خانه‌نشینی با اورهان پاموک و بهرام بیضایی
سه پیشنهاد برای لذت بردن در روزهای بهاری
ایران آرت: برای خانه نشستن، بهار فصل خوبی نیست. ولی چیزهایی هست که ما به خاطرش خانه نشین شویم. مثل رسیدن به گلدان ها، گردگیری کتاب ها و کتابخانه، آشپزی، پذیرایی از مهمانان جان، بد هم نیست یک روز عصر دمنوش نعناع تازه و چوب دارچین درست کنیم و با چند عدد مویز و خرمای پیارم به تماشای مجموعه ای که شرکت" نی داوود " از آثار بهروز غریب پور منتشر کرده ، اپرای عروسکی حافظ ، سعدی، لیلی و مجنون بنشینیم. یا مجموعه کانون پرورش فکری از آثار بهرام بیضایی و امیر نادری را ببینیم که هر چند آثار کاملی را ارائه نداده و حتی بعضی فیلم ها زیر نویس و کیفیت مطلوبی ندارد ولی باز هم برای تجدید خاطره بد نیست. اصولا تجربه تماشای فیلم یا تئاتر در منزل و به حالت لمیده روی کاناپه ، همراه با انواع اطعمه و اشربه در روزهای تعطیل یا زمانی که حوصله ای برای سایر کارها نداریم ، به شدت پیشنهاد می شود. امتحان کنید تا ببینید گاهی بساط عیش چطور خودش جور می شود، خاصه اگر دوستی هم از شهر نزدیکی مثل کرج به تو بپیوندد و سازش را هم بیاورد.
یک؛ کتاب فروشی و گالری
از جمله کتاب فروشی هایی که معمولا به آن سر می زنیم، یکی هم کتاب فروشی افرا در خیابان ولیعصر روبه روی پارک ملت است. صاحبان به غایت نازنینی دارد. محمد فرشته نژاد و همسر خوبش فرشته سنگری از آن آدم های اهل دل و با صفا هستند که خوب بلدند مشتری نوازی کنند و کسی را دست خالی بیرون نفرستند. کتاب فروشی هم از آن شغل های شیرین است. تجربه من از این کار به زمانی بر می گردد که مدیر کتاب فروشی افق در خیابان انقلاب بودم. معاشرت با کتاب خوان ها آدم را نسبت به منابع مکتوب به روز نگه می دارد. روزگار ما، برعکس انتقاد خیلی ها، روزگار خوبی است. همین که من می توانم خواننده محبوبم را در سرزمینی دور پیدا کنم ، آلبوم هایش را دانلود کنم و بشنوم یا فیلم های فیلم ساز مورد علاقه ام را بخرم و با او در فضای مجازی گپ بزنم و از حال و هوای خودم برایش بنویسم، امکانی است که امروزه میسر شده و گاه نادیده گرفته می شود. برای ما که در دوره ی دیگری نوجوانی مان را سپری کرده ایم، این یک جایزه بزرگ است. من که هر روز از داشتنش کلی خوشحال می شوم. جایزه های خاص دیگری که می توانید در این روز ها برای خودتان دست و پا کنید اینها هستند: برای تماشای زیبایی ها به گالری شیرین سر بزنید و ببینید رضا هدایت چگونه در جهان رنگی خود حیوانات و پرندگان و آدمیان را در صلحی بهشت گونه به نمایش گذاشته است.
دو؛ موسیقی و کتاب
" رگ خواب" همایون شجریان را وسط رگبارهای بهاری بشنوید. حتی اگر در جای شلوغی مثل مترو باشید. کتاب پیشنهادی ام برای این روز ها " مو قرمز " نوشته اورهان پاموک و ترجمه عین الله قریب است. با این کتاب بود که فهمیدم پاموک چه علاقه ای به شاهنامه دارد و قبل از نویسنده شدن، در سفری که به دعوت دوست ایرانی اش به تهران داشته به کاخ گلستان و بازار هم سر زده و کلی از ایران در کتاب نوشته. هر چند جاهایی از داستان کش دار می شود و حجم کتاب بالاست، اما مطمئنم سرتان را خوب گرم می کند.
سه؛ گل و گیاه
راستی کشف این هفته ام گیاهی است به اسم " کینوا ". نمی دانم شما چقدر آن را می شناسید، اما در مطالعاتی که داشته ام فهمیدم بومی کوه های آند است و هزاران سال جزو غذاهای بومی مردم آن منطقه بوده. ماده غذایی فوق العاده ای است که مزایای زیادی دارد؛ سرشار از پروتئین، فیبر، ویتامین B6، آهن، مس و مواد معدنی است. کاهش کلسترول، تقویت قلب، تنظیم دیابت و پر فشاری خون را هم بلد است. حتی طول عمر را زیاد می کند. برای آن ها که کتاب نخوانده و فیلم ندیده و سفر نرفته و آرزوهای برآورده نشده زیاد دارند خوردن کینوا را پیشنهاد می کنم.
