دلایل توجه عربها به جزئیات زنان
ایرانآرت: عشق در زندگی اعراب نقش برجسته ای ایفا می کند. هوس مرحله اول آن است و اما مراحل بعدی آن چگونه است؟
به گزارش اسپوتنیک، رسانه العربیه از امارات عربی متحده مطلبی از یک نویسنده عرب به نام «عهد فاضل» درباره این موضوع را منتشر کرد. وی با استناد به کتاب ابومنصور عبدالملک ثَعالِبی دانشمند زبان شناس متولد 350 هجری (نیشابور) در باره ترکیب زن نوشت که زن جذابیت زیادی برای مرد دارد و اجزای اندام زن را توصیف نمود.
ابومنصور ثَعالِبی نیشابوری در کتاب خود تحت عنوان "فقه اللغة وأسرار العربیة" نوشت: عشق چندین مرحله دارد که اولین آن شور است و البته تعجب آور اینجاست که درجه دوم علاقه قرار دارد. علاقه، احساس عشق را تشدید می کند و به عشق شدت می بخشد.هر چند عشق با خصوصیاتی که دارد می تواند مرحله عالی عاشقی محسوب شود، ولی مرحله بعدی لذت است که قلب را آسودگی می بخشد و مرحله متناوب هوس پنهانی است.
به عقیده ثَعالِبی، فرد عاشق برده عشق می شود و این هم یک مرحله خاص است، ولی این هم آخرین مرحله عشق نیست. بعد از این مرحله درجه ای فرامیرسد که انسان دستخوش عشق بیمار گونه می شود. این عشق مرض طاقت فرسا می باشد ولی مرحله شدیدتر عشق جنون آمیزی است که انسان را تمام و کمال تسخیر می کند.
کتاب یاد شده ثَعالِبی در وصف بدن زن نیست. این کتاب به زبان، کلمات، معنا و استفاده از آنها اختصاص دارد. این کتاب بخش های زیادی دارد که هر کدام با یکی از جنبه های زندگی اعراب، از جمله غذا، لباس، اسب سواری، کشاورزی، هنر، نام ها، توصیف ها و خیلی چیزهای دیگر مربوط است. این کتاب جنبه عمومی دارد.
ثَعالِبی زن را با پوستی سفید و شفاف، بینی و چشمانی زیبا، دهان شیربیان و کمری ظریف توصیف می کند.
قابل توجه است که ثَعالِبی تمام جزئیات بدن زن را توصیف نموده و از هیچ یک از آنها چشم پوشی نکرده است حتی از آنهایی که ما نمیتوانیم در مورد آن بنویسیم و به این خاطر از "العربیه" عذر خواهی می کنیم. به گفته ثَعالِبی، دندانهای زن نیز زیبا هستند، به ویژه اگر آنها با فاصله کوچکی در دهان قرار داشته باشند، زیرا فضاهای کوچک بین دندان ها آنها را بیشتر زنانه و زیبا می کند. این کتاب نشان می دهد که اعراب مدت ها پیش در مورد بدن و جزئیات آن آگاهی داشتند و زیبایی آن را مورد مطالعه قرار دادند، حتی ثَعالِبی نیز با نوشتن یک شعر درباره عشق، به این موضوع اشاره کرده نوشت:
در بستر خواب که افتادم
بال شکسته ام را با قلبی محزون در آغوش گرفتم
و فهمیدم که به درد عشق مبتلا شده ام