روایت آقای بازیگر از جذابیتهای کافهداری / بعضی از مردم برای عکس گرفتن به اینجا میآیند
ایران آرت: هر سال از گوشه و کنار کشور خبر افتتاح یک رستوران و کافه توسط چهرههای شناخته شده و هنرمندان به گوش میرسد. تا جایی که دیگر این حرفه به شغل دوم و ثابت سلبریتیها و چهرهها تبدیل شده و همه میدانند اگر قرار است چهرهای بهدنبال شغلی دیگر برود، نخستین انتخابش چیست. بدون شک حمایت مردم از سلبریتیها موجب شده تا رستوران و کافهداری به یکی از درآمدزاترین شغلها برای این شغل تبدیل شود و آنها را وادارد تا برای مدتی هم که شده این حرفه را تجربه کنند و نامشان را در میان چهرههای رستوراندار ثبت کنند. به گزارش همشهری، برای بررسی دلایل گرایش چهرهها به کافه و رستورانداری و همچنین دلایل تعطیلی سریع رستورانهایشان، به سراغ مجید مظفری رفتهایم. کسی که از سال گذشته به این حرفه روی آورده است. گفتوگوی ما با این هنرمند را میخوانید.
چرا اغلب هنرمندان و چهرهها رستوران و کافهداری را بهعنوان شغل دوم خود انتخاب میکنند؟
بازیگران، خوانندهها، ورزشکاران و اغلب چهرههای شناخته شده چه در این قرن و چه در قرنهای گذشته هیچ پشتوانهای برای دوره بازنشستگی خود ندارند. از زمانی که این افراد وارد دوره میانسالی میشوند و نمیتوانند کار کنند، برای تامین مخارج زندگیشان با مشکل مواجه میشوند، به همینخاطر به فکر پیدا کردن شغل دوم میافتند. از آنجایی که رستوران و کافهداری جزو حرفههایی هستند که میتوان با مردم مستقیما ارتباط داشت، چهرهها به سراغ این حرفه میروند. در این حرفه نام و چهره هنرمند میتواند تأثیر بسزایی در جذب مشتری و جلب حمایت مردم داشته باشد. به همینخاطر است که چهرهها به سراغ رستورانداری میروند.
چه شد که شما سراغ این حرفه آمدید؟
سال 96 بود که این کار را شروع کردم. البته با گذشت 2سال هنوز به سودآوری نرسیدهام و تا اینجا فقط برای توسعه کافه هزینه کردهام. اما امیدوارم که در آینده نزدیک بتوانم در این حرفه موفق شوم زیرا برایش با جان و دل زحمت کشیدم.
بهنظر شما دلیل تعطیلی سریع رستورانها و کافههای هنرمندان چیست؟ حتی کسانی که رستوران و کافه بسیار معروفی داشتند، بعد از مدتی آن را تعطیل کردند. دلیل خاصی دارد که چهرهها بعد از یک یا 2سال رستوران و کافه خود را تعطیل میکنند؟
این افراد احتمالا جزء همان چهرههایی هستند که با یک رستوران قرارداد بسته بودند. وقتی قراردادشان تمدید نمیشود، خبر تعطیلی آن رستوران را میشنویم.
شنیدهایم برنامههای خاصی برای این حرفهتان دارید. برایمان راجع به آنها توضیح دهید.
تصمیم دارم با همکاری چند هنرمند دیگر در این کافه ورکشاپهای متعدد نقاشی، موسیقی، نویسندگی، سفالگری و... برگزار کنم. علاوه بر این تصمیم دارم شعبه دیگری از کافهام را نیز در تهران راهاندازی کنم زیرا در این مدت شاهد حمایت بسیار خوب مردم بهخصوص مردم شهرستانها بودم. بسیاری از مردم از شهرستانها برای حضور در کافهام به اینجا میآیند که این برایم بسیار ارزشمند است.
در انتها خاطرهای از کافهتان برایمان بگویید.
برخی از مردم برای عکس گرفتن به اینجا میآیند. بسیاری از مواقع پیش آمده درحالیکه من سر میز نشستهام، مردم وارد کافه میشوند و با عکسها و استندهای من عکس میگیرند و میروند. بسیاری از آنها حتی من را نمیبینند. این اتفاقی است که همیشه برایم جالب بوده است.