از بریتنی اسپیرز، بیانسه، جاستین بیبر، کیتی پری، ویکتوریا بکام،اشلی تا خوانندگان خودمان/ پلی بک ۵۰۰ هزار تومانی/ افشاگری خشایار اعتمادی
انتشار ویدئوهایی از اجراهای ضعیف خوانندگان پاپ در روزهای اخیر صدای اعتراض بسیاری را بلند کرده است، حتی یک نت را نمی توانند سر جایش بخوانند تا اینکه پلی بک می کنند و مقایسه با قیمت بلیت ها همه را عصبی کرده است. اینکه هیچ قانونی هم برای برخورد با این خوانندگان وجود ندارد نیز روی اعصاب است...
ایران آرت: مجتبی اردشیری در بخش هایی از مطلب بلندی در همین باره در فرهیختگان نوشت:
جدیدترین نرخ بلیت برای کنسرتهای پایتخت، از 100 هزار تا 395 هزار تومان متغیر است که بسته به جایگاه مخاطب و دوری و نزدیکی صندلی به استیج، تغییر میکند. در همین چند هفتهای که از برگزاری کنسرت در ایران میگذرد، اخباری مبنیبر بلیت کنسرتها تا مرز 500 هزار تومان هم مخابره شده است.
اما مخاطب برای چه چیزی باید چندصد هزار تومان پول بدهد که لبخوانی خواننده محبوبش را از نزدیک مشاهده کند؟ تنها عایدی که این کنسرتها برای مردم دارد، دیدن ستاره محبوبشان از نزدیک است.
درحال حاضر سالن وزارت کشور، 5 هزار صندلی، نمایشگاه بینالمللی میلاد 2100، مرکز همایشهای برج میلاد 1700، اریکه ایرانیان 1450، تالار وحدت 900 و ایوان شمس 400 صندلی دارند. اگر متوسط قیمت بلیتهای کنسرت را 250 هزار تومان و متوسط ظرفیتهای سالن را نیز 50 درصد درنظر بگیریم، حالا حساب کنید که یک کنسرت، چه عایدی هنگفتی را برای خواننده و کنسرتگذار به همراه دارد.
این عایدی به اندازهای است که برخی خوانندگان، از ورود افراد غیرمرتبط با این حرفه، به مقوله کنسرتگذاری صحبت میکنند.
در همین زمینه، خشایار اعتمادی میگوید: «برای حضور در برنامهای تلویزیونی به صداوسیما دعوت شدم. دیدم همزمان با حضور من، از یک خواننده جدید هم دعوت کردهاند. دیدم که تهیهکننده برنامه، آن خواننده را به کناری کشیده و به وی پیشنهاد داده که تو را در برنامه نوروزی فلانی میبرم، بهشرطی که کنسرت سال آیندهات مال من باشد.»
شیوه دریافت به این صورت است که عموما خواننده، نیمی از مبلغ را در زمان عقد قرارداد و نیم دیگر را تا قبل از اینکه به روی سن برود، دریافت میکند. کنسرتگذار هم با پول باقیمانده از بلیتهای مردمی و برخی تبلیغات و اسپانسرهایی که از قبل به دست آورده، چیزی در همان اندازهای که خواننده دریافت کرد، به دست میآورد تا در این پروسه پرسود، هم پول از جیب مردم برود و هم در ازای پولی که دادهاند، خدمتی دریافت نکنند. به همین راحتی، خواننده بدون اینکه خودش را به زحمت بیندازد، سالی یک یا دو تراک میخواند و تا سالها به همین شیوه، در کنسرتهایش میخواند و پول درمیآورد.
سودهای هنگفت و آسان درآوردن این مبلغ سبب شده تا از سرمایهگذار تا خواننده، به صرافت جیب مردم باشند تا از پول مردم، برای خود شهروندی اروپا، آمریکا و کانادا خریده و در بهترین خانههای شمال تهران ساکن شوند. این آسانی در مرحله ساخت، از تلاش افراد زحمتکش دیگری که گمنام هستند و با کمترین میزان دریافتی قانع میشوند تا مرحله کنسرت که بیهیچ زحمت و هزینهای، چندصد میلیون و شاید میلیارد جمعآوری میشود، موسیقی را به یکی از مافیاییترین بخشهای حاضر در کشور تبدیل کرده است.
آیا ایران، بهشت خوانندگان است؟
البته که پلیبکخوانی، تنها محدود به ایران نیست و موارد زیادی از این لبخوانیها در کنسرتهای خوانندگان سرشناس نیز دیده شده است. قدرمسلم تاکنون فیلمها و اطلاعات بسیاری از لبزدن خوانندگانی چون بریتنی اسپیرز، بیانسه، جاستین بیبر، کیتی پری، ویکتوریا بکام، اشلی سیمپسون، شر، فیفتی سنت، ریتا اورا و... منتشر شده است اما آنها هیچگاه تا این اندازه، نسبت به تکرار این روند، از خود مقاومت نشان ندادهاند.
مخاطبان ایرانی بهاندازهای طرفدار کنسرت هستند که در 22 ماه تعطیلی کنسرت، ضمن انتقادهایی از این تعطیلیها، با صرف هزینههای گزاف، به ترکیه و امارات میرفتند و با چندین برابر مبلغ کنسرت در ایران، هزینه کرده و از خواننده مورد علاقهشان حمایت میکردند.
قطعا ایران، بهشت خوانندگانی از این دست است. خوانندگانی که میدانند بهاری دارند و به همین دلیل، تا جا دارد، از دوران شهرت و محبوبیت خود استفاده کرده و به اصطلاح، بار خود را میبندند. یک بازار آماده 85 میلیونی برای آنها در کنار ممنوعیت حضور خوانندگان فارسیزبان لسآنجلسی و البته نبود قوانین بازدارنده سبب شده تا آنها نهایت استفاده را از این اقتصاد بیرقیب و بیمامور به عمل آورده و خیلی زود به شهرت، ثروت و اعتبار برسند. در چنین شرایطی، آنها چرا باید جلای وطن کرده و این بازار طلایی را از دست بدهند؟ معلوم است که با وجود تمکن سرشار مالی، همچنان به حضور در کشور اصرار ورزیده و با شیوهای ساده که نه وقتی از آنها میبرد و نه هزینهای، هم دست به تولید میزنند و هم محصول خود را به مخاطب ارائه میدهند.
در این بین اما، دو گروه بزرگ متضرر میشوند: نخست مردمی که در طول سال و با این شرایط سخت اقتصادی، هزینههای هنگفتی از جیب آنها میرود و دوم، جوانانی که مطلع یا ناآگاه از این جریان، جوانی، سرمایه و طراوت زندگیشان را صرف این میکنند تا سری در میان سرها دربیاورند و به شهرت و محبوبیت و البته ثروت برسند. سراب زیبایی که اگر جزئی از بدنه مافیا نباشند، تا پایان عمر، در همین حسرت خواهند ماند و چیزی عایدشان نمیشود.
این، فقط تکهای کوچک از پازل این خوانندگان پاپ بود که سالهاست خیلیها، از چندوچون آن اطلاع دارند اما نه برخوردی میکنند و نه در مسیر اصلاح آن، قدم برمیدارند. فعلا که همه چیز بابمیل و طبع این خوانندگان پلیبکخوان است که در خفا، جیب مردم را خالی میکنند و وقتی میکروفن به آنها رسید، از درد مردم میگویند و خواستار تسهیل در زندگی این جماعت هستند. اسم چنین رفتارهایی را چه باید گذاشت؟