شهر تهران آمادگی ساخت چنین موزهای را دارد؟ / روایت احمدرضا شریکر از تبدیل کارخانه آرگو به موزه هنری
روند بازسازی ساختمان "آرگو" و شکل گیری یک موزه هنری موضوعی است که احمدرضا شریکر به عنوان معمار در آن فعال است.
ایران آرت: "آرگو" نام کارخانهای قدیمی است که هنوز هم شکل ویژه ساختمان آن و دودکش زیبایش را میتوان در حوالی میدان فردوسی و مناطق قدیمی تهران دید. ماجرای این ساختمان و بنای زیبا اما از عشق حمیدرضا پژمان، مدیرعامل بنیاد پژمان به این بنا آغاز شد. عشقی که سبب شد احمدرضا شریکر، معمار ایرانی مقیم آمریکا، جهت بازسازی این ساختمان وارد گود شود. شریکر که سالهاست در خارج از ایران فعالیت داشته، معتقد است که احساسی خاص در جریان بازسازی این بنا وجود دارد که او سعی دارد آن را زنده نگاه دارد. احمدرضا شریکر، معمار و مسئول بازسازی کارخانه "آرگو" است که سعی دارد فضایی متفاوت از این ساختمان و موزهای زیبا را ارائه کند.
آقای شریکر لطف کنید در ابتداخود را برای مخاطبان ما معرفی کنید.
من احمدرضا شریکر هستم. دوران کودکی تا نوجوانی را در تهران گذراندم، بعد از آن به آمریکا رفتم و در "هاروارد" معماری خواندم. پس از آن به سوئیس رفتم و در دفتر Herzog & De Meuron به کار مشغول شدم. بعد از آن به نیویورک بازگشتم و در شرکت OMA * AMO ادامه فعالیت دادم. در سال 2015 در نیویورک دفتر خود با نام ASA North را راهاندازی کردم.
در مورد پروژه کارخانه "آرگو" و تغییر کاربری آن از فضایی صنعتی به فضایی فرهنگی-هنری؛ در واقع موزه، صحبت کنیم. این همکاری بین ASA North و بنیاد پژمان برای بازسازی و نوسازی این کارخانه چگونه شکل گرفت؟
حمیدرضا پژمان یکی از جدیترین مجموعهداران هنر معاصر ایران محسوب میشود. او برای فضای اصلی بنیاد پژمان به دنبال ساختمانی در تهران، سوار بر موتور وسپای خود گشت میزد که کارخانهی آرگو را میبیند و عاشقش میشود. بعد از طی کردن مسائل و مشکلات معمول بالأخره او موفق میشود این بنا را خریداری کند. وقتی من این داستان را شنیدم، متوجه شدم او خارج از چارچوب تعریف شده در تهران فکر میکند؛ این خیلی من را تکان داد. اولین چیزی که در این همکاری برایم جذاب بود رابطه احساسی کارفرما نسبت به این بنا بود. علاوه بر این بنیاد پژمان این موقعیت را در اختیار من قرار داد تا برای اولینبار در کشورم کار کنم.
ورود شما به این پروژه هم با درگیریهای احساسی همراه بود؟
بله! چرا که منطقه 12 من را یاد 24 سال پیشِ منطقه 1 تهران میاندازد. باقیمانده تهرانی که من به یاد میآوردم در این منطقه و حتی پایینتر از آن زنده است. احساسات به کنار، منطق در معماری اولویت دارد و زیبایی گران است. حمیدرضا میگفت معلوم نیست که آیا تهران به یک موزه ده میلیون دلاری نیاز دارد یا نه؟ حتی در نیویورک هم هیچ سرمایهگذاری نمیرود با پول خود و بهتنهایی تمام کارهای یک بنا را برای تبدیل شدن به موزه انجام دهد و این کار به خصوص در ایران خیلی عجیب و غریب است. ما نمیدانستیم با بودجهای که در نظر گرفته شده تا چه میزان موفق خواهیم شد و نمیدانستیم که آیا شهر تهران آمادگی ساخت چنین موزهای را دارد یا نه!
پس از اینکه این پروژه را به عهده گرفتید، اولین اقدامی که انجام دادید چه بود؟ چه ایدهای برای "آرگو" به ذهن شما رسید؟
چهار "ایدهی طراحی" بر اساس هزینه ساخت تعریف کردیم: ایده اول واکنش سبک، ایده دوم واکنش متوسط برای پروژه بود و ایدههای سوم و چهارم بهترتیب واکنش کامل و مثبت کامل بودند...
از بین این چهار ایده کدام انتخاب شد؟
تیم ASA North گزینه چهارم را به این بنیاد پیشنهاد کرد اما من فکر میکنم اگر ۸۰ سالم بود و دنیا را... (میخندد) بگذریم... ایده اول را انتخاب میکردم. پس در تصمیمی جمعی ایده اول را برای این پروژه انتخاب کردیم... که شاید رادیکالترین واکنش به آرگو بود.
از منظر طراحی و اجرا از این به بعد در "آرگو" قرار است چه اتفاقی بیفتد؟
"آرگو" مانند کودک مریضی است که قبل از معمار به مهندس سازه نیاز دارد. ابتدا این بنا باید به حالتی مستحکم برسد، چون در حال ریزش است... در جواب سوال شما به نظرم بهتر است که ما صبر کنیم تا ساختمان ساخته شود و آنوقت خودش جواب این سوال را صریحتر، دقیقتر و بهتر از من بدهد.
ترمیم و تغییر کاربری کارخانه "آرگو" در چند فاز به اتمام میرسد؟
بنیاد پژمان نمیخواست در طول مدت این پروژه تعطیل باشد، حتی درخواست امکان برگزاری نمایشگاه در تمام طول زمان ساخت و ساز را هم داشت... بنابراین فازبندی به شکلی غیرمعمول شکل گرفت. برای مثال در دی و بهمن گذشته همزمان با بازسازی بخش جنوبی، نمایشگاهی از آثار هنرمندان کرهای-فرانسوی توسط این بنیاد به نمایش گذاشته شد. تنها دلیلی که ما میتوانیم الان در این دفتر در کارخانه آرگو بنشینیم و با هم گفتوگو کنیم هم همین است. کارگران همین حالا در فضای جنوبی بنا مشغول کار هستند.
قرار نیست چیز تازهای در راستای المانها و عناصر معماری ایران به "آرگو" اضافه شود؟
من فکر میکنم اگر در پروژهای نوآوری نباشد، پروژه احتیاجی به معمار ندارد.
پیشبینی شما از پایان مراحل مرمت کارخانه "آرگو" چه زمانی است؟
هیچچیز در این پروژه معمولی نیست و اعلام زمان قطعی پایان پروژه در این تاریخ بیمسئولیتی است.
در مدتی که در ایران حضور داشتهاید، معماری شهر تهران را چهطور میبینید؟
من اگر بخواهم از خانهام که در فرمانیه تهران است پیاده به تجریش بروم، همانقدر طول میکشد که اگر با ماشین این مسیر را بروم. این خودش حقیقتی است راجع به وضعیت شهرسازی کنونی بهترین منطقه تهران!
آفرین ومرحبا به این گروه.بخصوص مهندس عزیزم آقا احمدرضا شریکر