حسین علیزاده: صابر ابر را فریدون صدا میزدیم!/ او در نهایت اعدام میشود
هروقت اسم مرتضی احمدی را میشنوم از شوق گریهام میگیرد و هیچ وقت فکر نمیکنم که جایش خالی است چون همیشه حضور دارد.
ایرانآرت: نشست خبری آلبوم غمنومه فریدون با نویسندگی و کارگردانی پیمان قدیمی و هماهنگسازی حسین علیزاده عصر شنبه ۳۱ تیر در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد.
در این نشست که حسین علیزاده، پیمان قدیمی، حبیب رضایی و صابر ابر حضور داشتند، علیزاده با اشاره به همکاری خود با این پروژه صوتی گفت: پیمان قدیمی ۴ سال پیش به من مراجعه کرد و گفت میخواهد تعدادی از آموزههای من برای انتشار این آلبوم استفاده کند اما من وقتی متن غمنومه فریدون را دیدیم به او پیشنهاد دادم که به جای موسیقی انتخابی برای این کار موسیقی بسازم.
علیزاده با بیان اینکه این پروژه استعداد تئاتر و انیمیشن دارد و در مراحل روی این موارد کار خواهد شد، گفت: غمنومه فریدون باعث شد یک خانواده هنری تشکیل شود در واقع این پروژه وجه اشتراک همه ما شد حتی امروز که در مراسم رونمایی همدیگر را میدیدیم با دیالوگهای غمنومه با همدیگر حرف میزدیم. به طوری که صابر ابر را فریدون صدا میزدیم. این چند سال همکاری روی این پروژه باعث شد که رابطه جالبی بین ما پیش بیاید.
علیزاده یادآور شد: در ایران میگویند کار گروهی کردن سخت است و همه خواه ناخواه فکر میکنند که تا آخر کار نمیشود به صورت گروهی ادامه داد یا حساسیت دارند که باید در ابتدا قرارداد خسته شود اما در غمنومه فریدون احتیاجی به این کارها نبود وقتی متن را خواندیم حس میکردیم متنی که اجدادمان با آن زندگی کردند. این حس ما را با هم مشارکت کرد و برای این پروژه طبق قراردادی بجز احساس و عاطفه دور هم جمع نشدیم. و به دلیل پیوند و دوستی خوبی که بین ما ایجاد شد اولین شنوندههای این اثر خودمان بودیم. چون خاطرات خود را با این اثر رقم میزنیم.
این آهنگساز و موسیقی ساز در پاسخ به سوال خبرنگار ایلنا، در رابطه با شباهت این اثر با شرح قصه بیژن مفید گفت: من در فیلم مستندی که درباره این اثر شاهکار و جاودانه و همچنین خالق آن بیژن مفید ساخته شده بود حرف زدهام و میخواهم همان جملات را امروز تکرار کنم. وقتی اتفاق خوبی به خصوص در تئاتر و موسیقی رخ میدهد دیگر تکرار نمیشود و شاهد یک انقطاع تاریخی در این زمینه هستیم. وقتی اثر خوبی تولید میشود آن اثر با همان هنرمند تمام میشود.
علیزاده ادامه داد: حیف بود که شرح قصه و ادبیات عامیانه و بیان مسایل اجتماعی با زبان عامیانه در شرح قصه وجود داشت به فراموشی سپرده شود. معتقدم برنامه فریدون تقلیدی نیست بلکه ادامه روند و به روز شدن آن از نظر موسیقی و متن است.
علیزاده همچنین در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به تاخیری که در اجرای نمایشی این اثر پیش آمد، گفت: قرار بود نمایش غمنومه فریدون هم زمان با انتشار آلبوم شنیداری آن باشد اما علت تاخیر شاید به دلیل وسواس همه گروه بود که به تصمیمگیری در مورد نحوه اجرای موسیقی در شکل تئاتر این اثر بود. معتقدم اجرای زنده موسیقی در شکل تئاتر این پروژه جذابتر است اما اشکالات فنی و ترافیک سالن مورد نظر باعث شد که آلبوم شنیداری غمنومه فریدون را زودتر منتشر کنیم تا بتوانیم به زودی نمایش آن را نیز روی صحنه ببریم.
علیزاده همچنین درباره با موسیقی این آلبوم و ساز بندیهای آن گفت: این پروژه به صورت خودکار به ما دیکته میکرد که باید به چه صورت باشد با توجه به کمرنگ شدن فرهنگ خودی و هیجانهای نسل جوان برای اداره کارها و تاثیر فرهنگ غربی فکر کردیم باید کاری بکنیم که صحنههای زندگی خودمان به عنوان مردم ایران داخل صحنه برود.
این آهنگ ساز و موسیقیدان با اشاره به اینکه وقتی موسیقی این آلبوم را گوش میدهیم ممکن است فکر کنیم در آن تعزیه به چشم میخورد، گفت: صحنههایی از کار حالت موسیقی تعزیه و یا زورخانهای را به ما دیکته میکرد. در این اثر هیچ چیزی غیر خودی نبود معتقدم حتی مخاطبان اگر غمنومه فریدون را گوش کنند میتوانند دستگاههای موسیقی ایرانی را یاد بگیرند به دلیل اینکه دستگاههای موسیقی به کار رفته در این اثر بسیار متنوع است.
علیزاده با بیان اینکه کلمات فارسی و جملات مخابرهای در این اثر شنیداری به گویش مردم نزدیک است، ادامه داد: موسیقی کار هم از این فرهنگ میآید و در آن از سازهای ایرانی استفاده شده است.
علیزاده در پاسخ به سوال خبرنگاری که او را فریدون موسیقی ایران خطاب کرده بود، با لحن طنزآمیز گفت: خدا نکند من فریدون باشم چون فریدون در نهایت اعدام میشود!
او همچنین با اشاره به حضور مرتضی احمدی در این اثر گفت: هروقت اسم مرتضی احمدی را میشنوم از شوق گریهام میگیرد و هیچ وقت فکر نمیکنم که جایش خالی است چون همیشه حضور دارد.
این آهنگساز با اشاره به موسیقی محاورهای قبلا سابقه یادی بود که اشعار کلاسیک با موسیقی کار شود اما اغلب با موسیقی بوده که در خور این ادبیات کلاسیک نبوده است، خاطرنشان کرد: بعضی سریالها میبینید که به زور میخواهند لحنشان را ادبی کنند اما تماشاگر هیچ رابطهای با آن برقرار نمیکنند در واقع هر چه سعی میکند زبان ادبیات فاخر را بیشتر استفاده کنند از مردم دورتر میشوند.
او ادامه داد: زبان محاوره و متداول مرددم به اندازه کافی زیبایی دارد و مثلها و ضربالمثل در این باره ارتباط نزدیکی با آدمها دارد در واقع مردم با ادبیات کلاسیک با یکدیگر صحبت نمیکنند مگر اینکه کسی بخواهد در ابراز احساساتش با دیگری با یک اثری مثل حافظ صحبت کند. در غمنومه فریدون موسیقی کاملا جدی است و در کنار زبان محاورهای متن نتیجه خوبی داده است.
علیزاده با بیان اینکه در موسیقی پاپ استفاده از اشعار کلاسیک را زیاد دیدهایم اما این موسیقی ماندگار نشده است اشارهای به اپراهای عروسکی از اشعار مولانا، خیام ساخته میشود، گفت: این اشعار موسیقی زیبا و خوبی دارند اما وقتی اشعار به طور مثال خیام در هیبت یک عروسک خوانده میشود بدلیل محدودیتهای حرکتی که دارد مردم با آن ارتباط برقرار نمیکنند.
علیزاده ادامه داد: معتقدم ترانه سراییان ما میتوانند شعر و ترانهای بگویند که به درد موسیقی فاخر بخورد اما زبانش محاوره باشد.
او همچنین با اشاره به حضور سه خواننده تک خوان در این اثر شنیداری گفت: پوریا اخواص، علیرضا برنجیان و داریوش کاظمی سه خواننده غمنومه فریدون هستند در ترکیب خوانندههای این اثر تلاش کردم تنها از تهران انتخاب نکنم به طور مثال علیرضا برنجیان اهل کرمانشاه و داریوش کاظمی اهل گرگان است.
علیزاده همچنین با اشاره به اینکه روایتها در غمنومه فریدون کمی تغییر داده است، گفت: حس میکردم سایه غم این کار زیاد شده است در نتیجه از خانم ژاله علو دعوت به کار شد و شعرهای راوی دیگر را هم کمی رنگینتر کردم.
آهنگساز غمنومه فریدون در ادامه با اشاره به اینکه به دلیل ویژگیهای متن احتیاج به تک خوان زن نداشتیم، گفت: انگار در ذهن ما همه چیز طوری متولد میشود که مجاز باشد اما از حضور خوانندگان زن در آوازهای جمعی استفاده کردیم.
پیمان قدیمی نویسنده و کارگردان غمنومه فریدون نیز در رابطه با این اثر گفت: در این حین حرکتم به سمت ادبیات کوچه و نوشتن این قصه بازگشت به اتفاقی شفاهی بود که در دهه ۳۰ در ادبیات ایران رخ داده و بعد فراموش شده بود. مهمترین این اتفاقها در تلاش احمد شاملو و ادبیات کوچه و نگارشهای از این دست مانند قصه پریا، به علی گفت مادرش... و همچنین ضبط مثلهای صادق هدایت بود.
قدیمی ادامه داد: فکر میکردم باید به این ادبیات بازگشت و در این راستا شرح قصه را هم مطالعه کردم اما غمنومه فریدون یک بازگشت به ادبیات محاورهای است.
این نویسنده و کارگردان خاطرنشان کرد: بلایی که بسر ادبیات فارسی در حوزه محاوره آمده است نوع تدریس ادبیات در نظام آموزشی کشور است. در این راستا نظام اموزشی به سمت ادبیات سخت رفته و یا از ان طرف به شدت محاورهای شده است و توازنی به این دو برقرار نیست. به طوری که عدهای فکر میکنند باید شعر حافظ را هم ترجمه کنند در حالی که زبان فارسی دارد. غمنومه فریدون یک آشنایی زدایی از این گونه ادبیات ا ست.
او همچنین در رابطه با بخش نمایشی این اثر گفت: بخش نمایشی غمنومه فریدون در سکوت خبری پیشرفت کرده و ادامه یافته و شاهد اتفاقات ویژهای در آن خواهید بود که حتما اطلاع رسانی خواهد شد.
قدیمی همچنین در پاسخ به سوالی مبنی بر تداوم این جریان آن را وابسته به ذوق و سلیقه کسان دیگری دانست که در این حوزه ورود میکنند و گفت: غمنومه حاصل پژوهش من در ادبیات و یک پروسه و زیست جریان چهارساله بود اگر باز هم این جریان بر من و جامعهام بگذرد آنرا دوباره تکرار خواهم کرد.
حبیب رضایی نقشخوان و تهیهکننده غمنومه فریدون نیز در این نشست با بیان اینکه اثر شنیداری غمنومه فریدون به تنهایی و جدا از اتفاق نمایشیاش جایگاه خاص خود را دارد، گفت: غمنومه فریدون وقتی با حضور پیمان قدیمی و نیما دهقانی کلید خورد مانند تکه زمینی با یک اطاقک بود اما وقتی حسین علیزاده در آن حضور پیدا کرد تبدیل به اتوبان شش باند شد و ناگهان جلو پیدا کرد و برای خودما هم شگفت انگیز و جذاب شد.
نیما دهقانی کارگردان نمایشی این پروژه نیز با بیان اینکه غمنومه فریدون سبک خودش را دارد و قائم به ذات است، گفت: این اثر نه یک اپرا تئاتر است و نه یک نمایش رادیویی بلکه تجربهای برای اولین بار آن را اجرا کردیم و در آن از تکنیکها تئاتری استفاده کردیم.
او خاطرنشان کرد: غمنومه فریدون یک شعر بود و زیبایی و جذابیتش به شعر بودنش سعی کردیم این پروژه را به صورت تئاتری تمرین کنیم و به دست آقای علیزاده بسپاریم که بر روی آن رنگ بپاشد.
صابر ابر نقش خوان فریدون در این پروژه نیز گفت: جمع شدن گروهی برای بخش نمایشی این پروژه برای من تجربهای تکرار نشدنی بود به نظر من ویژگی این متن به دلیل تاثیرش و حال خوبی که دارد.
این بازیگر تئاتر و سینما ادامه داد: امروز جای خالی افرادی حس میشود میخواهم از مرتضی احمدی یادی کنم که سهم بزرگی در این پروژه داشت و انرژیاش همیشه کنار ما خواهد بود.
ابر ادامه داد: در این پروژه همه زحمت میکشیدند تاشان مخاطب حفظ شود آنچه در ایران مهم است این است که باید سلیقه مخاطب تغییر کند و هر کس هرچه میتواند باید در این زمینه انجام دهد. اگر حسین علیزاده سخت و با وسواس کار میکند برای این است که میخواهد گوشها خوش سلیقه بار بیایند.
بخش نمایشی هم سعی کرده تا سهم خود را در ایجاد این خوش سلیقگی ایفاکند.