گفت و گوی «کن» با کیارستمی/ «کلوزآپ» بهترین فیلم پدرم است
احمد کیارستمی میگوید: نخستینبار برای نمایش فیلم «کپی برابر اصل» به کن آمدم و این نخستینباری بود که یک فیلم را روی پرده چنین بزرگی تماشا میکردم.
ایران آرت: دو روز پیش سالن اصلی جشنواره فیلم کن میزبان آخرین ساخته عباس کیارستمی «٢٤ فریم» بود. این فیلم به مناسبت جشن هفتادمین سالگرد جشنواره کن روی پرده رفت. اما پیش از نمایش این فیلم، تیری فریمو برای همدردی با مردم شهر منچستر، جایی که حداقل ٢٢ نفر در حملهای تروریستی جان خود را از دست دادند، برنامه آتشبازی را لغو کرد. اعتماد نوشت: پیش از شروع نمایش «٢٤ فریم» فریمو روی صحنه آمد و یاد عباس کیارستمی را زنده کرد. همچنین او از حضار خواست احمد کیارستمی را که در میان آنها نشسته بود، تشویق کنند. سایت رسمی جشنواره فیلم کن با او مصاحبهای ترتیب داد که در ادامه میخوانید.
حضور در جشنواره کن به نمایندگی از پدر چگونه است؟
همیشه پدرم در زمان نمایش فیلمهایش اوقات سختی را پشت سر میگذاشت. اگر کسی برای رفتن به دستشویی هم از سالن نمایش خارج میشد یا آنقدر که باید بلند نمیخندید، مضطرب میشد. نخستینبار برای نمایش فیلم «کپی برابر اصل» به کن آمدم و این نخستینباری بود که یک فیلم را روی پرده چنین بزرگی تماشا میکردم. واکنش تماشاگران پس از تماشای فیلم فوقالعاده بود و به یاد میآورم که پدرم بسیار خوشحال بود. در روزهایی که به آغاز جشنواره منتهی میشد، سخت میشد با پدرم حرف بزنم چون خیلی نگران بود اما پس از نمایش فیلم، آرام
میشد.
با آخرین فیلم پدرتان به جشنواره کن آمدید. چه احساسی دارید؟
وظیفه بسیار سنگینی بر دوش من است. این فیلم من نیست و تنها در مراحل پس از تولید آن در پنج ماه گذشته همکاری کردهام. ما باید تغییراتی در فیلم ایجاد میکردیم اما همواره تلاش میکردیم نظرات و دیدگاههای شخصی خود را کنار بگذاریم و حدس بزنیم که پدرم چگونه در این مورد فکر میکرد. حالا، من خیلی مضطرب هستم و میفهمم چرا روز قبل از نمایش فیلم، نمیتوانستم با پدرم حرف بزنم.
فیلم «٢٤ فریم» درباره چیست؟ نظر شخصی شما درباره این فیلم چیست؟
پدرم بارها گفته بود عکاسی را بیشتر دوست دارد چرا که عکاسی نیازی به داستانسرایی ندارد. این فیلم در واقع نقطه تلاقی عکسها، فیلمها و اشعار پدرم است. من آن را شبیه کتاب شعری میبینم که هر وقت بخواهی میتوانی آن را باز کنی به هر صفحهای که میخواهی بروی و تنها یک یا دو صفحه از آن را بخوانی. ٢٤ فیلم کوتاه دارید. زمانی که «٢٤ فریم» را تماشا میکنید، فقط یک فیلم نمیبینید، بلکه گالری، فیلم، عکس و... میبینید که همگی در یک اثر قرار گرفتهاند.
نزدیکترین اثری که تاکنون به فیلم «٢٤ فریم» دیدهام، فیلم دیگر پدرم «پنج» است اما «٢٤ فریم» یک قدم فراتر رفته است. پدرم میگفت «زمانی که به یک نقاشی نگاه میکنید تنها یک صحنه که نقاش آن را خلق کرده میبینید، اما چیزی قبل و پس از آن نیز روی داده است. » به همین دلیل تصمیم گرفت، فیلمهای کوتاه ٤ دقیقهای بسازد که نشان دهد پیش و پس از یک عکس یا نقاشی چه چیزی میتوانسته روی داده باشد و در واقع آن را «پیش از لومیر و پس از لومیر» مینامید.
شما پسر یکی از بزرگترین کارگردانان تاریخ سینما هستید. با توجه به چنین رابطهای، چه نوع رویکردی به سینما دارید؟
من مراحلی را طی کردم. در برههای فیلمهای اکشن را حتی بیشتر از آثار پدرم دوست داشتم. عاشق فیلمهایی بودم که پدرم برای کودکان میساخت. نخستین فیلم او را به یاد میآورم که شبیه هیچیک از آثار دیگرش نبود، آن فیلم «کلوزآپ» بود که اصلا آن را دوست نداشتم. ١٨ ساله بودم و به فیلمهایی که برای کودکان میساخت، عادت کرده بودم. اما حالا فکر میکنم «کلوزآپ» بهترین فیلم پدرم است.
پدر شما فیلمسازان جوان زیادی را در سراسر جهان آموزش داده است. فکر میکنید او دارای میراث سینمایی است؟ برای مثال آناهیتا قزوینیزاده که امسال در کن نیز حضور دارد در یکی از کارگاههای پدرتان سینما را آموخته است.
آناهیتا را دوست دارم و بیصبرانه منتظر تماشای فیلم جدیدش «آنها» هستم. پس از اینکه پدرم بیمار شد، پیامها و ویدیوهای بیشماری با آرزوی سلامتی از شاگردان سابق او دریافت میکردیم. میبینید، زندگی دیگران را عمیقا تحت تاثیر قرار داده بود. این ربطی به فیلمسازی ندارد و مرتبط به نگاه شما به زندگی است. او هرگز نمیگفت که یک فیلمساز است و میگفت «کارهای مختلفی انجام میدهم، من بیشتر یک عکاسم تا یک فیلمساز.» در کلاسهایش میگفت: «من عکاس هستم و معمولا درآمدم از عکاسی است، بنابراین هر کاری که بخواهم میتوانم با فیلمهایم بکنم.»
وقتی با دیگران درباره تجاربشان در کلاسهای پدرم صحبت میکنید، میگویند طرز نگاه کردن به زندگی را آموختهاند و نه فقط فیلمسازی را.