درباره استانداردهایی که در شهرسازی برای معلولان رعایت نمیشود
تهران شهری برای ما یا برای همه؟
چاره کار در سختگیریست. قوانین باید اصلاح شوند و استانداردها باید با دقت و سختگیری بیشتری وضع شوند.
ایرانآرت، مریم اسدپور رحیمآبادی [کارشناس ارشد معماری بایونیک]: «باید در خانه بمانیم، چون بیرون از خانه شرایط استانداردی برایمان فراهم نیست!» این جمله را حتما هر کداممان که با توانیابی درارتباط بودهایم از او شنیدهایم. اما هربار شنیدهایم و راحت از کنار آن گذشتهایم چون برای ما زندگی روال معمولی خودش را دارد. میتوانیم روی پاهایمان راه برویم، میتوانیم با چشمانمان تابلوها را بخوانیم و جلوی پایمان و تا چند متر جلوترمان را رصدکنیم بلکه مانعی نباشد. با گوشهایمان بهراحتی بوق ماشینها و صدای ترمزشان را میشنویم و احساس نیازی نداریم. ما فقط وقتی پلهبرقی پل عابر خراب است اوقاتمان تلخ میشود چون حالش را نداریم تا از پلهها بالا برویم. اما من شما را به یک چالش دعوت میکنم! بیایید یک روز خرق عادت کنیم! برای یک روز چشمانمان را در این شهر ببندیم و سعیکنیم از خیابان عبورکنیم. یا یک صندلی چرخدار قرض بگیریم و سعیکنیم یکروز کاری را با آن سپری کنیم. مثلا به دنبال مجوزهایمان برویم، بعد برویم یک کافه و چیزی بخوریم، بعد برویم سینما تا فیلمی ببینیم و اتفاقا از وسایل نقلیه عمومی برای همه این کارها استفادهکنیم. میتوانید تصورکنید که چه روزی را پشت سر خواهیدگذاشت؟ بله! این همان تصویری ست که باعث «انتخاب اجباری» حضورنیافتن در جامعه برای توانیابان میشود.
بر اساس گفته معاونت توانبخشی سازمان بهزیستی، آمار دقیقی از تعداد توانیابان کشور موجود نیست اما در عین حال یک میلیون و ۴۰۰هزار نفر از امکانات و تسهیلات این سازمان بهره میبرند! این آمار اگرچه در هالهای از ابهام قرار دارد اما به ما گوشزد میکند در خوشبینانهترین وضع ممکن، نیازها و خواستههای دستکم یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر را نادیده میگیریم!
نقلی بین فمنیستها هست که میگویند چون قوانین را مردها نوشتهاند، زنان همواره مظلومان تاریخند که نقششان و حقوقشان به عنوان نیمی از جامعه نادیده انگاشته شده است. فکر میکنم با کمی انصاف بشود این را به حقوق و نیازها و امکانات مورد نیاز توانیابان در جامعه هم نسبت داد. فکر نمیکنید از بیرون این طور به نظر میرسد که چون قوانین را انسانهای معمولی وضع کردهاند و مجریان و ناظران طرحها هم همین آدمها هستند، در حق توانیابان ظلم شده است؟
بپذیریم که ما مسئول این موضوع حیاتی هستیم. ما طراحها، ما شهرسازها، ما وضعکنندگان قوانین و استانداردها، ما مجریان و ناظرین طرحها. همه آنچه توانستهایم به این قشر از جامعه بدهیم بیان زبانی حس همدردیست. اما چاره کار در سختگیریست. قوانین باید اصلاح شوند. استانداردها باید با دقت و سختگیری بیشتری وضع شوند. در پیادهسازی هرگونه طرح شهری از طراحی یک پیادهرو تا پل عابر تا سازوکار شریانهای ارتباطی شهری و فضاهای آموزشی، تفریحی، رفاهی، تجاری و درمانی، همه استانداردها جزبهجز و به گونهای درست، اجرا و عملی شوند.
همه اقشار با هر میزان توانایی و نقصی در این شهر بیانتها، بهره برابری از «حقوق شهروندی» دارند که متصدیان امر وظیفه دارند که به آن احترام گذاشته و ملزومات آن را فراهم کنند. یکبار برای همیشه این نکته را جدی بگیرید که تهران، شهر انسانهای معمولی نیست. «تهران شهریست برای همه»! کمک کنید تا توانیابان را از خانههایشان به شبهای جادویی تهران بیاوریم تا لذت باهم بودن را به خودمان هدیه دهیم.