آرژانتین 1985| هالیوود
وقتی حقیقت برنده میدان است/ نگاهی به فیلم آرژانتین ۱۹۸۵
آرژانتین ۱۹۸۵ نه تنها در سینمای آرژانتین که در سینمای جهان اثری قابل توجه و تماشایی است هم برای علاقه مندان به تاریخ و سیاست و هم برای مخاطبان هر گوشه جهان که قطعا خاطراتی مشابه آنچه اتفاق میافتد را در تاریخ سرزمین خود تجربه کردهاند.
ایران آرت: نوید جعفری: درام های سیاسی و بر اساس وقایع تاریخی همیشه مخاطبان مورد نظر خود را داشته اند اما جزو آثار پر بیننده و مورد قبول اکثریت عامه نبوده اند.
از ساخته های گوستا گاوراس «زد» و «حکومت نظامی» تا آرژانتین، ۱۹۸۵ به کارگردانی سانتیاگو میتره تولید ۲۰۲۲ همه این آثار و آثار مشابه اگر چه روایتی داستانی را دنبال می کنند اما همانند مستند های سیاسی دربرگیرنده اطلاعاتی مختلف از زمان واقعه و رویدادی هستن که مسلما برای تاریخ و مردم آن اقلیم همواره مورد توجه و دردناک و ماندگار است.
آرژانتین ۱۹۸۵ تریلری سیاسی بر داستان دادستانهای آرژانتینی خولیو استراسرا و لوئیس مورنو اوکامپو متمرکز است که در سال ۱۹۸۵ مسئول تحقیق و تعقیب مسئولان دیکتاتوری خونین نظامی در کشور خود بودند.
در سال ۱۹۷۳، پس از بازگشت پرون به ریاست جمهوری طی یکسال از تصدی قدرت در گذشت. همسر سوم وی ایزابل، معاون ریاست جمهوری، جانشین وی شد، اما کودتای نظامی ۲۴ مارس، ۱۹۷۶ او را از کار برکنار کرد.
نیروهای مسلح قدرت را از طریق یک دیکتاتوری نظامی تا سال ۱۹۸۳ به دست گرفتند. دولت نظامی مخالفین و گروههای تروریستی چپگرا را با استفاده از اقدامات خشونت بار غیرقانونی («جنگ کثیف») سرکوب نمود؛ یعنی هزاران نفر از مخالفین «با توسل به زور ناپدید شدند| مفقود شدند»، در حالی که سازمانهای SIDE با DINA و دیگر سازمانهای اطلاعاتی آمریکای جنوبی، و با سازمان سیا در عملیات کرکس همکاری می کردند.
فیلم با توضیحاتی کوتاه از ماوقع آغاز می شود و در ادامه با همراهی با شخصیت هاست که ماجرا و رویداد اصلی ادامه پیدا می کند.
روایتی تکان دهنده از تمام اتفاقات تلخی که مردم آرژانتین در سایه دولت دیکتاتوری و نظامی با آن روبرو بودند و بسیاری از خانواده ها هرگز نفهمیدند عزیزانشان مرده اند یا زنده در جایی رها شده اند.
آرژانتین ۱۹۸۵ اگر چه دست به نوآوری و ارائه فرمی تازه در روایت نمی کند اما به خوبی در مدت زمان دو ساعت و ۱۹ دقیقه مخاطب را با داستان بازماندگان جنایتی که توسط سران نظامی در دوران دیکتاتوری انجام شده همراه می کند و به نوعی مخاطب و قهرمان را در موضعی مشابه از بی اطلاعی از آنچه گذشته قرار می دهد تا توامان به با پیش برد جلسات دادگاه در جریان گذشته اتفاقات قرار بگیرند و تلخی و رنجی را که بازماندگان مطرح می کنند را همزمان درک و تاثیر پذیری آن را بیشتر بر مخاطب عرضه کنند.
کارگردانی هوشمندانه فیلم از این منظر قابل بررسی و توجه است که توانسته از دل یک روایت واقعی چیزی فرای حقیقت را نمایان کند، تقابل میان دادستان و وکیل مدافع که در سایر آثار سینمایی جدایی میان احقاق حق متهم است در این فیلم برعکس می شود و تقابلی است میان حقیقت و رد واقعیت توسط تیم وکلای متهمان نظامی.
آنچه که نویسنده و کارگردان در خصوص آرژانتین ۱۹۸۵ به خوبی دریافته و بر محور آن حرکت کرده موضوع حقیقت است، اینکه حقیقت عریان می تواند چگونه روان هر انسانی با هر دیدگاه و ایدئولوژی را تحت تاثیر قرار دهد تا جایی که همه اعتقادات گذشته اش را تغییر دهد و به سمت حقیقت حرکت کند.
این ارجاع را در فیلم نسبت به مادر دستیار دادستان میبینیم که اگر چه از مدافعان و آشنایان طبقه نظامی است و از حضور پسرش در مقام مدعی العموم دلخور و دلگیر است و حضور و فعالیت پسرش را مقابله با خواست خانوادگی می داند در مسیر دادگاه با روبرو شدن با حقیقت تغییر می کند.
نکته جالب اینکه در بخشی از فیلم دادستان خطاب به معاون جوانش می گوید معیار ما تغییر ذهنیت مادر تو نیست که اگر بود کاری محال بود.
اما مادر پس از شنیدن اعترافات مادری که مورد ظلم و شکنجه قرار گرفته است به پسرش زنگ می زند و از کار فرزندش تقدیر می کند.
آرژانتین ۱۹۸۵ با استفاده و ارجاع نسبت به حقیقت توانسته از نهان و فطرت آدمی هم در بخش روایت و هم در مواجهه با مخاطب بهره مند شود چرا که می دانسته مخاطب هم همانند نقش ها کافی است با حقیقت پشت پرده اتفاقات و زندگی آدمها روبرو شود تا بی واسطه در یک همذات پنداری به داستان متصل شود.
بی تردید بهره گیری از ماجراهای تاریخی و سیاسی واقعی برای ساخت فیلم کار دشواری است ، دشوار از این جهت که داستان اصلی پیش از دیدن فیلم لو رفته است و مخاطب با یک تحقیق ساده می تواند از اتفاقات آن رویداد مطلع شود و اینجاست که فرم به مدد اثر می آید تا مخاطب را در مسیر چگونگی رسیدن به پایانی که میداند با خود همراه کند.
نمای آغازین فیلم با صدای رادیو و شیشه جلوی یک اتومبیل در زیر باران و تلالؤ نورهای ماشین و خیابان که در هم تنیده شده دریچه ورود مخاطب به اثر است.
تصویربرداری ساده در عین حال مستند فیلم بدون جلوه گیری های مرسوم تمهیدی هوشمندانه برای ارتباط بهتر و ساده مخاطب با آدمها و داستان است.
در واقع فیلم قصد ندارد با به رخ کشیدن داشته هایش مخاطب را مبهوت کند بلکه تمام تلاشش روایت ساده و مستندی از رنجی است که در سایه پنهان کاری قرار داشته و به یکباره عیان می شود.
آرژانتین ۱۹۸۵ گروه بازیگران همسویی دارد که با ارائه بازی هایی هم جنس روایت را به بهترین شکل پیش ببرند.
ریکاردو دارین بازیگر و کارگردان مطرح آرژانتینی همانند چند اثر قبلی کارگردان در این فیلم با گریمی متفاوت و نزدیک به شخصیت اصلی به ایفای نقش پرداخته است.
سانتیاگو آرماس استوارنا شاید متفاوت ترین چهره نوجوان در میان آثار چند ساله اخیر است.
نوجوانی که در عین راحتی با پدرش ، تیم وکلا را برای جاسوسی از اتفاقات خارج دادگاه همراهی می کند و مهم تر اینکه بازی روان و بی عیب و نقص از خود ارائه کرده است که با وجود کوتاهی نقش به سادگی فراموش نمی شود و در ذهن ماندگار می شود.
آرژانتین ۱۹۸۵ نه تنها در سینمای آرژانتین که در سینمای جهان اثری قابل توجه و تماشایی است هم برای علاقه مندان به تاریخ و سیاست و هم برای مخاطبان هر گوشه جهان که قطعا خاطراتی مشابه آنچه اتفاق میافتد را در تاریخ سرزمین خود تجربه کردهاند.