اولین گفتوگو با فریما حبشیزاده یا جاستینا؛ دختر رپخوانی که به تئاتر روی آورده
فریما؛ دختر رپ ایران+25عکس
چند روزی احضار شدم و جالب آنکه به شدت برخورد خوبی با من شد. من نه جاسوس هستم و نه خرابکار!
ایرانآرت: چند روز پیش بود که علی کیانی موحد، خبرنگار روزنامه «تماشاگران امروز» با جاستینا به گفتوگو نشست؛ نامی که برای همه با رپ زیرزمینی زنانه یادآوری میشود. اما بهانه این گفتوگوی عجیب چه بود؟
فریما یا فریماه؟
تا سه سال پیش «ه» داشت اما دیگر ندارد!
چطور؟
پدر به ثبت احوال مراجعه کرد و تقاضای فریماه کرد اما وقتی که شناسنامه آمد انتهای نام من «ه» نداشت و خودش به صورت دستی اسم من را درست کرد. چند سال پیش متوجه شدم در سیستم فریما ثبت شده و پدر با یک کاتر به جان شناسنامه افتاد و همان «ه» را حذف کرد.
بین زمانی که درس شما تمام شد یعنی سال ۹۴ و امروز که روی صحنه رفتید فاصله افتاده است. دلیل این فاصله چیست؟
به دلیل اینکه سراغ علاقه دیگرم رفته بودم و در موسیقی مشغول شده بودم، کمی از دنیای بازی و بازیگری فاصله گرفتم و موسیقی را جدی دنبال کردم. البته امروز دنیای بازیگری را بیشتر جدی گرفتم و دومین تئاتر جدی ام در حال نمایش است. جالب اینکه بسیاری از مردم و علاقه مندان من نمی دانستند رشته تحصیلی من تئاتر بوده و فکر می کردند به خاطر شهرت در موسیقی به سراغش رفته ام.
نظر خانواده درباره بازیگری شما چه بود؟
اتفاقا مشکلی نداشتند. آنها در کل با حضور من در دنیای هنر زیاد مخالفت نکردند. البته در زمان حضور در موسیقی کمی اختلاف نظر بود که به تدریج برطرف شد.
شما از هفده سالگی تا بیست و هفت سالگی در موسیقی بسیار پرکار و فعال بودید. چطور سمت موسیقی رفتید؟
طبق معمول این علاقه هم از کودکی با من بود. پدر به موسیقی علاقه زیاد داشت و موزیک همیشه شنیده می شود، من هم به سمت آن گرایش پیدا کردم. از سوی دیگر استعداد زیادی در حفظ کردن ترانه ها داشتم. علاقه من به ادبیات هم به خاطر علاقه به شعرها بود. در جمع های خانوادگی می خواندم و بسیاری از اقوام می گفتند فریما را به کلاس های موسیقی بفرستید اما والدینم مخالف بودند و می گفتند موسیقی سرانجامی ندارد و دلیلی ندارد سمت آن برود.
علاقه من به موسیقی هر روز بیشتر می شد تا در پانزده یا شانزده سالگی با موسیقی رپ فارسی آشنا شدم. برای من بسیار جالب بود که بر روی تکست های رپرهای آمریکایی، ایرانی ها رپ می خواندند. همین موضوع باعث شد که بیشتر سراغ موسیقی رپ بروم. در هفده سالگی یکی از دوستان به من پیشنهاد داد که یک کار رپ بخوانم.
من هم تکست رپ خود را نوشتم و برای ضبط به یک استودیو رفتیم. جالب آنکه استودیو در زیرزمین بود و واقعا پای در دنیای زیرزمین گذاشتم. آن تکست را خوب اجرا کردم و کار من در دنیای موسیقی رپ آغاز شد. خدا را شکر که در موسیقی هم هیچ وقت پیشنهاد بی شرمانه ای نشد.
کار شما در همان استودیو ادامه داشت و با نام هنری «جاستینا» مشغول به فعالیت شدید؟
درست است. در سن هجده سالگی یک کار خارجی را کاور کردم. اینترنت خانه خوب نبود و به کافی نت رفتم. در آنجا به سختی موسیقی بی کلام آن کار را پیدا کردم و سپس روی آن تکست نوشتم و به استودیو رفتم. نزدیک یک ماه ضبط این اثر طول کشید و سپس خواستم کار را پخش کنم. با یکی از سایت های پربازدید تماس گرفتم. گفتند باید ۶۷ هزار تومان به حسابشان واریز کنم.
پول عیدی های خود را جمع کرده و برای آنها فرستادم اما کار پخش نشد چرا که گفتند ما از خواننده زن کاری پخش نمی کنی و پولت را هم پس نمی دهیم! اولین تجربه پخش کار من به این صورت بود. کار را روی سی دی ریخته و با شوق و ذوق به خانه رفتم. پدرم بسیار خوشش آمد اما مادر با عصبانیت سی دی را شکست و گفت این چه کاری است انجام می دهی؟!
بازخورد کار چطور بود؟
پس از انتشار آهنگ در فیس بوک به شدت فالوورهایم زیاد شد. سی نفر درخواست دوستی داده بودند و نزدیک بیست مسیج داشتم. همه تعریف می کردند و هیجان زیادی داشتم. همین بازخورد بین مخاطبین برای من بیست ساله باعث شد که انگیزه ام برای کار بیشتر شود. یک سال پس از پخش این کلیپ یک نفر از شیراز تماس گرفت و گفت می خواهیم برای تو موزیک ویدیو بسازیم. با ترس و لرز به خانواده گفتم که چنین پیشنهادی دارم و آنها به شدت استقبال کردند! برای من جالب بود که آنها استقبال کردند و برای تهیه ویدیو به شیراز رفتیم.
سه روز ضبط کار طول کشید و پس از مدتی ویدیوی من در شبکه های ماهواره ای پخش شد. همان هفته اول، کار من جزو ده کار پربیننده بود و هفته دوم کار من پربیننده ترین ویدیو آن شبکه و بالاتر از کار شادمهر عقیلی قرار گرفت. باورم نمی شد که اینقدر مورد استقبال واقع شده ام و داستان برای من و خانواده جدی تر از قبل شد. جالب آنکه مادرم به شدت پیگیر بود و حتی قبل ضبط کارها از من می خواست شعر را برایش بخوانم تا بداند چه چیزی قرار است بخوانم!
البته امروز دیگر موسیقی برای شما جدی نیست...
(می خندد) هنوز هم جدی هست اما زمانی که سن شما بیشتر می شود به دنبال کسب درآمد هم می افتید. کمی دلسردی به وجود آمده و از سوی دیگر سمت بازیگری رفته ام و به همین دلیل موسیقی را کمی کنار گذاشته و بهتر است بگویم مدتی کمرنگ شده ام.
شما صدای خوبی در خوانندگی دارید و می توانید در سبک پاپ بخوانید. وزارت ارشاد که با پاپ بانوان موردی ندارد و حتی اجازه کنسرت می دهد. شما به این داستان فکر کردید که از زیرزمین به روی زمین بیایید...
به این موضوع فکر کردم اما اگر وارد سبک رپ شدم به واسطه دغدغه و زدن حرف هایم بود. حرف هایی که در سبک پاپ نمی توان بیان کرد. من از درد جامعه و مشکلات دختران می گویم، این حرف ها را نمی توان در قالب موسیقی پاپ بیان کرد. من عاشق اجرا و برگزاری کنسرت هستم و از پول درآوردن بدم نمی آید اما سبک کاری من طوری است که نمی توانم سمت پاپ و کنسرت بروم. هرچند در زندگی هیچ چیز قطعی نیست و ممکن است در آینده تغییر مسیر دهم. شاید سمت اجرای قانونی رفته و حتی در تهران کنسرت برگزار کنم.
جالب آنکه در کارهایتان سراغ سعدی و پروین اعتصامی و فروغ رفته اید...
درست است، من به واسطه علاقه زیادی که به ادبیات فارسی و اشعار کهن دارم، سعی می کنم در سبک موسیقی رپ از آنها استفاده کنم. دوست دارم زمانی که آهنگی می خوانم، خودم وقتی آن را می شنوم از شنیدن آن راضی باشم و بگویم حرف جامعه ام را زده و سراغ حرف بعدی بروم.
جالب اینکه شما به شدت اجتماعی خوان هستید...
بله، پیش تر هم گفتم که حرف من همان دغدغه ای است که در محیط و پیرامون وجود دارد. به همین دلیل من از طلاق خواندم، از این خواند که اگر دختری داشتم به او سبک زندگی صحیح را یاد می دادم و از مسائل دیگری از این دست. تا به امروز رپر دختری نداشتیم که اجتماعی و برای خانم ها و دغدغه هایشان بخواند. به همین دلیل است که طرفدارهای خاصی برای خود پیدا کرده ام.
سوژه های شما از کجا پیدا می شوند؟
وقتی فیلم «رگ خواب» را دیدم، یک شعر درباره طلاق نوشتم. می خواهم بگویم با دقت کردن به محیط اطراف سوژه هایم را پیدا کرده و درباره آن می نویسم. این مسائل به عنوان یک دختر برای من مهم است و برخی از آنها آزاردهنده است. به همین دلیل سراغشان رفته و جای خواندن از عشق و عاشقی مانند دیگر خواننده ها، سراغ این دغدغه می روم.
با این شرایط برای شما مشکلی پیش نیامد؟
(با خنده) پیش نیامده بود تا یک ماه پیش. چند روزی احضار شدم و جالب آنکه به شدت برخورد خوبی با من شد. من نه جاسوس هستم و نه خرابکار! دوستان هم متوجه این موضوع شده بودند و بعد از یکی دو روز مشکل من برطرف شد. باید هم بگویم که احضار من به واسطه خوانندگی نبود، بلکه به واسطه یکی دو پست من در فضای مجازی بود.
یعنی درباره موسیقی و عدم خوانندگی با شما صحبت نشد؟
اصلا سوالی درباره رپ نکردند! جالب آنکه برخی از آهنگ ها را شنیده و درباره آن صحبت هم کردیم. البته منتظر این بودم که یک روز من را احضار کنند اما جالب آنکه این احضار برای موسیقی نبود. البته تذکر دادند که اگر قرار است بخوانی به ارشاد برو و مجوز بگیر! اگر به شما اجازه دادند، می توانی شعرهایت را پخش کنی.
پس یکی از دلایل جدی شدن تئاتر می تواند این باشد...
(می خندد) نه به این شدت، اما تصمیم داشتم که تئاتر را جدی تر دنبال کنم و همین احضار در روند جدی تر شدن آن تاثیرگذار بود.
شما نزدیک به ۱۳۰ هزار طرفدار در فضای مجازی دارید. این طرفدارها چقدر در زندگی شما تاثیرگذار هستند؟
باید به جرئت گفت زندگی اول ما فضای مجازی است. بین حضور در تلگرام و اینستاگرام غذایی می خوریم و با خانواده کمی صحبت می کنیم و دوباره سراغ فضای مجازی می رویم. بازخورد کارهای من در فضای مجازی برای من مهم است. ارتباط خوبی هم با مخاطبین داشته و سعی دارم جواب همه آنها را بدهم. نظر طرفداران من در فضای مجازی بسیار مهم است و در کارهایم از آن بهره می برم.
این مخاطب ها تئاتر شما را پرفروش کرده است؟
(با خنده) بله. در تئاتر اولم یکی از طرفدارهای من پنج بار پای کار نشست و واقعا خجالت زده ام کرد.
آلبوم جاستینا را اینجا ورق بزنید:
مخاطبان ایران آرت میتوانند اخبار بیشتر، جنجالی، جذاب و تراز اول دنیای هنر را در کانال تلگرام ایران آرت دنبال کنند: