جیم جارموش از تحقیر گدار میگوید
جیم جارموش فیلم «تحقیر» ساخته ژان لوک گدار را که سال ١٩٦٣ روی پرده رفت، انتخاب کرده است.
ایران آرت: سالهاست برنامه نمایش فیلم در فضای باز در تقویم تابستانی شهر نیویورک جای گرفته است. در یکی از برنامههای این مجموعه به نام «تماشای فیلم روی سبزهها» که به همت خدمات فرهنگی سفارت فرانسه صورت گرفته است، ١٠ فیلمساز و بازیگر، برگزارکنندگان مهمان هستند. به گزارش نیویورکتایمز؛ هر کدام از آنها، از واندا سایکس بازیگر و کمدین امریکایی تا وس اندرسن کارگردان امریکایی، یک فیلم فرانسوی برای نمایش در پارک شهر نیویورک انتخاب کردهاند.
جیم جارموش، فیلمساز اهل نیویورک نیز یکی از افراد این گروه است. جارموش که با فیلم «عجیبتر از بهشت» در سال ١٩٨٤ به شهرت رسید، فیلم «تحقیر» ساخته ژان لوک گدار را که سال ١٩٦٣ روی پرده رفت، انتخاب کرده است. داستان این درام با بازی بریژیت باردو درباره ساخت اقتباس سینمایی از «اودیسه» است.
مکادو مورفی، خبرنگار روزنامه نیویورک تایمز در مصاحبهای تلفنی با جارموش درباره انتخابش و عواملی که نمایش فیلم در فضای باز را بهتر میکند، صحبت کرده است. گزیدهای از این مصاحبه را که در روزنامه اعتماد منتشر شده، میخوانید:
چرا فیلم «تحقیر» را برای نمایش در این مجموعه انتخاب کردید؟
دلایل بسیاری برای انتخاب این فیلم داشتم. یکی از آنها این بود که نماهای بیرونی زیبایی از کاپری در این فیلم به نمایش گذاشته میشود که من فکر میکنم حال و هوای بیرون رفتن خوبی را برای فرد پیش میآورد، شاید فیلمی با نماهای داخلی و بسته از برسون برای نمایش در این مجموعه مناسب نباشد. از اینکه فیلم رنگی و سینما اسکوپ است و داستان فیلم هم طی روزهای تابستان روی میدهد، همچنین از ژانر فیلم که درباره فیلمسازی است، خوشم آمد.
به عنوان فیلمساز از کدام ویژگی گدار خوشتان میآید؟
او همواره مبدع بود و از ابتدای آغاز حرفهاش جسارت به خرج میداد. از فیلم «از نفس افتاده» که از جامپ کات استفاده کرد تا «تحقیر» که موقعیت ساخت فیلم را با محتوای فیلم یکی کرد.
فیلمسازی شما تحت تاثیر گدار قرار گرفته است؟
مطمئنا. «از نفس افتاده» از لحاظ فرم برایم الهامبخش بود. در این فیلم او بودجه کافی برای فیلمبرداری با صدا نداشت. تمام فیلم بعدا دوبله شد، در نتیجه او به خیابان رفته و سبک فیلمسازی گوریل (نوعی از فیلمسازی که فیلمسازان مستقل آن را پیش میگیرند چرا که بودجه کافی برای پرداخت هزینهها ندارند) را شروع کرده بود. من هم همینطوری حرفهام را شروع کردم. او از جامپ کات استفاده کرد تا به توانایی او در تدوین آنچه فیلمبرداری کرده بود، کمک کند. وقتی فیلم «عجیبتر از بهشت» را ساختم کاری برعکس او انجام دادم. تجهیزات کمی برای فیلمبرداری داشتم و متوجه شدم اگر هر صحنه را فقط با یک برداشت بگیرم، میتوانم با تجهیزاتی که دارم فیلم بلندی بسازم. بخشی از این فکر از نوآوری گدار میآید که اجازه داد فرم تحت تاثیر محدودیتهایی که در فیلمبرداری جلوی رویتان است، قرار بگیرد.
درباره بهترین تجربه تماشای فیلم در فضای باز خاطرهای بگویید.
یادم میآید فیلمهای کلاسیک هیچکاک را در برنامه نمایش فیلم در فضای باز لوکارنو (سوییس) میدیدم. فیلم «شمال از شمالغربی» و «سرگیجه» را دیدم. من طرفدار پروپاقرص هیچکاک نیستم اما این فیلمها از لحاظ بصری بینظیر هستند.
اگر قرار باشد یکی از فیلمهای خودتان را برای نمایش در فضای باز انتخاب کنید، کدام را معرفی میکنید؟
فیلم «گلهای پرپر» را انتخاب میکنم چرا که بازیگران دوستداشتنیای دارد که بیل مری در راس آنها قرار میگیرد. داستانی سبک دارد که در تابستان روی میدهد و سرگرمکننده است. وقتی در فضای باز فیلمی را تماشا میکنند عوامل زیادی حواست را پرت میکنند که میتواند جالب هم باشد، اما بهتر است فیلمی را ببینی که لازم نباشد در جزییات ریز آن دقیق شوی.