سانسور آثار هنری، سانسور در ایران ، محدودیت
پرسش ساده علیرضا داوودنژاد درباره عجیب بودن سانسور در این روزهای مهم
علیرضا داوودنژاد ،فیلمساز شناخته پرسیده است : چگونه ممکن است یک دولت متعهد به منافع و مصالح ملی به جای رشد و تقویت این روند و دانایی به توقف و سرکوب آن همت بگمارد؟
ایران آرت: علیرضا داوودنژاد در اعتماد نوشت:هر چیزی که به وجود آمدن یک منظومه هنری- رسانهای محبوب و موفق برای فرزندان این سرزمین است باید از سر راه ملت کنار برود.
امروزه ما ابنای بشر همه در یک فضای دیجیتالی دیداری و شنیداری زندگی میکنیم و در این فضا روایتهای هنری و رسانهای مختلف وجود دارد و موفقترین اینگونه روایتها آنهایی هستند که با اتکا به دانایی سینمایی تولید میشوند و اثرگذار و باورپذیر هستند. در واقع دانایی سینمایی خشت اول منظومه هنری - رسانهای موفق و محبوب است.
الان در فضای دیداری و شنیداری مملکت ما برگ برنده دست کیست؟ در شرایطی که آثار ترکی و اروپایی و انگلیسی و امریکایی و مکزیکی و چینی و کرهای و هندی بر فضای دیداری و شنیداری مملکت غلبه پیدا کردهاند، مدیریت فرهنگی مملکت ایران بهتر است دانایی سینمایی را سرکوب کند و تولید محصولات مرغوب و رقابتپذیر داخلی را به رکود و ورشکستگی و توقف بکشاند یا از اینکه آثار ایرانی میتوانند بدون بهرهبرداری از کلیشههای رایج در بازارها و جشنوارههای دنیا -مثل برهنگی و خشونت- مخاطبان داخلی را راضی کنند و بالاترین جوایز جهانی را هم بگیرند، استقبال کند و به تقویت دانایی سینمایی ملت بپردازد و با اتکا به منظومه هنری - رسانهای کشور به محصولات مرغوب و رقابتپذیر داخلی برای فراگیری و اثرگذاری آن تلاش کند؟
دانایی سینمایی همه آن چیزی است که منجر به ساخته شدن محصولات مرغوب و رقابتپذیر دیداری و شنیداری در دنیای هنر و جهان رسانه میشود.
موسیقی، ترانهسرایی، ادبیات نمایشی، گفتارنویسی، طراحی صحنه و لباس، چهرهپردازی، بازیگری، کارگردانی، میزانس، قاببندی، تدوین، ضرباهنگ، معماری صوتی، بصری و بستهبندی روایی باورپذیر، مولفههای اصلی دانایی سینمایی و عوامل ضروری برای به وجود آوردن یک منظومه هنری-رسانهای موفق و محبوب هستند.
چگونه ممکن است یک دولت متعهد به منافع و مصالح ملی به جای رشد و تقویت این روند و دانایی به توقف و سرکوب آن همت بگمارد؟
پایان مطلب روزنامه اعتماد