مهناز افشار شمس العماره سارا رزمی را به گردن آویخت و .../ مجسمه های پوشیدنی در ایران هر روز بیشتر از دیروز / سارا رزمی: زن باشی در ایران زندگی کنی بخواهی از راه هنر پول هم دربیاوری، باید سوپر قهرمان باشی / گرانی متریال هیچ متریال مرغوب پیدا نمی شود
در خاورمیانه زیستن دشوار است، حالا تصور کن زن هم باشی و در ایران زندگی کنی و بخواهی از راه هنر پول هم دربیاوری، باید سوپر قهرمان باشی با کفش هایی آهنین تا بتوانی به مسیر ادامه دهی.
ایران آرت: آزاده جعفریان : تقریبا مانند همه چیز این روزها معنای رسانه ها هم تغییر بنیادین کرده است؛
حالا لباس تن تان ، مدل موی تان و یا یک آویز روی گردن و یک انگشتری هم رسانه محسوب می شود، از این روست که در دنیا از جمله ایران مجسمه های پوشیدنی بسیار مورد توجه است و حالا دیگر غیر از انتلکتوئل ها طبقه متوسط هم اهمیت چنین زیور آرایه هایی را می داند و آگاهانه از آن استفاده می کنند.
مجسمه های پوشیدنی رسانه های امروزین هستند که روی تن کوچه به کوچه و خیابان به خیابان می چرخد و هیچ بعید نیست تلنگری بزند که این روزها روزنامه ها و مجلاتی که روی کیوسک ها باد می کنند عمرن بتوانند بزنند.
«سارا رزمی » از هنرمندان مجسمه سازی است که سال ها شاگردی پرویز تناولی را کرده و آموزش جواهر سازی هنری را نیز نزد استاد فرا گرفته است ، سارا کارش را با مجموعه شمس العماره در تابستان ۱۳۸۹ آغاز کرد و اکنون در کنار همسرش، لایتینگ های هنری را برگرفته از آیینه کاری های قدیمی خلق می کنند .
به تازگی مهناز افشار، بازیگر شناخته شده گردنبندی ازمجموعه شمس العماره، سارا رزمی را به گردن آویخته بود و عکسی از خود در فضای مجازی منتشر کرد.
همین امر، رسانه ایران آرت را برآن داشت تا گفت و گویی با خانم رزمی درباره مجموعه های جواهرات هنری و لایتینگ ها انجام دهد.
_ از مجموعه شمس العماره بگویید ؟ این شاخص ترین مجموعه شماست چگونه شگل گرفت ؟
ـ من همراه با بچه های کلاس جواهرسازی استاد پرویز تناولی تابستان سال ۸۹ یا ۹۰ به تماشای کاخ گلستان رفتیم. استاد عشق و توجه زیادی به بنای شمسالعماره در کاخ گلستان داشتند و درباره تاریخچه و تک تک کاشی ها و آینه کاری های شمسالعماره توضیح دادند طوری که من مجذوب این بنا شدم. با وجودی که قبلا آنجا را دیده بودم و بارها داستان هایش را شنیده بودم. اما جنس این مجذوبیت با قبل تفاوت داشت. ایده ام همان روز شکل گرفت و با استاد از بنا عکاسی کردیم. من بعد از آن روز، روزهای زیادی به شمس العماره سر زدم ،اتود زدم و عکاسی کردم تا اینکه خروجی اش یک انگشتر شد که مورد تشویق استاد قرار گرفت. سپس روزهای زیادی به کارگاه استاد رفتم و ادامه مجموعه زیر نظر استاد شکل گرفت. تا جایی که این مجموعه به بیشتر از چهل قطعه رسید و جالب اینجاست هنوز هم اتودها و طراحی هایی دارم که اجرا نشده اند.
_ از مجموعه های دیگرتان بگویید آثاری که به موازات شمس العماره خلق شدند
مجموعه های زیادی به موازات شمس العماره طراحی شدند که برخی ساخته شدند و بعضی نیز هنوز ساخته نشده اند. از مجموعه هایی که به تماشای دید عموم در آمده باید به مجموعه ملیله، شانه و تابستان تهران اشاره کنم که هر کدام مخاطبین خاص خودشان را دارند ولی هیچکدام به اندازه شمسالعماره مخاطب گسترده ندارند.
- رنگ بندی های متنوع مجموعه شمس العماره چشم هر بیننده ای را خیره می کند ؟
بله درسته مخاطبان هم از تنوع رنگی این مجموعه بسیار گفته اند و نکته اینجاست که من تمام سعی ام را کردم که رنگ ها دقیقا از خود تاریخ گرفته شده باشند. رنگ بندی متنوع مجموعه شمسالعماره درست از رنگبندی های متنوع موجود در کاخ گلستان اعم از کاشی کاری ها و شیشههای رنگی درها و به خصوص نقاشی ها و آینه کاری ها و کاشی کاری های خود عمارت شمس العماره آمده اند .
_ خانم رزمی لطفا از جنس به کار رفته برای خلق این آثار بگویید ؟ مخاطب چه متریالی را بیشتر می پسندد؟
جنس آثار من از برنز است. دقیقا شبیه جنس مجسمه های برنزی که کار می کنم. البته در چندسال اخیر، مخاطبان از سیاهی فلز بر اثر مرور زمان گله دارند که البته این خاصیت فلز هست که بر اثر مرور زمان اکسید میشود و من مجبورم برخلاف میلم به خاطر احترام به سلیقه مخاطب، کارها را آب کاری کنم . سپس بر روی آثارم از مینا کاری استفاده کردم تا جلوه ای دو چندان را برای مخاطب نمایش دهد . مجموعه دیگری دارم با عنوان «تابستان تهران». این مجموعه رویکرد محیط زیستی دارد و در واقع به یافتی است و از تشتک خلق شده اند. تشتک ها پس از طراحی و اجرا، آبکاری میشوند و سپس میناکاری. سالهاست محیط زیست برای من دغدغه بوده و هست و این موضوع به طور مستقیم روی آثارم نیز تاثیر گذاشته است.
_ از روش ساخت مجموعه ها بگویید آنها به وسیله رایانه اجرا می شوند و سپس خروجی CNC می گیرید و یا دستی هستند و روی موم پیاده می شوند ؟
هر مجموعه بنا بر ماهیت طراحی اش با روشی خاص خلق میشود. مجموعه شمس العماره و شانه را با کامپیوتر طراحی کردم و سپس پرینت سه بعدی و تاش نهایی روی موم، کارها با دست انجام شده اند.
برعکس این دو مجموعه آثار کلکسیون «ملیله » با دست ساخته شده اند .
_ از مراحل ساخت بگویید از ایده تا اجرا چگونه شکل می گیرد ؟
پروسه ساخت مجموعه ها طولانی ست. از طراحی و اتود زدن آغاز می شود. بعد به پرورش ایده میرسد و سپس تازه در واقع کار شروع می شود. آن زمان است که به مرحله بعد یعنی زمانی که کار لحاظ فنی قابل اجراست ، می رسیم . این مجسمه های پوشیدنی باید سبک باشند. قابل پوشیدن باشد و … سپس وارد مرحله ریخته گری ، جوشکاری ، پوست ، پرداخت ، آبکاری و مینا کاری می شویم که خیلی پیچیده و زمان بر است. تا در نهایت چیزی بشود که قابل ارائه باشد و مخاطب بتواند با خیال راحت یک اثر هنری ناب را بپوشد.
_ از کار با آرت شاپ بگویید
مدت زمان زیادی است ، فکر می کنم ده دوازده سالی باشد که با آرت شاپ ها کار می کنم . البته خیلی قدیم ترها زمانی که دانشجو بودم یعنی سالهای ۸۱ به بعد هم با آرت شاپ ها مثل خانه جوان کار می کردم. ولی در آن زمان متریال کارم پارچه و منجوق بود.
_ نظر خودتان در این باره چیست از نمایش و فروش آثارتان در آرت شاپ ها راضی هستید؟ آیا بهتر نبود آثارتان را واقعا جزو کارهای هنری است در گالری ها نمایش می دادید؟
واقعیت را بخواهم بگویم ، انتخاب خودم همچنان نمایشگاه در گالری است. ولی متاسفانه گالری ها خیلی مایل نیستند نمایشگاه جواهرات هنری برگزار کنند .ما هنرمندان جواهرات هنری و مجسمه های پوشیدنی برای ادامه راه و تامین هزینه ها برای خلق مجموعه های جدید مجبوریم، اکثر کارهایمان را به آرت شاپ ها بدهیم وگرنه همچنان انتخابمان گالری است. خیلی هم مقاومت کردیم تا فروش کارهای مان به آرت شاپ ها ختم نشود ولی خب برای ادامه راه مجبور شدیم. در کل همچنان آرت شاپ ها را هم با وسواس انتخاب می کنم.
راستش شارژ کردن آرت شاپ ها و رسیدگی کردن به سفارشات شان تو را وارد یک دور باطل تولید می کند که از خلاقیت و ایده های جدیدت دور و دورتر می سازد. به طبع آرت شاپ ها ترجیح می دهند روی همان ابژه های امن که از فروش شان مطمئن هستند تمرکز کنند.
_ تازگی ها یک لایتینگ هایی از شما دیده ایم که علاوه بر زیبایی بسیار هنری و مفهومی ست
لایتینگ ها محصول مشترک من و سام( همسرم) هستند. این مجموعه جرقه اش از لاله هایی خورد که ما در فروردین ۱۳۹۳ برای سفره عقدمان خریده بودیم . با اینکه سفره عقد ما در فضای بسته بود ولی در قسمت بالای سفره شیشه بزرگی بود که آسمان از آن فضا نمایان بود و نور مستقیم به لاله های رنگی می تابید این نما به نوعی تداعی ارسی های قدیمی را می کرد. بعد ازماجرای سفره عقد ، همیشه دوست داشتم با این لاله ها یک اثر هنری با الهام از کاخ گلستان و تالار آینه، خلق کنم و در نهایت این لایتینگ ها را طراحی کردیم . در اوایل راه، سام (همسرم) هم به من پیوست و تیم مان کامل شد. این مجموعه نیز در برخی از آرت شاپ ها ارایه شده و مخاطبان زیادی دارد بخصوص مخاطبان در خارج از کشور علاقه زیادی به این مجموعه دارند .
_ در واقع مجموعه لایتینگ ها تلفیقی از سنت و مدرنیته است؟
دقیقا ،هدف من هم درست همین بود، دوست داشتم از لاله ها استفاده کنم ولی نه به شیوه سنتی بلکه ترکیبی از سنت و مدرنیته که در نهایت با پایه های بسیار مدرن این ترکیب میسر شد.
ـ آیا مخاطبان برای جواهرات هنری و مجسمه های پوشیدنی هزینه می کنند ؟
بله براشون جذاب است و می خرند. ولی واقعیت این است هنوز هم آن جسارت وجود ندارد که جواهرات غیر متعارف مثل مجموعه تشتک و یا حتی برخی آثار از مجموعه شمسالعماره را بخرند و بپوشند. خیلی ها هنوز هم در قید و بند الماس و طلا و گرم جواهرات و….. هستند.
ـ تازگی ها خانم مهناز افشار، بازیگر شناخته شده یکی از گردنبندهای مجموعه شمس العماره را به گردن آویخته بود و عکسی در اینستاگرام خود منتشر کرد و شما خودتان برای ایشان فرستاده بودید؟
نه نه اصلا من هیچ ارتباطی با ایشان برقرار نکردم و پوشیدن گردنبند توسط ایشان برایم بسیار جالب بود من خیلی تعجب کردم که اصلا چطور این گردنبند به دست ایشان رسیده است. یکی از دوستانم به طور اتفاقی عکسی در دایرکت اینستاگرام برایم فرستاد من عکس را باز کردم و برای بار اول بود دیدم خانم افشار گردنبندی از مجموعه شمس العماره را به گردن کرده اند . من حتی نمی دانم از کجا خریدند و یا چه کسی از من خریده که به ایشان هدیه داده است. در هر صورت خیلی خوشحال شدم . البته این را بگوییم هر کسی و نه تنها سلبریتی ها و آدم های مطرح هر مخاطبی آثار من را بپوشد من خیلی خوشحال می شوم، وقتی در مهمانی یا جایی می روم که کسی از جواهرات هنری من استفاده کرده و یا لایتینگ ها را در محیطی به نمایش گذاشته واقعا روحی در من دمیده می شود که انگیزه دوباره کارکردن را در من دو برابر می کند .
_ گرانی متریال و شرایط سخت خلق آثار در این روزها بگویید ؟
گرانی متریال یک بحث هست و نبود متریال مرغوب هم یک بحث دیگر که این دو موضوع کاملا بر روی کیفیت کار تاثیر میگذارد. آثار ما همیشه مشتری های خاص دارد ولی خب در این شرایط اگر بخواهیم اثر خوب و با کیفیت دست مخاطب بدهیم باید روی سود حساب نکنیم سود این روزها خیلی خیلی پایین است. چون افزایش قیمت ها تا یک جایی کشش دارد. دیگه از یک حدی بیشتر بی معنی می شود . نخستین درسی که استاد تناولی به ما آموخت این بود که آثارتان را درست قیمت گذاری کنید که در دست و گردن مخاطب دیده شود نه اینکه بماند روی دست خودتان.
-آیا زن بودن، محدودیت هایی را در پروسه کار هنری تان به وجود آورده است؟ مثلا شما را در آفرینش یک اثر با محدودیت مضاعف تری مواجه کرده است؟ آیا احساس کرده اید به جهت زن بودن برای فروش اثرتان با مشکل روبرو هستید؟
در خاورمیانه زیستن دشوار است، حالا تصور کن زن هم باشی و در ایران زندگی کنی و بخواهی از راه هنر پول هم دربیاوری، باید سوپر قهرمان باشی با کفش هایی آهنین تا بتوانی به مسیر ادامه دهی.