ستایش آیدین آغداشلو از برنده نوبل / "نام من سرخ" کتاب بالینی من شد
با نام اورهان پاموک سالها پیش آشنا شدم: با شگفتی و تحسین و احترام؛ و وقتی دیدم نویسنده بزرگی از این سو متولد شده است و حرف زیاد و تازهای برای گفتن دارد...
ایران آرت: از ابتدای نمایشگاه کتاب خبر حضور اورهان پاموک، برنده جایزه نوبل ادبیات، در ایران به مناسبت نمایشگاه بینالمللی تهران سر و صدای بسیاری به پا کرد. در رسانهها و فضای مجازی اخبار مرتبط با او همچنین ساعت برنامههایش دست به دست میشد. حتی چهارشنبه صبح نشست خبری او در مجموعه فرهنگی کاخ نیاوران برگزار شد اما به یکباره تمام برنامههایی که در ایران برای او تدارک دیده شده بود لغو شد.
به گزارش ابتکار، "شب اورهان پاموک" یکی از مهمترین برنامههای پاموک قرار بود با حضور سخنران شناخته شده برگزار شود که متاسفانه چنین نشد، آیدین آغداشلو، نقاش، نویسنده و منتقد یکی از این سخنرانان بود.
متن کتبی سخنرانی او که هرگز انجام نشد چنین است:
با نام اورهان پاموک سالها پیش آشنا شدم: با شگفتی و تحسین و احترام؛ و وقتی دیدم نویسنده بزرگی از این سو متولد شده است و حرف زیاد و تازهای برای گفتن دارد. شاید هم در این تحسین و احترام، همذاتپنداری با نویسندهای که نقاشی را دوست دارد بیدخالتی نبوده است: مهر نقاشی به نقاشی. مهر آدمی به نویسنده کارآمدی که نگارگریهای قدیمی را تماشا و ستایش میکند. انگار که در دو دوردست و در یک لحظه لذتی برابر تقسیم میشود. تا این که کتاب «نام من سرخ» را در یک کتابفروشی در تورنتو پیدا کردم. با روی جلدی که نشان از نقاش نگارگری میداد که قرنها پیش از ما میزیست ... و هنوز هم داشت میزیست! «نام من سرخ» پیوندی شد میان من و او ... میان من و روایتِ او از جهانی در معرض فراموشی که ترکیب شده بود از انسان و حیوان و منظر ... و تعریف میشد از قول و روایت عناصری که در کنار هم کلّ پیوستهای را تکمیل میکردند؛ همانطور که در نگارگریهای چهارصد سال پیش، چشمانداز به یمن این تجمع بود که ملموس میشد.
«نام من سرخ» مدتی کتاب بالینی من شد. لایهلایه بودنش، ارتباط و برخورد آدمها – مانند اصابت ظاهراً تصادفی گویهای بازی بیلیارد، آمد و شد میان خیال و واقعیت، میان حقیقت و وَهم، لذتی بسیار به همراه داشت. چه درخشان و درست بود این همآوایی میان در و دیوار و سنگفرش کوچه و جهان ظریف و لطیف و رمزآلود نگارگریها و کار پیچیده نگارگری که کارش نهتنها اجرای فنی یک صنعت و هنر شریف، که مدخلی بود برای ورود به عالمی خیالانگیز و سختوصول – و چه با دقت و دانایی، دقایق اجرایی این هنر سپریشده توصیف میشد.
اورهان پاموک را میستایم و میدانم که کارش ابعاد متعدد و فراوانی دارد: همانقدر ریشه در این سوی جهان که در ساختار قصهنویسی پیشتاز سی سال گذشته جهان غرب ... و همین نکته است که جایگاهش را برایم جذاب و خاص میکند و برای منی که همهی عمر در آرزو و جستجوی هنرمند و متفکر دوجهانه بودهام، اورهان پاموک را به صورت توفیق و مثالی شایسته درمیآورد و در میان این خیل انبوه، تصویر او را دلخواهتر و واضحتر و دوستداشتنیتر مییابم و آسوده میشوم.