کد خبر:
3340
سکوت پسر شهید آوینی شکست/ او تغییر کرده بود من و خواهرم 300 بار ترمیناتور 2 دیدیم
بسیاری از علاقه مندان شهید آوینی حتی خبر ندارند که او به جز کوثر آوینی، یک پسر هم دارد، این پسر پس از سالها سکوت، حرف های متفاوتی درباره پدرش زده است
ایران آرت : محمدسجاد آوینی، فرزند شهید آوینی برای اولین بار جلوی دوربین آمده و در فیلم مستند «انحصار ورثه» به کارگردانی محمدعلی شعبانی درباره پدرش سخن گفته است.بخش های مهم این گفتگو تقدیم تان می شود که شخصیتی متفاوت از شهید آوینی ترسیم می کند.
اواخر که من هم در سنی بودم که خاطره ای داشته باشم، حس می کردم که فرق کرده است. الان که فکر می کنم می بینم که نگاهش وسعت پیدا کرده بود. وسعت دیدی که پیدا کرده بود، نرم خو شدنش نسبت به گذشته و کم شدن خط کشی های سفت و سختی که بین آدم ها داشت، به خاطر تغییر زاویه دید نبود. بیشتر به خاطر محبت و مهر وسیع تری بود که نسبت به همه پیدا کرده بود. هیچ کسی هم نمی تواند آن را انکار کند.
- من یاد می آید در آن سال ها که ویدیو آمده بود، ما هم یکی داشتیم ولی این که اساساً ما بچه های کوچک بنشینیم و فیلم، حتی کارتون ببینیم خیلی خوشایند نبود. ولی آن اواخر یعنی زمان نزدیک به شهادت، این اصل کمی تغییر کرده بود. یادم می آید آن روزها «ترمیناتور 2» تازه آمده بود و من و خواهرم دوست داشتیم آن را ببینیم. خب، ممانعتی نبود و ما شاید 300 بار این فیلم را دیدیم و بابا هیچ مشکلی نداشت و گاهی هم اگر بود با ما می دید. به نظرم همین خاطره نشان می دهد که او چقدر تغییر کرده بود. هر حال «ترمیناتور 2» یک فیلم غربی بود.
- (آن زمان ویدیو ممنوع بود؟) نه، سال 71 بود و ویدیو آزاد شده بود اما خود او هم در یادداشت هایش این نکته را نوشته که هیچ ترسی از ویدیو نداشته؛ نه فقط ویدیو که حتی نگران ماهواره هم نبود. نه به این معنی که خوشحال بود. نه، مشکلی فرهنگی با این موضوع داشت. منتها هراس و ترسیدن از روی ضعف برای او مسئله بود. یعنی این که تو خودت را ببندی و بترسی که ویدیو، ماهواره، اینترنت همه هستی ات را می گیرد. به نظرش حقیرانه می آمد. فکر می کرد اگر تو به یک حقیقتی دست یافتی و به قول معروف یار با ماست چرا باید این قدر بترسی و نگران باشی.
- آن زمان که روایت فتح پخش می شد، تیتراژی نداشت که کسی بفهمد مرتضی آوینی نقشی در آن دارد یا نه. بنابراین آن دوران خودم این حس را نداشتم که پدرم آدم مشهوری است. به نظر می رسید مثل پدر همه آدم ها، بابای من هم شغلی دارد و هر روز می رود و می آید و گاهی هم دیر می آید. بعد از شهادت هم همین طور بود. یادم هست که دوست نداشتم همه بفهمند که پدرم شهید شده و برایم دلسوزی کنند. حتی به این فکر می کردم که حجله دم در خانه را زود برداریم. راستش دوست داشتم به یک چشم دیگر به من نگاه کنند. این داغ خیلی شخصی و خصوصی بود. در این حال و هوا بودیم که در اخبار تلویزیون گفت: «شهید مرتضی آوینی...» من واقعاً جا خوردم، چون تا آن زمان نمی دانستم بابام کسی است که قرار است در اخبار اعلام شود.
- بعد از این اتفاق بود که یک دفعه همه مدرسه و ناظم و مدیر به خانه مان آمدند و اصلاً آن تصور قبلی دیگر از بین رفت. می دانید، یک بخشی چنین اتفاقی داغ دیدن توست، اینکه عزیزی را از دست می دهی. بخش دیگرش این است که تو از زیست طبیعی خودت دور می شوی و یک دفعه در مرکز توجه جاهایی قرار می گیری که هیچ تصوری از آن نداری. فرض کن خبر شهادت پدرت را تلویزیون اعلام کند. اتفاق خیلی عجیبی است... . نه ما و نه خانواده و نه هیچ کس دیگر فکر نمی کرد که خبر شهادت این همه انعکاس داشته باشد. گفتم که، مشهورترین کارهای پدرم «روایت فتح» بود که به خواست خود سازنده هایش تیتراژ نداشت، بنابراین کسی نمی دانست که چه کسی آن‌ها را می‌سازد
خدارحمتشون کنه.چهره ی دوست داشتنی ودلسوزی بودن حیف ایشون که واقعاسرمایه ی ملت بودن ورفتن
هرچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند
گفتارهای شهید بزرگوار آوینی خالصانه وبدون ریا بود به همین دلیل پس از چند دهه هنوز بکر و شنیدنیست روحش پایدار
شهید آوینی واقعا شهید اهل قلم بود
سلام من به ایشون ارادت خاصی دارم در سفری که باکاروان راهیان نوربادخترم رفتم ارادتم بیشترشد.انشاءالله ماراشفاعت کنند.
خدا قرین رحمت خاصه اشان کند...
این شهید بزرگوار و سید شهیدان اهل قلم که واقعا نامی چنین ،برازنده ی شخصیت عمیق و انقلابی و معنوی ایشان و و نشات یافته از هم نشینی و مصاحبت با دیگرشهدا، بود..
انشالاه علاقه ی خاص ما به ایشان دست شفاعت و توجه ایشان را به همه ی محبین و مخصوصا شفاعت و هدایت هرچه بیشترفرزندان ایشان جاری سازد..
روحشان شاد
خدایا ماروهم به سید مرتضی آوینی برسان
شهید آوینی سه فرزند دارند.مائده که دختر اولشونن ریحانه یاهمون کوثر که فرزند دومشونن و سجاد فرزندسومشونن
هنوز عاشق روایت فتح هستم
حیف که کمتر پخش میشه.
روحش شاد کارهاش عالی بود
راوی سبک بالان عاشق
روحشان شاد و یادشان جاودانه باد.
سلام
یه بار خواستم برای اولین‌بار در مورد شهدا کلیپ بسازم ک قرار بود تو یادواره شهدا پخشش کنند ، دس تنها بودم،
شهید آوینی خیلی کمکم کرد....
حقیقتا که شهدا زنده اند.
شهید آوینی عزیز آن شاءالله با آباء واجداد طاهرینش محشور باشد .و مورد رحمت وغفران خاص الهی قرار بگیرد .
سلام آقای آوینی بزرگوار درد وبلای شما تو سر من بخوره الهی درود به روح پاک و جسم پاک و مطهر پدرتون آفرین به شما به وجود یه همچین پدری افتخار کنید نور به مقبره ی ایشون بباره الهی خداوند ایشونو رحمتشون کنه آفرین به این روحیه و جوانمردی هزاران درود و آفرین به شما و پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگتون با تولد یه همچین اسطوره ای. ما دست شماهارا میبوسیم آیینه ی بزرگان .لعنت به جهالت و نادانی لعنت به رفیق بد لعنت به هوای نفس لعنت به حیوان صفتی .درود به پدرتون آفرین شما. باور کنید یه آهنگری هست تو بازار نقش جهان اصفهان. خودتون بیاین از نزدیک ایشونو ببینین خیلی شبیه به پدر بزرگوار شما هستن و من سالهاس هر وقت ایشون رو میبینم به یاد پدر شما میوفتم وانشالله که ایشون هم از انساهای وارسته ای باشن پدر شما زیبایی ظاهر وباطن را داشتن ما دست امثال اینهارا میبوسیم. سرو جان من فدای پدرتون و شهدا .آفرین به این حلال زاده ها آفرین به شهامت آفرین به قدرت و انسانیت آفرین
روح بلندشون شاد و در آرامش
چقدر جاشون خالیه
<b>شهادت آوینی او را معرفی کرد و هزاران چون من تازه بعد از شهادت با او آشنا شدیم و خدا می داند او هنوز منبع الهام و هدایت است با آن جملات آتشین و عمیقش که هرگز کهنه نشد در این سی سال.
آخرین باری که جمله ای از او را در یکی از نوشته هایم نقل کردم دیروز بود.</b>
ای شهید همیشه جاویدبرای ما هم دعا کن ودستمان رابگیر
بزرگ مرد اندیشمند که چند دهه از نسل خودش جلوتر بود . شهادتش بعد از ۳۰ سال هنوز دلها را نورانی می‌کند.
هنرمند واقعی که مظلومانه بی مهری دوست و... دید ، افق دید وسیعی داشتن
آوینی آیینه تمام نمای انسان متعالی وپرنده بال گشوده دربیکران الهی بوداومربوط به زمان نیست وتاریخ ندارد بلکه اواصل زمان است وزمانها باید باشاخص اوسنجیده شوند باور کنید آوینی اینگار که مسیرش برعکس مابود واینکه از آنطرف آمده بود تامکاشفاتش رابه ما بگوید...اومسافری ازهفت شهرعشق بود وتا آخر هستی رادیده بود وآمده بود که بگوید ای زمینیان شما هنوز اندرخم یک کوچه ایدوتا دیر نشده برگردید که بهای شما به کمتر ازشهادت وبهشت نیست وبربال شهدا پرواز کنید که آنان طی طریق می کنند وره صدساله رایک شبه با آنهاخواهیم پیمود.
سلام بر روح پاک این شهید بزرگوار که حتی شنیدن و خواندن نامش روح انسان را جلا میدهد چه رسد به شنیدن صدایش و دیدن آن چهره ی نورانی که بهشت وعده داده شده به متقیان را در همین جهان برای انسان به تصویر می کشد که "علی الارائک ینظرون" را یاد آورمان می شود
انشاله سر سفره ابا عبدالله الحسین علیه السلام میهمان باشند
خوشا به احوالت ای شهید بزرگوار .
و او راههای آسمانی را بهتر از راههای زمینی میناخت🌹
درود بر روح بلند شهید آوینی عزیز سبک بال عاشق
آنقدر صدای دلنشینش رادوست دارم که ناخواسته باجملات نابش اشک میریزم همه حرفهایش بر دل مینشیند وعشق شهادت درتمام حرفهایش هویداست وقتی عکسش را میبینم آرامشی در وجودم می آید که انگار با نگاهش دارد حرف می زند امیدوارم شرمنده شهیدان نباشیم باشد که روزی ماهم شهادت باشد
آمین
وقتی از خواب بیدار شدم حال عجیبی داشتم وقتی در ذهنم مرور می شد که خواب شهیدی را دیدم که تا آن وقت نمی شناختمش
چقدر آرام و مهربان بود او فقط با اشاره همه چیز را در خواب می فهماند و گفت:مردم دنیا فکر می‌کنند شهیدان مرده اند و جایشان(مکانشان)کنار جوی آب هست( یعنی سنگ قبرش را نشان داد ) سپس با حال وصف نشدنی گفت: ولی اگر بدانند ما شهیدان زنده ایم و در جایی سرسبز و زیبا زندگی می کنیم حیرت خواهند کرد...آری مانده ایم!
وقتی تعجب کردم وگفتم شما کیستید به سنگ قبرش اشاره کرد که روی آن شهید مرتضی آوینی نوشته شده بود.
روحش شاد و راهش مستدام
آرامم با نام و یاد شهید عزیز و بزرگوار شهید سید مرتضی آوینی و دیگر شهدای بلند مرتبه. دستگیر ما هم باشید که سخت محتاج دعای خیر شما هستیم. سید بزرگوار شما را به چادر خاکی مادرتان قسم میدهم در حق این حقیر دعا کنید بلکه ما هم مانند شما عاقبت به خیر شدیم.
همسایگی ارباب نصیبتون.
خوشاآنان که دائم در نمازند......جمله ای از شهید سید مرتضی آوینی...
شهادت لباس تک سایزی است که باید تن آدم به اندازه ی آن در آید .هر وقت به سایز این لباس در آمدی پرواز می کنی
مطمئن باش .