جشن تولدی برگزار کردم که نزدیک بود به دعوا ختم شود/ این خواننده تا 40 سالگی 460 قطعه خوانده است!
سالار عقیلی میگوید آرزو دارم که روزگاری را ببینم که اهالی موسیقی بار دیگر دلشان برای هم بتپد.
ایرانآرت: سالار عقیلی 26 سال پیش آلبوم «عشق ماند» را با آهنگسازی «ارشد طهماسبی» منتشر کرد؛ آلبومی که نوید از حضورِ خوانندهای جوان میداد که حرفهای بسیاری برای گفتن دارد.
او در این سالها، همچنان همکاری خویش را با بزرگانِ موسیقی ایران ادامه داده است، اما فلسفهی خویش را در ارایهی کارهای هنری دارد و میگوید که همانطور که او در روزگار جوانی مورد اعتمادِ بزرگان موسیقی قرار گرفته است، حالا این رسالت را دارد تا به جوانترهای با استعداد موسیقی کمک کند.
او در بخشی از گفت و گو با "موسیقی ما" گفت: در این سالها هم آثارِ بسیاری تولید شده است که مخاطب چند میلیونی داشته باشد. مثلا این اتفاق برای «ایران جوان» یا دیگر کارهای وطنی رخ داده است؛ در حالی که ممکن است دیگر آثارِ من تا این اندازه شنیده نشده باشد. اتفاقا چند وقت پیش مخاطبی در خیابان به من انتقاد میکرد که چرا مدام کارهای ملی و میهنی میخوانم و کارهای عاشقانهی کمتری خواندهام؛ در حالی که برایش توضیح دادهام که من 460 قطعه خواندهام اما اغلب آثار ملی میهنی که خواندهام، از جاهای مختلف شنیده شده است. خواندن این آثار را هم دوست دارم و فکر میکنم صدایم مناسب آن هست؛ اما دلم نمیخواهد که تنها در این ژانر شناخته شوم؛ مثلِ بازیگری که باید در نقشهای متفاوتی ظاهر شود.
در گذشته 20 خواننده به شکل حرفهای فعالیت میکردند که همهشان با هم دوست بودند. هر هفته همدیگر را میدیدند و دلشان برای هم میتپید. حالا اما متاسفانه اغلب سال تا سال هم را نمی بینند. بسیاری از ما تنها در ختم یکدیگر را میبینیم؛ اگر جشنی باشد؛ هر کدام بهانهای میآوریم که در آن حضور نداشته باشیم. ممکن است عده ای بگویند اگر فلانی باشد؛ من نخواهم بود. یادم میآید که 18 سال پیش در خانهام جشن تولدی برگزار کردیم که نزدیک بود به دعوا ختم شود.
ما یک سری آدمها را دوست داریم که دلمان میخواهد در جشنمان شرکت داشته باشند؛ حالا این افراد ممکن است با یکدیگر موضع داشته باشند و ما ندانیم در حالی که در ختم همه همدیگر را میبینیم و حتی هم را بغل میکنیم.
متاسفانه ما خصلتی داریم که همواره میخواهیم از واقعیت فرار کنیم؛ اما باید این مسایل مطرح شود تا راهی برای آن اندیشیده شود. من متاسفم اما وظیفه دارم اعتراف کنم بسیاری از هنرمندان، چشم دیدنِ یکدیگر را ندارند. من همیشه تلاش کردهام که پشتِ کسی بد نگویم یا برای کسی بد نخواهم. در حدِ توانم خواستهام که به شکلِ سالمی به فعالیتهای موسیقاییام ادامه دهم؛ اما شما نگاه کنید که گاهی چه هجمهها و نقدهای بیاساسی علیه من شکل گرفته است؟ من سکوت کردهام و به کارم ادامه دادهام؛ به نظر من هنرمندان باید پشتِ همدیگر باشند. آرزو دارم که روزگاری را ببینم که اهالی موسیقی بار دیگر دلشان برای هم بتپد.