یکی از بهترین رمانهای تاریخ که نویسندهاش آن را دوست ندارد
جان اشتاینبک نویسنده مشهور آمریکایی این رمان را برای اولین بار در سال 1938 منتشر کرد ولی در همان سال نیز گفته بود که این کتاب چندان کیفیت ندارد و باید آن را بهتر مینوشت.
ایران آرت: "خوشههای خشم" یکی از رمانهایی است که در بین چهل داستان کلاسیک قرن بیستم قرار گرفته است ولی نویسندهاش در سالهای ابتدایی انتشار این کتاب بارها در اظهارنظرهای مختلف درباره کیفیت این کتاب اظهار تردید کرده بود.
به گزارش ایبنا، جان اشتاینبک نویسنده مشهور آمریکایی این رمان را برای اولین بار در سال 1938 منتشر کرد ولی در همان سال نیز گفته بود که این کتاب چندان کیفیت ندارد و باید آن را بهتر مینوشت. اشتاینبک به خاطر نگارش این رمان یک سال بعد جایزه معتبر پولیتزر را کسب کرد. مجله تایم نیز این رمان را در فهرست صد رمان برتر انگلیسی زبان از سال ۱۹۲۳ تا سال ۲۰۰۵ جای داده است.
بعد از این اظهارنظر نویسنده، منتقدان و مردم عادی نظر نویسنده را قبول نکردند چون هر کسی با خواندن داستان اشتاینبک با نظر ویراستار انتشارات پنگوئن و همچنین هیئت داوران پولیتزر موافقت کردند. این رمان یک کتاب معمولی نیست. بلکه داستانی برای تمام انسانهایی است که دارای وجدان اجتماعی بیدار هستند.
هرچند عقاید افراطی مذهبی اشتاینبک و شاید لهجه اوکلاهامایی او ممکن است خواننده را آزار دهد ولی اطلاع از ماجرای غمانگیز درباره یک خانواده اهل ایالت اوکلاهاما چنین نقصهایی را در حاشیه قرار میدهد.
اشتاینبک در جایی نوشته است که کاش خوشههای خشم را بهتر مینوشتم ولی هر کسی با خواندن این رمان به خوبی بیعدالتی توصیف شده در سفر طولانی یک خانواده تنگدست آمریکایی را محکوم میکند. در داستان خانواده تام جود به امید یک زندگی بهتر ایالت اوکلاهاما را به مقصد کالیفرنیا ترک میکنند ولی اوضاع طبق خواسته آنها پیش نمیرود. اتفاقات این رمان در دهه۱۹۳۰ میلادی و در سالهای پس از بحران اقتصادی بزرگ آمریکا روی میدهد.
کتاب خوشههای خشم به قدری عمیق است که انتقال اثراتی که بر جای میگذارد معمولاً غیرممکن است. داستان مهاجرت امروزی، از خیل کوچ آمریکا است چرا که جمعیت زیادی از کشاورزان مستاصل که زمینی ندارند به زمینهای حاصلخیز کالیفرنیا دل بستهاند.
در اینجا خشم وجود دارد، اما شور و شوق عمیقی از مردی وجود دارد که با ذهن و قلب خود از دانستههای خود از مردم صحبت میکند؛ بنابراین خواننده کتاب خوشههای خشم احساس میکند که آنها باید فکر، احساس و صحبت و زندگی کنند. یک تصویر مبهم و لحظه ای از تاریخ است که در حال به وجود آمدن میباشد.
در اینجا داستانی شخصی از ماجرای شخصی یک خانواده آمریکایی وجود دارد ولی عمیقتر که به داستان نگاه کنیم متوجه غیرشخصی بودن داستان خواهیم شد. همه مشکلات محیط زیست و آلودگی هوا مسائلی هستند که به دنیای امروز ارتباط دارند ولی همه این مشکلات شبیهشان در داستان اشتاینبک و دغدغههایش در رابطه با عدالت اجتماعی وجود دارند. زندگی مردم دنیای امروز بسیار به زندگی خانواده جود شبیه است. استعداد اشتاینبک این است که ماجرا و داستان خانواده جود را برای مخاطب امروزی تعریف کرده است. اشتاینبک خودش نیز در خاطراتش نوشته است: این مردمی که در رمان هستند، به شدت زنده هستند و در تمام زمانها احساس میشوند. ما باید اینها را بشناسیم و نگاه و طبیعت آنها را در زندگی خود ببینیم.