نمایشگاه کتاب تهران، سی و سومین نمایشگاه کتاب تهران
گرانی، نمایشگاه کتاب را هم خلوت و خالی کرد/صحنه هایی عجیب در سی و سومین نمایشگاه کتاب تهران
صحنه های هرگز دیده نشده در نمایشگاه کتاب تهران توجهات را به خود جلب کرده است.
ایران آرت: یاور یگانه در همشهری نوشت: اگر استقبال از سیوسومین نمایشگاه کتاب تهران را با آخرین دورههای برگزارشده در پیش از کرونا مقایسه کنیم، رأی دادن به سرد بودن تنور نمایشگاه سیوسوم کار سختی نیست.
در 2روز نخست نمایشگاه، یعنی روزهای چهارشنبه و پنجشنبه هفته گذشته، آنچه حتی بیش از قیمت زیاد کتابها جلب توجه میکرد، راهروهای خالی و تعداد نه چندان زیاد بازدیدکنندگان بود. میشد بیدردسر و راحت در راهروها قدم زد و بدون آنکه خبری از ازدحام جمعیت عجول و توده بههم فشرده آدمهای کلافه باشد، جلوی غرفهها پا سست کرد و به تماشا ایستاد.
اگر سال1401 را بهعنوان نخستین سال قرن نو بپذیریم، باید قبول کنیم که نمایشگاه کتاب دیگر شور و شوق و هیجان سالیان دور گذشته را ندارد. عوامل مختلفی، از فشارهای اقتصادی گرفته تا افول شدید میل و نیاز مردم به مطالعه، باعث شده نمایشگاه از سکه بیفتد و این سؤال را پیش بکشد که آیا وقت آن نرسیده که مسئولان به بازنگری در علتها و اهداف برگزاری این رویداد دست بزنند. البته نمیتوان کتمان کرد که نمایشگاه هنوز بارقهای از آن جذابیت روزگار گذشته خود را حفظ کرده و همچنان بهرغم همه مشکلات و دشواریها نمایشگاه کتاب، نمایشگاه کتاب است.
غرفههای خالی
قدیمالایام دیدن یک غرفه خالی در سالن ناشران عمومی که محبوبترین سالن نمایشگاه است، اتفاقی نادر و عجیب بود. استقبال از نمایشگاه چنان بود که معمولا همه غرفهها سر موقع پر از کتاب میشدند و غرفهای خالی نمیماند، اما امسال دیدن غرفههای خالی در نمایشگاه تا اینجا موضوعی عادی است.
این غرفههای خالی به دندانهای افتادهای شبیه هستند که ظاهر نظم نمایشگاه را بههم ریختهاند. اما چرا این غرفهها خالی هستند؟به هر حال این غرفهها به ناشرانی تعلق داشته که از پیش برای حضور در نمایشگاه ثبتنام کردهاند.
علی رمضانی، قائممقام نمایشگاه، در نشست خبری دومین روز نمایشگاه کتاب در اینباره گفت: «از عجایب نشر است که عدهای از ناشران پول میدهند و غرفه را میگیرند، اما حضور پیدا نمیکنند. اما مطابق آییننامه با این ناشران برخورد و امکان حضور از آنها سلب خواهد شد. البته هماکنون (عصر روز ۲۲ اردیبهشتماه) برخی از این غرفههای خالی تکمیل شده و برخی دیگر نیز تعیین تکلیف خواهد شد.»
این غرفههای خالی تنها نشانه بیبرنامهگی در برگزاری یکی از بزرگترین رخدادهای فرهنگی کشور نیست. بیمیلی برخی ناشران به شرکت در نمایشگاه را باید نشانهای کوچک از اتفاقی بزرگتر درنظر گرفت. این اتفاق حتما اتفاقی تلخ و بد نیست. شاید شیوههای فروش آنلاین کتاب جای فروش فیزیکی را گرفته یا شاید صدور بیرویه جواز نشر باعث ازدیاد ناشرانی شده که از توان و قوای کافی مالی یا سازمان اداری لازم برای راهانداختن یک نشر را دارا نیستند و در بزنگاههایی مثل نمایشگاه کتاب متوجه ضعف مالی و ساختاری خود میشوند. هرچه هست، نباید صرفا بهدنبال حل این بیمیلی بود؛ باید علتش را دریافت.
کرونا، گرانی، کتاب
سینماداران میگویند کرونا عادت سینما رفتن را از سر مردم انداخته. حالا ناشران حاضر در نمایشگاه هم میتوانند بگویند همین بلا هم سر آنها آمده. نمایشگاه 2سال تعطیل بود و حالا بعد از 2سال که باز شده، قیمت کتابها تصاعدی بالا رفته، هزینههای یک زندگی حداقلی چندبرابر شده و هنوز ترس از ابتلا به کرونا کاملا از میان نرفته. همه اینها دستبهدست هم داده که عادت نمایشگاه رفتن سست شود، خصوصا که امسال بنهای تخفیف صرفا به خرید از نمایشگاه مجازی تعلق دارد و حتی کسانی که قصد خرید از نمایشگاه را دارند، ترجیح میدهند کتابهای مورد نیازشان را با تخفیف از نمایشگاه مجازی کتاب تهیه کنند. موضوع دیگری که در نمایشگاه امسال جلب توجه میکند، تخفیفهای حداقلی برخی ناشران است.
نمایشگاه کتاب حداقل تا اوایل دهه90 محلی برای خرید کتاب آنهم با تخفیف مناسب برای خریداران بود. اما حالا هزینههای انتشار کتاب به ناشران اجازه چنین بذل و بخششهایی را نمیدهد. هرچند وقتی ناشران در نمایشگاه کتاب بهصورت مستقیم و بدون حضور پخشکننده و کتابفروش محصولشان را میفروشند، میتوانند تخفیف بیشتری به مشتری بدهند، اما هزینههایی مثل ارسال کتاب از انبار نشر به نمایشگاه، دستمزد و هزینه خورد و خوراک نیروهای مستقر در غرفه، هزینه حضور در نمایشگاه و غرفهسازی و حتی چهبسا پرهیز از عادت دادن مخاطب به دریافت تخفیف زیاد باعث میشود که برخی ناشران از دادن تخفیف بیش از 10درصد خودداری کنند.