتى سانچى هست؟ بخدا که نه...
یک طرف به فردوسى مى گوید "فاشیست"، طرف مقابل هم مى گوید "قبول دارم حرفتو قبول دارم حرفتو"
این هم نوبرانه جشن فجر امسال

پورناظری در ادامه شعری از فردوسی را به اشتراک گذاشت که به نوعی پاسخی به دیدگاه‌ مهدویان و رشیدپور نسبت به فردوسی تلقی می‌شود:

نهان بدتر از آشکارا شود
دل شاهشان سنگ خارا شود
بداندیش گردد پدر بر پسر
پسر بر پدر هم چنین چاره گر
شود بنده بی هنر شهریار
نژاد و بزرگی نیاید به کار
به گیتی کسی رانماند وفا
روان و زبانها شود پر جفا
از ایران وز ترک وز تازیان
نژادی پدید آید اندر میان
نه دهقان نه ترک و نه تازی بود
سخنها به کردار بازی بود
همه گنجها زیر دامن نهند
بمیرند و کشور به دشمن دهند

برنامه هفت رضا رشیدپور محمدحسین مهدویان سهراب پورناظری
نظرات خوانندگان
  • سلماسی
    پاسخ

    خوب به شعرنژادپرستانه اگربرخوردیدچه می گویید!!! جزاینکه شاعرش نژادپرست بوده.؟

  • ارتا
    پاسخ

    اینجاست که «سواد» با «بلوغ فکری» فرقش ظاهر میشود. اگر فردوسی «نژاد پرست» بوده است، پس خشایار شاه هم «فمینیست» بوده است. شما نمیتوانید اولی را جدی بگیرید، دومی را مسخره کنید. یا باید هر دو را جدی بگیرید یا هر دو را مسخره کنید.
    «نژادپرستی» و «فمینیسم» مکتب فکری هستند که ابتدا از ذهن انسان تراویده اند و بعد مترادفِ واقعی اش در دنیای بیرونی بوجود آمده است، نه بر عکس. گوئینکه واژه هایشان حدود دو قرنی هست که بوجود آمده اند، مفهوم و کاربرد امروزیشان به صد سال هم نمیرسد. حالا چطور میشود فردوسی را به مکتب فکری ای نسبت داد که 900 سال بعد بوجود آمده است؟! این به همان اندازه از بلوغ فکری رنج میبرد که بگوئیم چون خشایار شاه زنی بنام آرتمیس را فرمانده نیروی دریائیش در جنگ سالامیس در دریای مدیترانه کرده بود از مکتب فکری ایی پیروی میکرده استکه 2200 سال بعد بوجود آمده است!
    سواد کافی نیست.

  • ناشناس
    پاسخ

    (جدید)
    اینجاست که «سواد» با «بلوغ فکری» فرقش ظاهر میشود. اگر فردوسی «نژاد پرست» بوده است، پس خشایار شاه هم «فمینیست» بوده است. شما نمیتوانید اولی را جدی بگیرید، دومی را مسخره کنید. یا باید هر دو را جدی بگیرید یا هر دو را مسخره کنید.
    «نژادپرستی» و «فمینیسم» و «کمونیسم» و «روانکاوی» و غیره «مکتب فکری» هستند که ابتدا از ذهن انسان تراویده اند و بعد مترادفِ واقعی اش در دنیای بیرونی بوجود آمده است، نه بر عکس. البته بگذریم که همه اشان «ابزار» بودند برای اهداف دیگری. گوئینکه واژه‌های دوتای اول حدود دو قرنی هست که بوجود آمده اند، مفهوم و کاربرد امروزیشان به صد سال هم نمیرسد. حالا چطور میشود فردوسی را به مکتب فکری ای نسبت داد که 900 سال بعد بوجود آمده است؟! این به همان اندازه از بلوغ فکری رنج میبرد که بگوئیم چون خشایار شاه زنی بنام آرتمیس را فرمانده نیروی دریائیش در جنگ سالامیس در دریای مدیترانه کرده بود از مکتب فکری فمینیسم پیروی میکرده است که 2400 سال بعد بوجود آمده است!
    سواد کافی نیست.

  • ناشناس
    پاسخ

    شمارا بخدا ازفردوسی وحافظ ومولانا وسعدی مان دست بردارید.
    ازاعتبار فرهنگی وادبی مان دست بردارید.
    مابه خیرشما هیچ امیدی نداریم ، لطفا شر نرسانید.

ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین