ظهور بازار جهانی هنر
مدیر آموزشی موسسه ساتبیز : سن مجموعهداری هنر پایین آمده است / جفری بولتن: بیشترین سهم معاملات بازار هنر مربوط به آثار معاصر است
در نشست ظهور بازار جهانی که در حاشیه تیرآرت برگزار شد، کارشناس هنری توضیح داد چگونه سلیقه مجموعهداران به سمت خرید و فروش آثار هنری بهروز تغییر پیدا کرده است.
ایرانآرت: نشست ظهور بازار جهانی هنر، عصر چهارشنبه ۶ تیرماه با حضور جفری بولتن، مدیر دوره آموزشی هنر و کسب و کار در موسسه ساتبیز لندن و مدیر اجرایی آرت اینسایت در حاشیه تیر آرت برگزار شد.
در این نشست که از طریق ارتباط مجازی میسر شده بود، جفری بولتون گفت: قبل از هرچیز لازم است درباره اندازه بازار جهانی هنر صحبت کنیم. معاملات این بازار در سال گذشته، ۶۷ میلیارد دلار بوده است. این مبلغ بزرگی است اما وقتی آن را در مقایسه با سایر صنایع قرار میدهیم، اندازه واقعی آن را بهتر میفهمیم. مثلا ارزش معاملات گوگل ۶۵ میلیارد دلار و یک و دو دهم ترلیون دلار هم ارزش بازار نفت و گاز است. درست است که ارزش بازار هنر بالا است اما در مقابل سایر صنایع و معاملات جای پیشرفت زیادی دارد.
او با نمایش نمودار تغییرات بازار جهانی هنر در ده سال گذشته توضیح داد: در سال ۲۰۰۸ شاید یک افت شدید بودیم که علت عمده آن بحران اقتصادی دنیا بود. نکته جالب این است که بعد از سال ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ ارقام دوباره به سطح نرمال خود بازگشتند. خبر خوب این است که در سال ۲۰۱۶ افتی در بازار داشتیم که در سال ۲۰۱۷ به سرعت جبران شد و ۱۲ درصد افزایش داشت.
بولتن، نکته مهم در این زمینه را دریافت این موضوع دانست که این درآمد در بین چه گروههایی تقسیم شده است. او گفت: در سال گذشته ۵۳ درصد معامله بین واسطهها انجام شده و ۴۷ درصد در نمایشگاهها و حراجیها. این نسبتها ثابت نیستند زیرا در سال ۲۰۱۱ این نسبتها پنجاه پنجاه بودند.
او گفت: جنبه دیگری که میتوان آن را بررسی کرد، مارکتینگ اولیه و ثانویه است. بازار اولیه وقتی است که یک اثر هنری برای نخستین بار به فروش میرسد. این میتواند توسط واسطهها یا گالریدارها اتفاق بیافتد. بازار ثانویه، وقتی است که هنر برای دومین بار یا چندمین بار بین مالکین متفاوتی رد و بدل میشود. این اتفاق معمولا در حراجیها رخ میدهد. هرچند میتواند بین واسطهها و گالریستها هم باشد.
جفری بولتن توضیح داد: شفافیت بازار هنر یکی از مسائل عمده این بازار است. این موضوع از دو سویه قابل بررسی است. یکی حراجیهای بازار هنری که موظف هستند همه ارقامشان را منتشر کنند و در این زمینه شفاف هستند. دیگری واسطهها و گالریها هستند که شفاف نیستند. تنها منبعی که برای جمعآوری اطلاعات در این زمینه وجود دارد، نهادی است که در حاشیه آرت بازل فعالیت میکند و نظرسنجیهای سالانه درباره بازار اولیه هنر انجام میدهد و به دنبال آماری در این زمینه است.
امریکا، چین و انگلستان، پیشگامان معامله آثار هنری
او ادامه داد: از جنبه دیگر، سهم راهبران بازار جهانی را باید بررسی کنیم. سه بازاری که در این بازار سهم بیشتری دارند، ابتدا امریکا با ۴۲ درصد سهم است، بعد از آن چین با ۲۲ درصد و سپس انگلستان با ۲۰درصد. این اعداد دائم در حال تغییر هستند. برای مثال در سال ۲۰۱۱ چین در رده اول بود. این اعداد بیش از هرچیز به اوضاع اقتصادی در آن منطقه از دنیا بستگی دارد.
این مدیر هنری، به سهم خاورمیانه در این بازار اشاره کرد و گفت: کل این منطقه دارای ۶ درصد سهم است. نکته مهم درباره این بازار این است که سهم هریک از کشورها لزوما به معنای این نیست که اثر هنری در آن کشور تولید شده است. حتی به این معنا هم نیست که اثر توسط یکی از اتباع آن کشور خریداری شده است. مثلا ممکن است اثر یک هنرمند خاورمیانهای در نیویورک به یک چینی فروخته شده باشد. این اثر در سهمیه امریکا قرار دارد.
بولتن گفت: یکی از مهمترین نکات این است که بازار جهانی هنر از سال ۲۰۰۰ تا امروز چقدر گسترده شده است. علیرغم افت در چند سال اخیر، هنوز هم میزان گسترش بازار چشمگیر است. یکی از نکات دیگر این است که میزان رشد فروش شاهکارهای هنری، نسبت به باقی قسمتها پیشرفت چندانی نداشته است. بسیاری از این آثار مربوط به استادان بزرگ هستند و در کلکسیونهای شخصی و عمومی قرار دارند و به همین دلیل به حراجها راه پیدا نمیکنند.
این مدیر ساتبیز گفت: در مقابل شاهد رشد بسیار سریع بازار آثار معاصر و افزایش سرمایه خرید و فروش این آثار هستیم. این ارقام با ده یا پانزده سال پیش غیرقابل مقایسه است. اولین دلیل آن این است که مجموعهداران جوانتر علاقه بیشتری به جمعآوری آثار هنر معاصر دارند. از دیگر دلایل این است که دوستان، آشنایان و علاقهمندان هنرمندان معاصر دوست دارند که آثار آنها را جمعآوری کنند. همچنین باید به توجه رسانههای عمومی به این آثار اشاره کرد.
وی افزود: یکی دیگر از دلایل علاقه به آثار هنرمندان معاصر این است که برای فعالیت در عرصه هنر قدیمیتر، مجموعهدار نیازمند داشتن اطلاعات تاریخی فراوانی است. در صورتی که درباره جمعآوری هنر معاصر مجموعهداران به آن میزان از دانش و اطلاعات عمومی نیاز ندارند.
او همچنین گفت: این روزها مجموعهداران از سن پایینتری شروع به جمعآوری آثار هنری میکنند و به همین دلیل علاقه بیشتری به جمعآوری آثار همعصر خودشان دارند. از طرفی شاهد ادغام هنر با تجملات زندگی مردم هستیم. در نهایت سرمایهگذاری در هنر معاصر امر بسیار مهمی است و باعث میشود در آینده سودهای هنگفتی عاید مجموعهدار شود. از نمونههای این اقبال عمومی میتوان به میزان فروش آثار هنری در ساتبیز اشاره کرد. بین ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۷ ششصد درصد افزایش در این زمینه داشتیم.
جفری بولتن در بخش دیگری از سخنانش توضیح داد: در چند سال اخیر رونق در فروش آثار معاصر بهقدری زیاد شد که شاهد شکسته شدن برخی رکوردها بودیم. مثلا اثر جف کونز به قیمت بیش از ۵۷ میلیون دلار به فروش رفت که بیشترین رقمی است که برای اثر یک هنرمند در قید حیات پرداخت شده است. کار دیگری از فرانسیس بیکن، با فروش بیش از ۱۴۲ میلیون دلار، بالاترین قیمتی است که برای یک اثر هنری در حراج پرداخته شده است.
مدیر اجرایی آرت اینسایت گفت: مثال دیگر اثری از پیکاسو است که در سال ۲۰۱۵ در نیویورک به قیمت بیش از ۱۷۹ میلیون دلار به فروش رفت و یا اثری از بسکیه که توسط یک مجموعهدار جوان ژاپنی به قیمت چهارصد میلیون دلار خریداری شده است.
جفری بولتن در جمعبندی سخنانش توضیح داد که خرید و فروش آثار هنری در دنیای امروز تا حد زیادی بستگی به شرایط اقتصادی، فرهنگی و سیاسی مناطق مختلف دنیا دارد.