احمدرضا احمدی: فروغ موهایش را میچید و گریه میکرد/ شاملو از سهراب خوشش نمیآمد
احمدرضا احمدی شاعر شمعدانیها میگوید: یکی از آرزوهایم این است که قبل از مرگم شعرهای فروغ فرخزاد را بخوانم.
ایران آرت: احمدرضا احمدی متعلق به نسلی است که در آن گرمی صدا و حس و حال شعرخوانی شاعر هم تقریبا به اندازه شعرهایش اهمیت داشت؛ نسل فروغ، شاملو، اخوان ثالث، سپانلو، منزوی و...
به گزارش ایرانآرت، این شاعر درباره تجربه دکلمههای خود میگوید: در آلمان دوره دیدم. من کشف هوشنگ کامکار بودم. میخواست "در گلستانه" را در بیاورد. رفته بود پیش شاملو. شاملو از سپهری خوشش نمیآمد. بنا بود شجریان بخواند و نخواند. من را انتخاب کرد و شهرام ناظری. کار من از آنجا شروع شد.
احمدرضا احمدی در گفتوگو با هفتهنامه چلچراغ بیان میکند: بهترین چیزی که خواندم، حافظ است. ژست هم نگرفتم. در همین اتاق ضبط کردم. بهشان گفتم اگر غلط خواندم بگویید. به من هم نگویید استاد. میگفتند مثلا این بخش را تکرار کن، تکرار میکردم. خیلی خوب درآمد. خودم میخواستم غزل "یاری اند کسی نمیبینم یاران چه شد" را بخوانم که نشد.
شاعر شمعدانیها تاکید میکند: در بین شاعران تنها کسانی که خوب میخواندند، من و شاملو بودیم. آتشی و م.آزاد را هم ضبط کردیم. افتضاح بود. اخوان هم همینطور.
احمدرضا احمدی میگوید: یکی از آرزوهایم این است که قبل از مرگم شعرهای فروغ فرخزاد را بخوانم که باید تهیهکننده پیدا کنم. شعر فروغ آنکه میگوید تمام روز در آینه گریه میکردم، واقعی است. حالش که بد میشده، موهایش را میچیده و تمام مدت گریه میکرده. آرزویم این است که صدایم روی شعرهای فروغ بنشیند.