او پرطرفدار ترین خواننده نیست اما حتما متفاوت ترین است
هیچکس نمیداند پس از سال 84 چه اتفاقی رخ داد که او کم کار شد و پس از کنسرت سال 89 چند سال صحنه را ترک کند
ایران آرت : مینا آتشی در هنرآنلاین نوشته است : قصه علیرضا عصار قصه دور و درازیست، خوانندهای که روزی با صدایی حماسی و ایجاد فرمی جدید در خوانش موسیقی پاپ به یک برند تبدیل شد و چند سال بعد شرایط را آنقدر نا به سامان دید که بی صدا به انزوا رفت و حتی حاضر نشد در مورد کنار کشیدنش صحبتی کند و از نخواندن و نبودن بگوید.
هر چه بود، عصار بالاخره به صحنه برگشت و حالا دوباره برای مردمش میخواند. او نوروز امسال با قطعهای جدید فعالیتهایش را از سر گرفت و هفته گذشته نیز پس از شش سال دوری، دوباره پیش روی دو هزار نفر ایستاد و خواند؛ اینبار پختهتر، با وقارتر و با موهایی که برخی از تارهایش به سفیدی میزد.
هیچکس نمیداند که پس از سال 84 چه موضعگیریهایی عصار را کم کار کرد و چه اتفاقاتی پس از کنسرت سال 89 در سالن وزارت کشور رخ داد که این خواننده تصمیم گرفت به مدت چند سال صحنه را ترک کند؛ جایی که خودش را متعلق به آنجا میدانست و همیشه آن را مقدس میپنداشت و میپندارد. دلیلش هر چه بود، عصار مردانه از آن رد شد، چرا که میتوانست هیاهو و جوهای منفی راه بیندازد و از این طریق خودنمایی کند ولی شاید او به قدری اعتبار داشت که به این بازیهای رسانهای تن نداد. بازیهایی که برخی از همنسلهای او خوب میدانند چطور از آن استفاده کنند ولی عصار به آن اعتقادی نداشت چون باور داشت که هر زمانی به صحنه برگردد، باز هم مردم "ای عاشقان" را یادشان هست و آن را همراه او میخوانند.
علیرضا عصار شاید پرطرفدارترین خواننده نسل اول پاپ بعد از انقلاب نبود ولی بی شک متفاوتترینشان بود که این تفاوت به شخصیت درونگرای او برمیگردد. عصار اصولاً آدم پر سر و صدایی نیست و سکوتش در این سالها گواه این مطلب است. این خواننده در طول مدتی که از صحنه دور بود، به غیر از اجرای 2 ،3 قطعه، فعالیت دیگری در زمینه موسیقی نداشت و همین مسئله ناراحت و دلتنگش میکرد ولی هیچگاه سرکشی و عصیانگری نداشت زیرا کاراکتری نظیر عصار معمولاً حرفهایش را در آثارش میزند و برای همین از اشعار مولانا استفاده میکند و سعی میکند با مولانا عصیانگری کند. در مدت چند ساله دوری عصار از صحنه، این خواننده کتاب و شعر خواند و فیلم دید ولی از خاستگاه هنریاش دور ماند.
کنسرت علیرضا عصار یکی از اتفاقات ویژه موسیقی در سال 95 بود. این خواننده به خاطر وجههای که در میان اهالی هنر مخصوصاً سینماگرها دارد، از همان لحظات اول اعلام تاریخ کنسرتش مورد حمایت هنرمندان قرار گرفت. شاید این اتفاق در 10 سال اخیر یک اتفاق کمنظیر در زمینه تبلیغات موسیقی باشد که خوانندهای تا به این اندازه در میان اهالی هنر تبلیغ شود و مورد حمایت برجستهترین هنرمندان حوزههای هنری دیگر قرار بگیرد. البته تبلیغ جامعه هنری از کنسرت علیرضا عصار برای پر کردن صندلیهای کنسرت او نبود، بلکه افراد پرشماری که کنسرت عصار را تبلیغ کردند، طبیعتاً میخواستند به خواننده محبوب دوران جوانیشان عرض ارادت کنند. به هر حال موجی که در این بین راه افتاد، یک موج کمنظیر بود که میتواند در ادامه برای کنسرتهای خوانندگان دیگر هم اتفاق بیفتد.
علت آنکه کنسرت عصار تا به این اندازه برای سینماگران قابل اهمیت بود و هست را باید در پیشینه پربهای عصار جست که سرشار از معنویات و عرفان است. معمولاً آدمهای اجتماعی برای سینماگران که شخصیتهایی اجتماعی هستند، ارزشمندند و جایگاه ویژهای در بین آنان دارند. عصار هم جزو معدود خوانندگان کشور است که در این قائله قرار میگیرد و هرگز از مردم دور نبوده و این را در اتفاقات سالهای نچندان دور نشان داده و جورش را هم کشیده است. شاید اگر عصار دغدغهمند نبود و ابای مطرح کردن انتقاد را داشت، هرگز به چنین جایگاه روشنا و پرفروغی نمیرسید.
از آخرین باری که عصار در سالن میلاد به روی صحنه رفت، 13 سال میگذشت و همین اتفاق خواننده محتسب را برای اجرا در آن سالن تشنه و حریصتر میکرد. ابتدا قرار بود که کنسرت عصار در دو شب و طی 4 اجرا برگزار شود ولی استقبال از آن به قدری خوب بود که این کنسرت برای شبهای دیگر هم تمدید شد و عوامل نمایشگاه تهران، سالن میلاد را از اواسط تا اواخر هفته اول بهمنماه در اختیار عصار و ارکسترش قرار دادند. در 8 سئانسی که عصار از 5 تا 8 بهمنماه به روی صحنه رفت، مهمانان ویژهای چون شهرداد روحانی، انوشیروان روحانی، بهرام رادان، پیمان معادی، سحر دولتشاهی، امیر جدیدی، برزو ارجمند، علی لکپوریان، پژمان جمشیدی، محمد اصفهانی، شهرام شکوهی، علی ضیاء، امید حاجیلی و... به تماشای اجرای عصار آمدند تا این خواننده از حمایت ویژه اهالی هنر برخوردار باشد.
بازگشت عصار به روی صحنه با برنامه و به طور حرفهای و جدی صورت گرفت. کنسرت این خواننده "باری به هر جهت نبود" و او برای بازگشتش هدفگذاری کرد. اولین کاری که این خواننده انجام داد، انتخاب یک ارکستر بسیار قوی متشکل از نوازندگان پاپ و کلاسیک بود که خیلی از اعضای این دو گروه شناخته شده بودند. او همچنین فرد با دانشی چون پویا نیکپور را به عنوان رهبر ارکستر خود انتخاب کرد تا بتواند میان نوازندگان پاپ و کلاسیک یک هارمونی منظم ایجاد کند. همچنین این خواننده برای کنسرت جدیدش به قطعات قدیمی خود بسنده نکرد و چند اثر جدید نیز برای اولین بار به سالن میلاد آورد تا کنسرتش یک کنسرت معمولی نباشد.
مخاطبانی که در کنسرت عصار حضور یافتند، عموماً در دو دسته قرار میگرفتند. دسته اول که تعداد محدودتری را شامل میشدند، افرادی میانسال بودند که با قدیمیترین آثار این خواننده خاطره داشتند و بعضاً در اواخر دهه 70 و در اوایل دهه 80 هم در کنسرتهای او حضور مییافتند، اما دسته دوم که حضورشان مغتنم شمرده میشد، طرفداران نسل جدید موسیقی پاپ بودند که به طور متوسط بین 20 تا 30 سال سن داشتند و طبیعتاً افتخار حضور در کنسرتهای قدیمیتر این خواننده را نداشته و یا کمتر داشتند. حضور این مخاطبان جوان نشاندهنده آن است که موسیقی عصار ماندگاری دارد و میتواند برای نسلهای بعدی هم جذاب باشد.
علیرضا عصار پس از شکستن طلسم برگزار نکردن کنسرت، به زودی طلسم منتشر نکردن آلبوم را نیز پس از 5 سال خواهد شکست و آلبوم جدیدی را روانه بازار میکند. او در کنسرت اخیر خود قطعاتی از این آلبوم را اجرا کرد که حالا کیفیت بالای این قطعات برای آلبوم جدید این خواننده نیز انتظارات ویژهای ایجاد کرده است. این خواننده در کنسرتش دو قطعه جدید با شعر روزبه بمانی و آهنگسازی علیرضا افکاری اجرا کرد که تم اجتماعی-سیاسی داشتند و مطمئناً انتشار آنها میتواند دروازه جدیدی را برای ورود خوانندگان پاپ به حیطه موسیقی اجتماعی باز کند. آشکار است که موسیقی پاپ امروزی صرفاً در موضوع عشق خلاصه شده و تنها خوانندگانی نظیر عصار هستند که دغدغههای مردمی دارند و همین دغدغههاست که آنها را در بین جامعه الیت محبوب میکند.
تازهترین اجراهای علیرضا عصار پیامهای نهفتهای برای موسیقی کشور داشت. این کنسرت با زبان بی زبانی به خوانندگانی که چندین سال است از سطح اول موسیقی کشور فاصله گرفته و اثری را تولید نمیکنند، میگوید که با یک برنامهریزی موفق و بدون جبههگیری علیه هنرمندان دیگر میتوان همچنان محبوب بود و در عرصه موسیقی فعالیت داشت.
شاید بازگشت علیرضا عصار بتواند در آینده برای برخی دیگر از خوانندگان به خصوص نسل اول پاپ بعد از انقلاب هم رخ دهد؛ کسانی که آنها نیز روزی کنسرتهای متعددی برگزار میکردند و اکنون با آن شرایط آرمانی فاصله گرفتهاند. شاید جنس دوری برخی از خوانندگان خوب کشور از صحنه متفاوت باشد و عدهای کیفیت آثارشان نزول کرده باشد ولی همچنان خوانندگانی وجود دارند که کیفیت اثرشان قابل قبول است و توانایی برگزاری کنسرت را دارند ولی به جای تمرکز روی کارشان، علیه دیگران جبهه میگیرند و یا برای بازگشتی دوباره عجول هستند و در نتیجه این اتفاقات از شرایط آرمانی دور و دورترشان میکند. بیشک علیرضا عصار با کنسرت بهمن ماه خود، بار دیگر پس از حدود نیم دهه، جایگاهش را در حوزه موسیقی پس گرفت و در سال آتی آن را با انتشار آلبوم و برگزاری کنسرتهای جدید استحکام خواهد بخشید.