پرویز پرستویی و حرف هایی که تا به حال نگفته بود/ مسعود کیمیایی، مجید مجیدی، یک سال بیکاری و کلمه کهیر آور
پرویز پرستویی حرف هایی تازه زده است
ایران آرت: پرویز پرستویی در گفتگوی اخیر خود با ماهنامه اندیشه پویا از تنفر خود نسبت به واژگان سلبریتی و هنرپیشه سخن گفت. بخشهایی از صحبتهای او را در ادامه میخوانید:
_ بهشخصه همیشه از ستاره بودن فرار کردهام. چند روز پیش به کسی میگفتم من از این کلمۀ «سلبریتی» کهیر میزنم. فکر میکنم انگار پیشوند یک فحش است. میگویند: سلبریتی مزدور، سلبریتی فلان.
_ من نزدیک به چهار دهه میشود که کار میکنم. نشده که بگویند پرستویی دیگر به درد نمیخورد. چون برای مسئولیتی که در این دو ساعت نقش بازی کردن به من میدهند، پیر خودم را درمیآورم. دو ماه قبل از فیلمبرداری «بید مجنون» هفتونیم صبح به مجتمع نابینایان در فلکه صادقیه میرفتم و تا پنج بعدازظهر چشمبند میزدم و نابینا میشدم و خواندن خط بریل را میآموختم. در حالی که اصلاً در فیلم از چنین قابلیتی که پیدا کرده بودم استفاده نشد.
_ من اگر بخواهم درصد جانبازی در سینما بگیرم، هفتاد درصد جانباز هستم. در بادیگارد اگر دکتر سهراب کیهانی به دادم نرسیده بود، دستم فلج شده بود.
_ در یک فیلم کیمیایی عزیز، چهارده درصد از عصب هر دو گوشم از بین رفت، سر انفجار یک ماشین. مواد را در توی دریهای ماشین کار گذاشته بودند، گفتم من آرپیجی زدهام، فقط به من بگویید حجم و شدت انفجار چقدر است که آمادگی داشته باشم. گفتند زیاد نیست، چون بعداً قرار است صداگذاری کنیم. اما شدت انفجار آنقدر بود که درِ ماشین کنده شد. نتیجه آنکه چهارده درصد شنوایی هر دو گوشم از بین رفت. این است که میگویم جان میکنم تا حق مطلب آن شخصیت ادا شود.
_ یک سال است که بیکار هستم اما بیاغراق بگویم دو هفته یکبار به من پیشنهاد بازی میشود. اما سعی میکنم انتخاب غلطی نکنم. و البته این را هم آویزۀ گوشم کردهام که حواست باشد تو دیگر، کارمند بازنشستهای. ما در این سرزمین بازیگر خوب بهوفور داریم، اما هنرمند کم داریم. من اصلاً از لفظ هنرپیشه بدم میآید. فکر میکنم هنرپیشه مردهشور است. خودم را هنرپیشه نمیبینم و میخواهم هنرمند باشم. بنابراین من باید از خودم حراست کنم هم به لحاظ اخلاقی و هم به لحاظ رفتاری.