نکوداشت جمشید مشایخی برگزار شد/ ماجرای بازی در نقش فردوسی
آیین نکوداشت جمشید مشایخی حدود دو ماه پس از درگذشت این هنرمند با حضور جمعی از هنرمندان برگزار شد.
ایران آرت: آئین نکوداشت جمشید مشایخی عصر دوشنبه ۲۷ خردادماه در فرهنگستان هنر مجموعه فرهنگی هنری آسمان با حضور مسعود کیمیایی، فاطمه معتمدآریا، منوچهر شاهسوری، مدیرعامل خانه سینما، سید مجتبی حسینی، معاون هنری وزارت ارشاد، علیرضا تابش، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، سید محمد بهشتی، محمد جواد حقشناس و احمد مسجدجامعی اعضای شورای شهر تهران، بهزاد فراهانی، محمدمهدی حیدریان، احترام برومند، ایرج راد، علیرضاقاسمخان، جمشید گرگین، شاهین فرهت، منوچهر طیاب و… برگزار شد.
در این مراسم مستندی از این هنرمند به کارگردانی هیربد حسینی به نمایش درآمد که در آن علی نصیریان، داوود رشیدی، محمدعلی کشاورز و عزتالله انتظامی درباره او سخنانی را بیان کردند و هم چنین دیدار الهی قمشهای با این هنرمند به نمایش درآمد.
مرحوم جمشید مشایخی در بخشهایی از این مستند به سالهای فعالیت و آثاری که در آنها ایفای نقش کرده بود اشاره کرده و میگوید: دلم میخواهد نقش فردوسی را بازی کنم. ابراهیم گلستان با ما تمرین کرد تا از بازی اغراق شده تئاتری فاصله بگیریم. در فیلم گاو همه بازیگران تئاتری بودند و پیش از حضور سر صحنه، میزان سنها را در اداره هنرهای دراماتیک تمرین میکردیم.
به گزارش ایسنا، سید محمد بهشتی عضو پیوسته فرهنگستان هنر با بیان اینکه در عالم معماری معاصر یک بنایی ساخته میشود به نام حافظیه که مخاطب احساس قرابت و نزدیکی به آن میکند این در حالی است که یک مهندس فرانسوی آن را طراحی کرده. نزدیک حافظیه بنای سعدیه را داریم که یک معمار ایرانی آن را ساخته است. با این حال ما با بنای حافظیه انس بیشتری پیدا میکنیم. زیرا معمار آن انس بیشتری با فرهنگ و معماری ایرانی داشته است.
او ادامه داد: مرحوم مشایخی هرجایی سخن میگفت از ایران و مفاخر و فرهنگ ایرانی یاد میکرد این نشان میداد او با مظاهر و مفاخر انس دارد. این نکته در هنرمندان اصیل ما وجود دارد و به همین دلیل در هر نقشی بازی کنند موفق و دیدنی هستند. این همراهی به آنها کمک کرده است تا سینمای ایران غنای بیشتری پیدا کنند. او جایگاهی در هنر ایران دارد که به این راحتی پر نخواهد شد.
مسعود کیمیایی نیز در سخنانی کوتاه درباره جمشید مشایخی گفت: به سختی میتوان درباره بازیگر توانایی مثل جمشید مشایخی که هیچگاه نمیتوانم بگویم فوت کرده است، سخن بگویم. من سه فیلم با او کار کردم و در فیلم "سرب" رابطه نزدیکی با او پیدا کردم.
او اضافه کرد: جمشید مشایخی لایههای زیادی داشت، با اخلاقهای متفاوت، لایههایی که شعر بود. کهن و کهن مردی را میشناخت، در گفتن نظریات خودش بسیار توانا بود و به راحتی حرفش را میزد. در فیلم "سرب" با او به محلهای پایین تهران رفتم، هر دو آن کوچهها و محلهها را میشناختیم.
این کارگردان در پایان صحبتهایش با اندوه عنوان کرد: من نمیتوانم راجع به کسانی که هستند و فقط جسمشان رفته است صحبت کنم. در نهایت تنها میتوانم بگویم افتخار میکنم که سه فیلم با او کار کردم.
ایرج راد نیز در سخنانی با بیان اینکه "هرگاه استاد مشایخی روی صحنه میآمد خاک صحنه را میبوسید و آن را جایی مقدس میدانست" عنوان کرد: او همیشه با عشق روی صحنه میآمد زیرا آنچه روی صحنه اتفاق میافتاد با آن چیزی که در بازی زندگی وجود دارد متفاوت است. اگر در زندگی بازی میکنیم میخواهیم واقعیتی را مخفی کنیم اما روی صحنه بازی میکنیم تا حقیقت را عیان کنیم. جمشید مشایخی از تئاتر کارش را شروع کرد و برایش مرارتها و زحمتهای بیشمار کشید. حضورش جذاب بود و تمرکز تماشاگر را به سمت خود میکشید. او تجارب خود را از تئاتر به سینما برد و از این جهت همیشه وامدار این چنین هنرمندانی هستیم.
در بخش دیگری از این برنامه که سید عباس سجادی اجرای آن را برعهده داشت با حضور علیرضا اسماعیلی، شمس، نماینده دفتر رئیس جمهور، کینژاد، سیدمجتبی حسینی، علی نصیریان، نامورمطلق، فرشچیان، محمدجواد حق شناس، محمد بهشتی، احمد مسجد جامعی، محمد مهدی حیدریان، منوچهر شاهسواری، مهرعلیزاده، علیرضا تابش، احترام برومند و حجت السلام دعایی از نقاشی پرتره رنگ روغن اثر حبیب درخشانی، سردیس جمشید مشایخی که از جنس بتون گلاسه اثر احمد عرب بیگی است و با همکاری سازمان زیبا سازی تهران تهیه شد و همچنین کتاب یادنامه جمشید مشایخی رونمایی شد.
سپس موسیقی ارکسترال ساخته نادر مشایخی با عنوان "افسوس همه عمر دیر رسیدیم" به رهبری نادر مشایخی برای نخستین بار در این آئین نکوداشت به اجرا درآمد.
نادر مشایخی پسر جمشید مشایخی پس از این اجرا با بیان اینکه "این دو قطعه با نوازندههای ارکستر ملی انجام شد" خاطرهای از پدرش تعریف کرد و گفت: وقتی پدر به وین آمد به من گفت تو چرا درک نمیکنی ایرانی بودن یعنی چه؟ از آن زمان ایرانی بودن برای من تبدیل به سه "ت" شد. یک ایرانی را هیچگاه نباید تهدید تبعیض و تحقیر کرد. فهمیدم من در ایران خوشبخت خواهم بود و این را از پدرم آموختم و میدانم تا وقتی یک ایرانی گرسنه باشد، ایران گرسنه است.
در پایان نیز از نمایشگاهی از لوحهای تقدیر و پوسترهای فیلمهای این هنرمند رونمایی شد.