گریمهایی که نقشها را زنده کردند+عکس
علی رستگار: گریم از جمله هنرهایی است که قطعا به نقشها جان میبخشد و در طول تاریخ سینما شگفتیهای بسیار آفریده است.
ایران آرت: صورت کک مکی و خالخالی و موها و ابروهای بور الناز شاکردوست در «خفهگی»، شمایل جدیدی از او پیش روی مخاطب گذاشته است و این مواجهه برای تماشاگری که پیشتر، این بازیگر را با این ریخت ندیده، نوعی غافلگیری به همراه دارد. بتازگی در اخبار تولید فیلم «اردک لی»، زنی را در عکسی سیاه و سفید با لباس و چادری گل گلی دیدیم که اگر نام بازیگرش ذکر نشده بود، کمتر کسی میتوانست حدس بزند او هنگامه قاضیانی است.
پژمان بازغی در فیلم کودکانه «آهوی پیشونی سفید 2» که این روزها در مرحله فیلمبرداری است، با چهرهای متفاوت جلوی دوربین ظاهر میشود. این گریمهای متفاوت، ماحصل خلاقیت و تلاش چهرهپردازان چیره دست سینمای ایران است. این صورتهای دگرگون شده و تغییرشکل داده، بهترین بهانه برای مرور بعضی از سنگینترین و عجیب و غریبترین گریمهای ایران و جهان فقط به عنوان نمونه است؛ گریمهایی که هم باعث شده برخی از متفاوتترین نقشهای مشهورترین بازیگران سینما شکل بگیرد و هم طرفداران این چهرهها با دیدن شکل و شمایلی دفرمه و نامتعارف، شگفتزده شوند.
نقشهای تاریخی و بویژه شخصیتهای واقعی، بیماران بخصوص شخصیتهای درگیر اعتیاد، نقشهایی که بازیگرانش جنسیت دیگری را بازی میکنند، کاراکترهایی که وزنهای غیرعادی دارند و بشدت چاق یا لاغرند، ازجمله مواردی هستند که قابلیت فراوانی برای گریمهای سنگین و نامتعارف دارند. عموما در فیلمهای ژانر وحشت، آثار کمدی، فانتزی و علمی ـ تخیلی هم میتوان گریمهای عجیبی دید. با این حال یک سوال همیشگی درباره برخی از این چهره پردازیهای نامتعارف ـ بویژه در کارهای رئال و واقعگرا ـ وجود دارد که چرا به جای این که بازیگری شبیه کاراکتر فیلمنامه برای بازی انتخاب شود، فیلمسازان معمولا سراغ دورترین گزینه به لحاظ چهره میروند و آنها را برای چهره پردازی سنگین به چهرهپردازان میسپارند؟ البته احتمالا جواب این باشد این زورآزمایی خلاقانه گریمورها، یکی از جذابیتهای ذاتی سینماست و این آشنازدایی از چهرههای آشنا و محبوب همیشه طرفدارانی دارد. در ادامه نگاهی به برخی از متفاوتترین چهرهپردازیهای سینمای ایران خواهیم داشت.
هادی حجازیفر
ایستاده در غبار
طراح چهرهپردازی: شهرام خلج
هادی حجازیفر ازجمله چهرههای مستعد و خوشآتیهای است که در این دو سه سال اخیر در سینما فعالیت گسترده و مستمری دارد و با هر حضور، برگ برنده تازهای رو میکند. از نمونه فیلمهای اخیر به نمایش درآمده، میتوان به بازی خوبش در «ماجرای نیمروز» اشاره کرد. با این حال باید به اولین حضور مهم و غریب او در سینما اشاره کرد که با گریمی سنگین و دور از چهره خود، نقش جاویدالاثر احمد متوسلیان را در «ایستاده در غبار» به عهده داشت. حجازیفر از صدای خودش هم در این فیلم محروم بود، در عین حال کاری کرد که بازیاش دیده شود.
فاطمه معتمدآریا
گیلانه
طراح چهرهپردازی: مهرداد میرکیانی
فاطمه معتمدآریا در «گیلانه» نقشی دشوار و بسیار دورتر از خود به لحاظ ظاهر بازی میکند؛ پیرزنی به نام ننه گیلانه که با صبر و فداکاری از پسر جانبازش، اسماعیل کجوری (با بازی و گریم متفاوت بهرام رادان) مراقبت میکند. معتمدآریا بهترین استفاده را از گریم سنگین و قامت خموده طراحی شده برای شخصیتش میکند و تصویری تماشایی و همدلیبرانگیز از یک زن کهنسال روستایی ارائه میدهد.
آلپاچینو
دیک تریسی
طراح چهره پردازی: جان کالیونه جونیور
آلپاچینو را همیشه خوشتیپ و با چهرهای دوستداشتنی به یاد میآوریم و در طول همه این سالهای بازیگری، کمتر پیش آمد، او را با قیافهای دگرگون ببینیم. نهایت گریمی که روی صورت او شد، چیزی در مایههای شکاف ابروی شخصیت تونی مانتانا در صورت زخمی بود. شاید تنها استثنا در این زمینه، گریم بسیار متفاوت او در دیک تریسی و نقش بیگ بوی کاپرایس باشد.
مارلون براندو
پدرخوانده
طراح چهره پردازی: دیک اسمیت
مارلون براندو، یکی از نامدارترین بازیگران متد اکتینگ (شیوه زندگی در نقش) تقریبا از همان اوایل دوران بازیگری، چندان به چهره زیبای خودش اکتفا نکرد و برای یکی شدن با شخصیت نمایشی، صورتش را دست گریمورها سپرد. در زنده باد زاپاتا، شکل و شمایل انقلابی معروف مکزیکی را پیدا میکند و در دزیره به هیبت ناپلئون بناپارت درمیآید. با این حال همچنان مشهورترین نقش و البته سنگین ترین گریم او مربوط به نقش دون ویتو کورلئونه در پدرخوانده است.
پانتهآ پناهیها
نفس
طراح چهرهپردازی: مهرداد میرکیانی
پانتهآ پناهیها مثل بهناز جعفری، بازیگر نقشهای رنجور و سخت است. انگار اگر نقش راحت و بدون پیچیدگی بازی کنند، شب خوابشان نمیبرد. این موضوع را بویژه تماشاگرانی که تئاتر را دنبال میکنند و بازیهای آنها را روی صحنه دیدهاند، تایید میکنند. پناهیها مدتی است این سختکوشی را به خاک سینما هم کشانده. او در 40 سالگی، رنج و ریسک بازی در نقش پیرزنی به نام «ننهآقا» را تقبل میکند تا ما با راحتی و لذت تماشایش کنیم.
مهدی هاشمی
علی و غول جنگل
طراح چهرهپردازی: اصغر همت
تا جایی که میدانم مهدی هاشمی اعتقادی به گریمهای آنچنانی و سنگین برای نقشهای مختلف ندارد و معتقد است، تفاوت نقش به گریم نامتعارف و عجیب و غریب نیست و اگر هم تفاوتی هست باید توسط هنر بازیگر به وجود بیاید. او با کارنامه درخشان و متنوعش، این اعتقاد را اثبات کرده و با کمترین تغییرات ظاهری، بیشترین تفاوتها را در بازی نشان داده است. با این حال، هرازگاهی به اقتضای قصه و ضرورت نقش، صورتش را به هنر استادان گریم سپرده و چهرهای متفاوت از او دیدهایم؛ از آسیابان «مرگ یزدگرد» تا همین «علی و غول جنگل» که نقش مردی جنگلی را بازی کرد.
رابرت دنیرو
هیولا
طراح چهره پردازی: کریستین آلساپ
آن خال برجسته روی گونه باعث میشود، بتوان رابرت دنیرو را حتی در گریمهای متفاوت هم تشخیص داد. دنیرو اما در هر شرایطی در بازیگری بزرگی میکند؛ چه وقتی بدون گریم خاصی بازی میکند و چه وقتی گریم متفاوتی با حفظ همان مولفه آشنای فیزیکی دارد. با این حال گریم او به نقش هیولا در فرانکشتاین مری شلی به گونهای است که دیگر حتی آن شاخصه همیشگی مشخص نیست.
براد پیت
موردعجیب بنجامین باتن
طراح چهره پردازی: پتر آبراهامسون
براد پیت حتی هنوز و در 53 سالگی چهره جذابی دارد، هرچند نشانههای پیری به تدریج در صورتش پدیدار شده است. او این جذابیت را در کارنامه سینماییاش حفظ کرده و بخش زیادی از محبوبیتش را وامدار همین خوشتیپی است و بندرت او را با گریم متفاوت دیدهایم.
او واقعا بازیگر مستعدی بود و هست و هیچ وقت صرفا نان چهرهاش را نخورده. پیت در مورد عجیب بنجامین باتن، فرصت مناسبی پیدا میکند برای دگرگونی چهره و به رخ کشیدن توان بازیگریاش.
جمشید هاشمپور
مسافر ری
طراح چهرهپردازی: عبدالله اسکندری
جمشید هاشمپور، از ستارههای سینمای ایران در دهههای 60 و 70 بود که معمولا با سری تراشیده شبیه یول برینر در فیلمها ظاهر میشد و دست به ماجراجویی میزد. با این حال، ترکیب سر و صورت آریای سابق به گونهای بود که انواع کلاه گیسها و موهای مصنوعی هم روی او جواب میداد، اما قطعا یکی از متفاوتترین گریمهای او در فیلم «مسافر ری» است که نقش مردی عرب به نام ابوعون را بازی میکرد.
استاد چیرهدست
سینمای ایران از دیرباز تاکنون چهرهپردازان شاخصی به خود دیده است؛ استادانی که ضمن ارتقای هنر گریم در کشور ما، نقشهای ماندگاری روی صورت بازیگران زدند. زندهیاد فرهنگ معیری، جلالالدین معیریان، مسعود ولدبیگی، مهران روحانی، مهرداد شکرآبی، مهری شیرازی، مهین نویدی، سعید ملکان، سودابه خسروی، محسن دارسنج و مهرداد میرکیانی برخی چهرهپردازان خوب سینمای ایران بودند و هستند. اما بدون شک یکی از بهترین چهرهپردازان سینمای ایران، عبدالله اسکندری است که بیشتر نمونههای شاخص گریم در این گزارش پیشرو، از آنِ اوست.
آنتونی کویین
گوژپشت نتردام
طراح چهره پردازی: لوئیس بونمیسون
آنتونی کویین در چند فیلم، گریمهای سنگینی داشت و چهرهاش به اقتضای نقشهای مختلف تغییرات محسوسی کرد؛ از شور زندگی که در آن، نقش پل گوگن نقاش معروف را به عهده داشت تا لارنس عربستان که نقش یک عرب را با چهرهای خشن بازی میکرد، اما حتما سنگینترین و متفاوتترین گریم او در نقش کازیمودوست.
رضا کیانیان
یک تکه نان
طراح چهره پردازی: عبدالله اسکندری
کیانیان ازجمله بازیگرانی است که علاقه فراوانی به بازی در نقشهای متفاوت دارد. یکی از جلوههای این تفاوت برای او در گریمهای سنگین است. شاید هم گریمورها با دیدن کیانیان سر ذوق میآیند که هنرشان را روی چهره او پیاده کنند. او در «یک تکه نان» با سه گریم متفاوت، نقش سه پیرمرد را بازی میکند.
آزیتا حاجیان
دزد عروسکها
طراح چهره پردازی: عبدالله اسکندری
معمولا زنان بازیگر دوست ندارند، چهره شان را برای زشت شدن به دست گریمورها بسپارند؛ این مساله بویژه در سینما به دلیل پرده عریض بیشتر قابل ردیابی و اثبات است. با این حال در سینمای دست به عصای ایران و تشدید این روحیه در خانمهای بازیگر، افراد جسوری هم پیدا میشوند؛ مثل آزیتا حاجیان که نقش عجوزهای بدترکیب را در «دزد عروسکها» به زیبایی و ترسناکی بازی میکند.
محمود بصیری
دستفروش
طراح چهره پردازی: فاطمه اردکانی
زنپوشی و بازی بازیگران مرد به جای شخصیتهای زن، در ایران به نمایشهای سیاه بازی و تخت حوضی برمیگردد، چون به دلیل محدودیت و ممنوعیت عرفی، خانمها امکان حضور در عرصه بازیگری را نداشتند. این زنپوشی بعدها در سینما هم مورد بهرهبرداری قرار گرفت و عمدتا در آثار کمدی، بازیگران مرد در نقش زنان ظاهر شدند، اما بازی محمود بصیری در نقش پیرزن «دستفروش» در فضایی متفاوت رخ میدهد.
اکبر عبدی
مادر
طراح چهرهپردازی: عبدالله اسکندری
اکبر عبدی احتمالا میان بازیگران ایران، گریمخورترین صورت را داشته باشد. صورت گرد او بویژه در سالهای جوانی، پذیرای گریمهای متفاوتی شد و با ترکیب هنر و استعداد او نقشهای درخشانی را رقم زد. اکبر عبدی تاکنون در چند فیلم همچون آدم برفی، خوابم میآد و خوابزدهها با ملاحتی مثال زدنی، نقش زنان را بازی کرد. با این حال انتخاب ویژه ما درباره گریم متفاوت او، نقش غلامرضا، برادر بیمار فیلم «مادر» زندهیاد علی حاتمی است.
عزتالله انتظامی
بانو
طراح چهرهپردازی: عبدالله اسکندری
کارنامه آقای بازیگر، پر از نقشهای متنوع و دوستداشتنی است؛ عزتالله انتظامی حتی کاراکتر تکراری آدمهای شارلاتان را هم با هنر تمام نشدنی خود به شکلهایی متفاوت عرضه میکرد. او حتی بدون کمک گریم هم میتوانست در هر بار حضور، تصویری تازه از خود بروز دهد. با این حال نقشهایی هم داشت که با چهرهپردازی خوب، بیشتر به چشم آمدند؛ ازجمله قربان سالار در «بانو.»
داستین هافمن
بزرگمرد کوچک
طراح چهره پردازی: دیک اسمیت
داستین هافمن از آن بازیگران بزرگ و بدون تکرار تاریخ سینماست که بیگریم و با گریم، کار خودش را میکند و بهترین سطح از نقشآفرینی را پیش روی تماشاگر قرار میدهد. در میان گریمهای سنگین این بازیگر باید به دو فیلم مهم اشاره کرد که با بازیهای همیشه خوب او به نتیجهای درخشان منجر میشود؛ بزرگمرد کوچک که هافمن در آن نقش سرخپوست 121 سالهای به نام جک کراب را بازی میکند و توتسی که در هیبت یک زن ظاهر میشود.
رابین ویلیامز
خانم داتفایر
طراح چهره پردازی: گرگ کانن
رابین ویلیامز 11 اوت 2014 از میان ما رفت، اما به قدری نقش خوب از خود به یادگار گذاشت که به وقت دلتنگی میتوانیم سری به این کارنامه پروپیمان و نقشهای دیوانهوار بزنیم و لذتش را ببریم. گاهی این دیوانگیها و بازی در نقشهای مختلف با گریمهای متفاوتی هم همراه میشد؛ یکی از جذابترین این گریمها مربوط به فیلم خانم دات فایر است. دانیل برای این که بعد از جدایی و متارکه با همسرش خیلی از بچههایش دور نباشد، در قالب یک پرستار خانم به خانه برمیگردد.