ساره بیات بلیت خودش را سوزاند؟
او با نقش راضیه در "جدایی نادر از سیمین" نگاهها را به سمت خود جلب کرد و خبر از یک استعداد داد، با این حال مسیری که در ادامه طی کرد و نقشهای تکراری که پذیرفت او را در قامت یک ستاره تراز اول در سینما نگه داشت.
ایران آرت: احمد رنجبر در هفت صبح نوشت: ۱۰ سال پیش در چنین روزهایی یک نام بیش از دیگر بازیگران سر زبانها بود: ساره بیات. او با نقش راضیه در "جدایی نادر از سیمین" نگاهها را به سمت خود جلب کرد و خبر از یک استعداد داد. بیات در ادامه مسیر، چند نقش و فیلم خوب بازی کرد، اما هیچکدام به گرد جدایی نرسیدند. بدتر اینکه فیلمهایی مثل "خداحافظی طولانی" و "بیستویک روز بعد" زیر انبوه نقشهای تکراری او گم شدند. بیات در سریال "گیسو" که توزیع آن به تازگی شروع شده هم شمایل ثابت خود را تکرار کرده. بهانه گزارش امروز همین مسئله است.
*** الگویی به نام جدایی
ساره بیات در "جدایی نادر از سیمین" نقش راضیه را بازی کرد؛ زنی از طبقه فرودست که برای گذران زندگی مجبور به کار در خانه دیگران است. آنچه بازی بیات را واجد تحسین کرده، کنترل دقیق احساسات در کلام و ظاهر است. او بریدهبریده حرف میزند و نگاهش با نگرانی همراه است. این شمایل در ادامه مسیر روی بازی بیات سایه انداخت و تبدیل به پاشنه آشیل او شد. به این ویژگیها باید گریم تکراری که بعدا بیات دچارش شد را هم افزود.
*** اولین تکرار با لامپ ۱۰۰
بعد از "جدایی"، ساره بیات به "لامپ ۱۰۰" رسید. او در این فیلم نقش ناهید را بازی میکند که همسرش اعتیاد دارد. شرایط فکری و جهانبینی ناهید نسبتی با راضیه "جدایی" ندارد، اما بیات "لامپ ۱۰۰" را با همان سبک بازی کرده. این مشابهت در سکانس دادگاه به اوج میرسد؛ جایی که بریدهبریده حرف میزند، آب دهان را مدام قورت میدهد، موقع حرف زدن نفسنفس میزند، نگاهش توأم با نگرانی است و ...
*** مورد عجیب عادت نمیکنیم
پنج سال بعد از "جدایی"، انتظار میرفت بیات در بازیگری به سبکوسیاق متفاوتی برسد. این انتظار وقتی معقول است که بدانیم او در این فاصله چند نقش متفاوت، از جمله "خداحافظی طولانی" را بازی کرده. بیات با این سبقه به "عادت نمیکنیم" میرسد. او نقش همسر یک استاد دانشگاه را بازی میکند و به دلیل موقعیت متفاوت اجتماعی شخصیت نسبت به راضیه و دیگران، شرایط برای رقم زدن تفاوت، فراهم است. بیات اما از این فرصت بهره نمیبرد و خیلی زود ظاهر و بیانش نقشهای پیشین را یادآور میشود. اوج تکراری شدن نقش بیات در سکانس دانشگاه است که او میخواهد خود را از یک ظن نجات دهد. پس بریده صحبت میکند، نفسنفس میزند و ... گریم او در این فیلم هم فرقی با فیلمهای قبلی ندارد.
*** فرصتسوزی در اتاق تاریک
نقش هاله در "اتاق تاریک" موقعیتی متفاوت برای بیات محسوب میشود. او به همراه ساعد سهیلی بازیگران اصلی فیلم هستند و بیشتر داستان بر اساس زندگی آنها روایت میشود. بااینحال بیات قدر فرصت را نمیداند و یک نقش تکراری دیگر به کارنامهاش اضافه میشود. آنچه نقش هاله را تکراری کرده، گریم بازیگر، فریادهای او و صحبت از ته گلو است. در این فیلم شاهد مشخصه دیگر بیات؛ یعنی "بروز رفتارهای عصبی که توأم با داد است" هستیم.
*** سمفونی تکرار
همکاری با محمدرضا هنرمند در یک فیلم خاص میتوانست اتفاق مهم کارنامه بیات باشد. او در نقش راحیل که با فرشته مرگ همراه میشود، بار دیگر اسیر کلیشههای بازیگری خود میشود. در این فیلم هم بیات منقطع صحبت میکند، نگاهش همراه با نگرانی است، صدایش از ته گلو بیرون میآید و رفتارش کند و آرام است. گریم بیات هم تفاوتی با غالب نقشهایش ندارد.
*** دل؛ معجونی از کلیشهها
نقش رستا در سریال خانگی "دل" تاریکترین نقطه کارنامه ساره بیات محسوب میشود. هم سریال به دلیل ضعفهای مفرط جای دفاع ندارد و هم بازی بیات معجون همه المانهای تکرارشونده پیشین است. از گریم تکراری که بگذریم، بیات در "دل" باز هم با طمأنینه حرف میزند، نگاههایش خیره است، روی بعضی حروف تاکید میگذارد و ... گاهی نیز به سبک نقشهای قبلی فریاد میکشد.
*** تداوم افت با گیسو
فصل دوم "عاشقانه" با نام "گیسو" به تازگی منتشر شده و حالا مخاطبان میتوانند سومین سریال خانگی ساره بیات را قضاوت کنند. در قسمت اول "گیسو" مشخص شد باز هم با یک سریال سرگرمکننده روبهرو هستیم که میتواند مورد توجه طیفی از مخاطبان قرار گیرد. ساره بیات مثل فصل اول نقش دکتری به نام پگاه را برعهده دارد. پگاه اتفاقی تازه در کارنامه اوست: زهی خیال باطل. این بازیگر همه ویژگی شخصیتهای پیشین را در این نقش یکجا دارد: از گریم تکراری تا طرز صحبت کردن و شیوه رفتاری و...
ایراد بازیگرانی مثل ساره بیات جایی است که گمان میکنند استفاده از فاکتورهای ثابت در بازیگری، آنها را صاحب شناسنامهای منحصربهفرد میکند. غافل از آنکه این مسئله نتیجهای جز "تکراری شدن" ندارد. بازیگرانی مثل لیلا حاتمی اگر روی یک متد تاکید میکنند، به اندازه کافی بر نقش مسلط هستند که هیچکدام شبیه دیگری نشود. بیات اما فاقد این توان است و باید به نقشهایی تن دهد که هویت ظاهریاش را به طور کامل دگرگون کند؛ مثل فیلم "بیستویک روز بعد". در غیر این صورت، نقش زن جنوبشهری او با نقش یک خانم دکتر تفاوتی با هم ندارند و این یعنی تداوم افول در بازیگری.