مدال طلای ملکه انگلیس به کدام نویسنده رسید؟
دیوید کنستانتین برنده مدال طلای ملکه انگلیس شد که هر ساله به انتخاب ملکالشعرای انگلیس برگزیده میشود.
ایران آرت: دیوید آرمیتاژ، ملکالشعرای کنونی انگلیس دیوید کنستانتین، دیگر شاعر انگلیسی را برای عنوان طلای دربار انگلیس معرفی کرد. برای انتخاب شاعر سال طبق قوانین «انسانی بودن» اشعار مورد توجه قرار دارد و ملکالشعرای انگلیس معتقد است کنستانتین مسلک انسانی زندگی در دنیا را مورد توجه قرار میدهد.
کنستانتین پنجاه و یکمین برنده این جایزه شعر است که از سال 1933 شروع به کار کرد و نام شاعرانی چون تد هیوز، فیلیپ لارکین، و دبلیو اچ آدن هم در میان برندگان پیشین به چشم میخورد.
کنستانتین، شاعر، رماننویس، و مترجم اولین مجموعه شعرش تحت عنوان «نوری برای نابودی سایه» را در سال 1980 منتشر کرد و آخرین مجموعه اشعارش تحت عنوان «داراییها» در ماه اکتبر وارد بازار کتاب شد.
علاوه بر این اغلب از کنستانتین به عنوان شاعری «انسانی» یاد میشود؛ مفهومی که به زعم آرمیتاژ توجه ویژهای به آن دارد و بخش انسانی همه ما را پررنگ میکند. خود آرمیتاژ در سال 2018 این جایزه را دریافت کرد و امسال به عنوان ملکالشعرای کشور انگلیس ریاست کیمته انتخاب برنده را نیز به عهده داشت.
به گزارش ایبنا کنستانتین در واکنش به این خبر اعلام کرد بسیار تحت تأثیر قرار گرفته است: «در طول چند روز گذشته به افراد در قید حیات و از دنیا رفتهای فکر میکردم که در طول این سالها در کنار من بودند. همین موضوع سبب میشود برای گرفتن این جایزه بیشتر قدردان باشم. نوع شعری که من مینویسم و از شانزده سالگی نوشتهام کاملاً وابسته به مردم است؛ حضور مردمی که سوژه شعرم بودند در اطراف من بسیار تأثیرگذار بود، آدمهایی که تشویقم میکردند، دوستشان داشتم یا دوستم داشتند. حالا این چیزها را میفهمم، چطور در طول مسیر به من یاری رساندند، آدمهایی که به صورت ناخودآگاه تلاش میکردم شبیه آنها شوم و الگوی زندگی من هستند.»
کنستانتین در ادامه به مادربزرگش اشاره کرد که شوهرش به قتل رسیده بود: «تا پایان عمرش نمیتوانست در موردش صحبت کند و در پایان عمر تصمیم گرفت درباره این موضوع با من صحبت کرد و ناگهان احساس کردم مسئولیتی بزرگ دارم.» و سپس درباره پدربزرگش در شعر «خاطره 8571: سرباز گلیو» در اولین مجموعه شعرش نوشت.
کنستانتین از اینکه آثارش را «انسانی» نامیدند تحت تأثیر قرار گرفته است: «مردم فکر میکنند شعر را درک نمیکنند و به سوی آن نمیروند اما موضوع شعر انسانیت است. آنچه هستیم و ارتباط ما با دنیای اطراف که این روزها پر از فاجعه و غم شده است.
در زمان فعلی اتفاقات بد زیادی در حال رخ دادن است. فکر نمیکنم شعر بتواند این مشکل را حل کند. سیاست انسانی درست میتواند این موضوع را حل کند اما شعر به آدمها یادآوری میکند که اگر برای این موضوع اقدامی نکنیم چه خطراتی را متحمل شدهایم و برای این موضوع باید چکار کنیم. بزرگداشت چیزهایی که مورد تهدید قرار گرفتهاند، چیزهایی که بدون آنها زندگی ارزشی ندارد.»