برای هفتادوهفتسالگی راهبلد خوشبختی
اگر نتیجه یک زندگی سخت و نابسامان در کودکی و جوانی، بیکاری و شبها خوابیدن در خیابان و انجام کارهای خدماتی چون حمل بار و نظافت، تبدیل شدن به آلپاچینو باشد، من یکی که با اشتیاق اعلام آمادگی میکنم همین راه را بروم
ایرانآرت، علی رستگار: اگر نتیجه یک زندگی سخت و نابسامان در کودکی و جوانی، بیکاری و شبها خوابیدن در خیابان و انجام کارهای خدماتی چون حمل بار و نظافت، تبدیل شدن به آلپاچینو باشد، من یکی که با اشتیاق اعلام آمادگی میکنم همین راه را بروم! اما خب، فقط همینها از آن پسر قدکوتاه اصالتا سیسیلی بازیگر برجستهای نساخت، بلکه او میل به نمایش و نمایشگری را آنقدر با جدیت و عشق و پشتکار پیگیری کرد که سرانجام موفقیت و خوشبختی در خانهاش را زد.
راستش با ظهور تدریجی پاچینو و ورود او به عرصه نمایش، خوشبختی به نوعی دستش را روی زنگ خانه ما عشاق سینما هم گذاشت. اگر دیدن بازیهای جذاب و تاثیرگذار او در پدرخوانده، مترسک، سرپیکو، صورتزخمی، بعدازظهر سگی، دنی براسکو، راه کارلیتو، مخمصه و بوی خوش زن جلوهای از عیش و خوشبختی نیست، پس چیست؟ پاچینو بارها با آن چشمان پرنفوذ، صدای گرم و خشدار، حرکات دست شعبدهبازگونه و خرامان رفتن، ما را سحر کرده و مشتاقانه به تماشای نقشآفرینیهای یگانهاش نشانده است. استاد که بتازگی 77 ساله شد، خوشبختانه همچنان سرحال و قبراق است و اگر نقش خوبی مثل دنی کالینز به او پیشنهاد شود، همچنان مزه خوشبختی سینمایی را به ما میچشاند.
[این یادداشت در روزنامه جام جم منتشر شده است]