کفشهای مهم و باشخصیت تاریخ سینما
معمولا اینگونه است که بیننده یک فیلم، کفش شخصیت را به یاد نمیآورد و کفش به طور کلی هیچ تاثیری در روند تحولات فیلم بر عهده ندارد. با این حال هر از چند گاهی ممکن است فیلمهایی را مشاهده کنیم که کفشها نقطه محوری یک فیلم هستند و باعث میشود به ذهن سپرده شوند.
ایرانآرت: در زندگی روزمره کفشها معمولا در مرکز توجه قرار داشتهاند. به طور مثال کفشهای ویژه رقصندهها که با توجه به نوع رقص طراحی و ساخته میشوند. کارمندان معمولا کفشهای خود را به نوعی انتخاب میکنند که نمایانگر شخصیت آنهاست؛ یا کفشهای مخصوص فوتبالیستها و مثالهایی از این دست...
با این حال کفشها معمولا در فیلمها مرکز توجه نیستند و غالبا کل پوشش شخصیت از منظر زیباییشناسی مورد توجه قرار میگیرد. معمولا اینگونه است که بیننده یک فیلم، کفش شخصیت را به یاد نمیآورد و کفش به طور کلی هیچ تاثیری در روند تحولات فیلم بر عهده ندارد. با این حال هر از چند گاهی ممکن است فیلمهایی را مشاهده کنیم که کفشها نقطه محوری یک فیلم هستند و باعث میشود به ذهن سپرده شوند.
شاید معروفترین داستان با تاکید بسیار بر کفش، همان قصه معروف سیندرلا باشد که تحولات فیلم بر پایه کفش شخصیت اصلی- کفشهای شیشهای که نماد آزادی و وسیلهای برای یافتن معشوقه سیندرلاست- شکل میگیرد. در نمونه دیگر، میتوان به فیلم عاشقانه کفشهای قرمز (Red Shoes 1948) اشاره کرد که شخصیت اصلی در سراسر فیلم کفشهای باله قرمز رنگ به پا دارد و زیبایی بصری خارقالعادهای را القاء میکند. یا حتی نمونه ایرانی اش کفش های میرزانوروز.
پنج نمونه کمتر آشکار اما به شدت جاودان و به یادماندنی را به شما معرفی میکنیم.
کفشهای مارتی مکفلای در فیلم بازگشت به آینده
این کفشهای نایکی برای یک فیلم تولید شده در سال 1989 به شدت آیندهنگرانه به نظر میرسد و در فیلم اشاره میشود که این کفشها مربوط به سال 2015 هستند. این کفشها بخش جداییناپذیر فیلم به حساب میآید و وسیلهای است که شخصیت اصلی از طریق آن با جامعه آینده ارتباط برقرار میکند. کمپانی نایکی در سال 2011 مدلی شبیه این کفش را به بازار عرضه کرده است که متاسفانه با کفشهای نشان داده شده در فیلم کاملا مشابه نیست. طراح نایکی یعنی تینکر هتفیلد (Tinker Hatfield) قول داده است که کپی بدون نقص و کاملا مشابه با مدل اصلی را به زودی به بازار عرضه کند.
کفشهای کری بردشاو در فیلم جنسیت و شهر نشینی
شاید جمله معروف کری بردشاو شخصیت معروف فیلم و سریال جنسیت و شهرنشینی را به یاد داشته باشید که میگفت: «شاید مردها رو نشناسم ولی کفشارو خوب میشناسم». او قطعا این ادعا را در عمل هم به اثبات رساند، زیرا همانطور که مشاهده میکنید او دهها هزار دلار صرف خرید انواع مختلف کفش در سراسر این فیلم و سریال کرده است.
قطعا انتخاب از میان طیف وسیع کفشهای استفاده شده در این سری فیلم و سریال کار مشکلی است؛ اما به نظر میرسد کفشهای آبی رنگ پاشنه بلند با نام «چیزی آبی» (something blue) در این فیلم تویلد شده در سال 2008 نامزد مناسبی برای عنوان برترین کفش به نظر برسد. کفشهای آبی رنگ ساخت مانئلو بلانیک(Manolo Blahnik) داستان فیلم را به نوعی به سیندرلا نزدیک کرده است. کری این کفشها را به خاطر نزدیکی به رنگ لباس عروس خود در فیلم انتخاب میکند؛ ولی در نهایت تغییر عقیده داده و کفشهای پر زرق و برق خلق شده توسط ویوین وستوود (Vivienne Westwood) را به پا میکند.
کفشها به نوعی نقش کلیدی در فیلم بر عهده دارد و وسیلهای برای آشتی دوباره میان کری و معشوقه خود بیگ(Big) است، هنگامی که عروسی به هم میخورد و کفشهای آبی رنگ دوباره در صحنه ظاهر میشود و این امر آنها را به چیزی جادویی بدل میکند. قیمت 526 دلاری برای این کفشها آن چنان گران به نظر نمیرسد.
کفشهای ویلیام «ویل» مانی در فیلم نابخشوده
یک کابوی ناب! کلینت ایستوود تقریبا در کل دوره فعالیت سینمایی خود چکمههای کابویی مشابهی را به پا کرده است. ستاره فیلمهای کلاسیکی نظیر، «هری کثیف»، «به خاطر یک مشت دلار» و «خوب بد زشت»، طیف گستردهای از چکمههای مشابه را در خلال دوره فعالیت خود مورد استفاده قرار داده است.
ما برای رتبهبندی خود در شماره سه، چکمههای فیلم نابخشوده را انتخاب کردهایم که کلینت ایستوود در سریال تازیانه(Rawhide) نیز این چکمهها را به پا کرده است. چکمههای مورد بحث متعلق به کلکسیون شخصی کلینت ایستوود است، ولی برای نمایشگاه آثار سرجیو لئونه(Sergio Leone) در موزه جین آوتری (Gene Autry Museum) لوسآنجلس به امانت گرفته شده است.
طراح این چکمهها مشخص نیست و در این مورد گمانهزنیهای بسیاری وجود دارد. آنچه در رابطه با این چکمهها کاملا واضح است؛ رنگ قهوهای مایل به زرد و پنجههای مربع شکل آن است. این چکمهها در سراسر دنیا به عنوان نمادی برای وسترن اسپاگتی(spaghetti Western) شناخته شده است.
کفشهای اندی دوفرن در فیلم رستگاری در شائوشنگ
کفش دیگر، رتبه سوم و مربوط به کفشهای شخصیت زندانبان فیلم رستگاری در شائوشنگ است که اندی دوفرن آنها را به عنوان زندانی در فیلم به پا کرده است. این کفشها به عنوان بخشی جداییناپذیر از شخصیت وی در فیلم به شمار میرود.
یکی از به یاد ماندنیترین صحنههای فیلم، فرار اندی با کفشهای زندانبان است که پیش از این آنها را به شدت برق انداخته است. پوشیدن این کفشها در هنگام فرار به نوعی نماد یک مقاومت بیشتر در برابر اقتدار است و در عین حال از لحاظ بصری از دید نگهبانان زندان پوشیده میماند.
بیانیه قدرتمند و زیرکانه فیلم که توسط رد(Red) زندانی کهنهکار فیلم بیان میشود از دیگر نکات به یاد ماندنی این فیلم است که میگوید: «شما غالبا چقدر به کفشهای یک مرد توجه میکنید؟» این جمله از لحاظ استعارهای و تحتاللفظی بار معنایی فراوانی به فیلم بخشیده است.
کفشهای ویویان وارد در فیلم زن زیبا
رتبه دوم به قصه کاملا مدرن شده شاهزاده و گدا در فیلم «زن زیبا» با بازی جولیا رابرتز(Julia Roberts) در نقش «ویویان وارد» تعلق گرفته است. کفشهای مورد بحث همان کفشهایی است که جولیا رابرتز در پوستر این فیلم به پا دارد.
این کفشها هنگامی به پای ویویان است که وی در حالتی کاملا استعارهای توسط ریچارد گر از زندگی به نسبت ملالآور خود نجات مییابد. موهای ژولیده شخصیت جولیا رابرتز در کنار براقی این چکمهها به نوعی بیانگر شخصیت چابک و رام نشدنی وی در فیلم است.
این چکمهها در اولین دیدار این دو شخصیت کاملا به چشم میآید و در ذهن بیننده بر جای میماند: «موهای ویویان در این صحنه بلوندی عجیب و غریب است، به طوری که چکمهها در این صحنه کاملا به چشم میآید و تاکید بیشتر هنگامی است که وی با چکمههای خود به پایههای نیمکت ضربه میزند و دیالوگهای آتشین خود را بر قامت ریچارد گر سرازیر میکند.»
کفشهای دوروتی گیل در فیلم جادوگر شهر آز
هنگامی که ایده فیلم به علاوه کفش در ذهن نقش میبندد به یاد ماندنیترین کفشها همان کفشهای یاقوتی جودی گارلند(Judy Garland) در فیلم جادوگر شهر آز است. البته فرانک ال باوم(Frank L. Baum) نویسنده این کتاب تصریح کرده است که این کفشها از جنس نقرهاند ولی در فیلم تولید شده کمپانی مترو گلدین مایر (MGM) این کفشها از یاقوت ساخته شده است.
یکی از دلایل انجام این کار شاید این باشد که این فیلم جزو اولین فیلمهایی است که با تکنولوژی رنگآمیزی فیلم به صورت رنگی درآمده است و استفاده از یاقوت و رنگ قرمز باعث میشود که کفشها چشمگیرتر، چشم نوازتر و به یاد ماندنیتر به نظر برسد و همچنین بینندگان به دیدن اشیاء به رنگ روشن در تصویر عادت نداشتهاند.
همانند اکثر فیلمهای تولیدی کمپانیهای بزرگ، چندین جفت کفش برای این فیلم ساخته شده است که همگی آنها ساخته «گیلبرت آدرین» (Gilbert Adrian) طراح صحنه و لباس کمپانی مترو گلدین مایر است. یک جفت از این کفشها در سال 1979 به موزه ملی تاریخ آمریکا هدیه شده است و بیشترین سوالات در رابطه با این کفش از مسئولان موزه پرسیده شده که در تاریخ این موزه کاملا استثنایی و بینظیر است. این کفشها در نمایشگاهی به نام 1939 در سال 2012 نیز به نمایش گذاشته شده است.